شک پیرزن به رفتار مشکوک همسایهاش و تماس با پلیس، مرد شکاک را در اجرای نقشه قتل همسر و دوستش ناکام گذاشت.
به گزارش جامجم، روزهای پایانی هفته گذشته، زن سالخوردهای با کلانتری شهرک ولیعصر تهران تماس گرفت و از رفت و آمد مشکوک مرد همسایه خبر داد. ماموران بعد از این تماس، خانه مورد نظر را زیر نظر گرفتند و مشاهده کردند، مرد میانسال در حالی که نایلونی مشکی رنگ در دست دارد، از خانه به خیابان میآید و دقایقی در آنجا پرسه میزند و دوباره به خانهاش در مجتمع مسکونی بازمیگردد. همین رفتار، شک ماموران را به یقین تبدیل کرد که مرد باید قصد انجام کاری را داشته باشد.
ماموران موضوع را به قاضی سیدمحمود محمدی، دادیار دادسرای یافتآباد تهران گزارش دادند. آنها بعد از هماهنگی قضایی وارد این خانه شدند و مرد صاحبخانه را بازداشت و برای تحقیق به کلانتری منتقل کردند. همچنین در بازرسی از خانه او، یک قبضه سلاح کشف شد.
مرد میانسال در تحقیقات اولیه پلیسی مدعی شد، نمیداند چه کسی این سلاح را در خانه او پنهان کرده است و چون منتظر یکی از دوستانش بوده، به خیابان آمده و ساعاتی کشیک میداده و زمانی که وی نیامده، به خانه نزد همسرش بازگشته است.
با توجه به اظهارات ضد و نقیض مرد، ماموران به تحقیق از همسر او پرداختند که وی مدعی شد، همسرش با کسی قرار نداشته و سلاح متعلق به شوهرش است.
همین سرنخ کافی بود که ماموران به متهم بازداشت شده بیشتر ظنین شوند و به تحقیق از او ادامه دهند. او این بار در بازجوییها مدعی شد، سلاح را از دوستش خریده است.
در این مرحله، فروشنده سلاح نیز به پلیس آگاهی فراخوانده شد. این مرد در تحقیقات گفت: سلاح را من نفروختهام و نمیدانم چرا دوستم چنین حرفی زده است.
با توجه به اظهارات مرد، متهم دوباره مورد تحقیق قرار گرفت تا این که بعد از چند روز سکوت اعتراف کرد، قصد قتل همسرش و دوستش را داشته که با حضور پلیس در اجرای نقشه ناکام مانده است.
متهم برای ادامه تحقیقات به شعبه اول دادیاری دادسرای یافتآباد تهران منتقل شد و به قاضی محمدی گفت: مدتی بود، به رفتار همسرم مشکوک شده بودم. سرانجام رفت و آمدهای او را زیرنظر گرفتم که متوجه شدم، تلفنی با یکی از دوستانم که با من همکار است، حرف میزند. نمیتوانستم این خیانت را تحمل کنم. ماجرا را از همسرم جویا شدم که این ارتباط را انکار کرد و گفت، من دچار سوءظن شدهام و اشتباه میکنم.
وی ادامه داد: من اطلاعاتی به دست آورده بودم که نشان میداد، دوستم در حال فریب همسرم و خیانت به من است. دیگر نمیتوانستم به این وضع ادامه دهم. چند بار خواستم همسرم را طلاق دهم که نشد. سرانجام تصمیم گرفتم نقشه قتل همسر و همکارم را اجرایی کنم. بنابراین به غرب کشور رفتم و سلاحی خریدم. منتظر بودم در فرصتی مناسب، نقشه مرگ هر دو را به اجرا بگذرم و بعد دست به خودکشی بزنم.
متهم افزود: شب حادثه به بهانهای با همکارم تماس گرفتم تا به خانهمان بیاید و چند ساعتی منتظر ماندم. سلاحم را برای کشتن او آماده کردم اما او به خانهمان نیامد. انگار فهمیده بود، قصد جانش را دارم. بعد تصمیم گرفتم همسرم را به قتل برسانم و سراغ آن مرد بروم و او را بکشم و با همان سلاح به زندگیام پایان دهم. همسرم سلاح را یافته و پی برده بود که قصد جانش را دارم. به همین خاطر خود را در اتاق حبس کرده بود. پیش از کشتن او ماموران سر رسیدند و او نجات یافت و من در اجرای نقشه ناکام ماندم.
با مشخص شدن موضوع، همکار متهم و همسر وی مورد تحقیق قرار گرفتند و مدعی شدند، هیچ گونه ارتباطی با هم نداشتهاند و متهم دچار سوءظن شده است.