سرشناسترین قربانی اسیدپاشی کشور که برای انجام چند عمل ترمیمی و تنفسی با مشکلات فراوان و بدون کمک مسئولان روانه اسپانیا شده، با اتمام دور نخست جراحیهایش و برای ادامه درمان همچنان چشم انتظار یاری مسئولان و پرداخت دیه ازسوی خواستگار اسیدپاشش است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 12 آبان 83، آمنه بهرامی هنگام بازگشت از محل کار به خانهاش هدف حمله اسیدی خواستگار سابقش قرار گرفت. شدت سوختگی اوهم به قدری شدید بود که با وجود تلاش پزشکان علاوه بر زیبایی اش، هر دو چشماش را هم ازدست داد وگرفتار مشکلات شدید تنفسی هم شد. دختر جوان که پس از این ماجرای هولناک به جای گوشه نشینی، در کنار درمان سنگین و پرهزینهاش زندگی تازهای را شروع کرده بود با نگارش کتابی درباره خاطرات زندگی خود و بخشش بزرگ در پرونده قصاص اسیدپاش کینه جو به چهرهای جهانی بدل شد.حال آنکه او همچنان با گذشت 16 سال به دنبال دیه وعده داده شده عامل اسیدپاشی و کمک مسئولان برای تأمین هزینههای سنگین درمانش است.
آمنه که به دلیل سوختگی ناشی از اسید بسیاری از اندامهای تنفسیاش دچار مشکل شده است ماه گذشته با گرفتـــــــــــن وام و قرض کردن چند میلیون تومان، برای انجام عملهای جراحی ترمیمی راهی اسپانیا شد چون پزشکان معتقد بودند این مشکل تنفسی میتواند باعث وقفه در تنفساش شده و در خواب باعث سکته و حتی خفگیاش شود. او به خبرنگار گروه حوادث «ایران» گفت: «پزشکان برای رفع این مشکل از ترمیم بافتهای بینی شروع کردهاند اما اگر نتیجه ندهد باید عمل نای و حتی شش انجام دهم. پزشک معالجم نیز تا الان از روند عمل و نتیجهاش رضایت داشته است. این عمل 3 ساعته به تازگی و با حضور سه پزشک با تخصصهای متفاوت انجام شد که علاوه بر مشکل تنفسی ام، کشیدگی پوست بینی و بالا رفتن پرههای آن و همچنین ترمیم فاصله بین بینی و لب هایم- که با جمع شدن پوست به دلیل سوختگی ایجاد شده بود- برطرف شد. البته همانطور که گفتم پزشکان از نتیجه عملها رضایت دارند اما برای قضاوت نهایی باید صبر کرد.»
این دختر که مانند بسیاری از قربانیان اسیدپاشی سالها است تاوان کینه توزی عامل اسیدپاشی را میدهد، ادامه داد: «علاوه بر این جراحیها باید پلکم را نیز عمل کنم و قرنیه مصنوعی بگذارم. البته یکی از پزشکان به تازگی پس از معاینه چشمم اعلام کرد میتواند با استفاده از دستگاهی تا مدتی بینایی یک چشمام را بازگرداند اما این جراحی هزینه بر است و با توجه به اینکه تا به این لحظه نیز با قرض و بدهی درمانم را انجام دادهام تنها زمانی میتوانم به جراحیهای بعدی فکر کنم که یا مسئولان کمکی کنند یا دیهام پرداخت شود.
من برای دریافت کمک، نامهای هم به دفتر ریاست جمهوری فرستادم که به وزارت بهداشت ارجاع شده است. ضمن اینکه هنوز از سفارت ایران دراسپانیا طلبکارم و از رئیس قوه قضائیه هم میخواهم دستوردهند که پرداخت دیهام را پیگیری کنند. من برای سفر آخرم از خیلیها قرض گرفتهام و فکر میکنم اگر دیهام پرداخت شود هم بدهی هایم را میدهم هم با ذهنی آرامتر به ادامه درمانم میپردازم وبه دیدن دوباره چشم هایم امیدوارمی شوم.
به همین خاطرازمردم ومسئولان درخواست یاری وحمایت دارم.»