پسر نوجوان وقتی همراه دوستانش برای تفریح به باغ سیب رفت، نمیدانست آینده شومی در انتظارش است. او که حالا یک سال است از کانون اصلاح و تربیت روانه زندان شده، دیروز به اتهام جنایت پای میز محاکمه ایستاد و با درخواست اولیایدم مبنی بر قصاص روبه رو شد.
رسیدگی به این پرونده از ششم مرداد 93 به دنبال درگیری خونین 6 پسر نوجوان در یکی از کوچههای قرچک ورامین آغاز شد. شواهد نشان میداد درگیری 6 پسر جوان با زخمی شدن داریوش 20 ساله پایان یافته و سه نفر از شرکتکنندهها در دعوا گریختهاند.
داریوش که از ناحیه سینه مجروح شده بود به بیمارستان 15خرداد ورامین منتقل شد؛ اما به خاطر پارگی قلب جان سپرد. دو نفر از دوستان داریوش که شاهد جنایت بودند، در تشریح ماجرا گفتند: «ما از محل کار به خانه برمیگشتیم که متوجه درگیری سه پسر نوجوان با هم شدیم. داریوش جلو رفت و به آنها تذکر داد با هم دعوا نکنند، اما پسران نوجوان که به نظر میرسید مست هستند و حال طبیعی ندارند با ما شروع به دعوا کردند و یکی از آنها با چاقویی که در دست داشت به سینه داریوش کوبید و گریخت.»
تلاش برای ردیابی عاملان جنایت آغاز شده بود تا اینکه 11 ماه و 25 روز بعد از جنایت شبانه محمد 18ساله بازداشت شد.
وی به قتل در 17سالگی اعتراف کرد و گفت تحتتاثیر مصرف مشروب چاقو کشیده است. وی دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای این جلسه پدر و مادر داریوش برای محمد حکم قصاص خواستند.
سپس محمد که حالا 19 سال دارد و یک سال است که از کانون اصلاح و تربیت به زندان منتقل شده در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «من و دوستانم علی و امید برای تفریح به باغ سیب رفته بودیم. ما از داروخانه الکل سفید تهیه کردیم و آن را با آبمیوه مخلوط کردیم و خوردیم. در حال بازگشت از باغ بودیم که یکباره علی و امید با هم درگیر شدند. امید چاقویی را که برای پوست کندن میوه همراه خودش داشت، بیرون کشید و علی را تهدید کرد. من هم چاقو را از امید گرفتم و آن را در جیبم گذاشتم. تازه از باغ بیرون آمده بودیم که بار دیگر علی و امید با هم درگیر شدند. همان موقع سه پسر جوان سر رسیدند و از ما خواستند با هم دعوا نکنیم. من و دوستانم مست بودیم و حال طبیعی نداشتیم و به آنها ناسزا گفتیم. یکی از آنها به صورتم سیلی زد و من برای دفاع از خودم چاقویی را که از امید گرفته بودم بیرون آوردم و به سمت آنها پرت کردم. هوا تاریک بود و من جایی را نمیدیدم و تحتتاثیر مصرف مشروب سرگیجه داشتم. من و دوستانم فرار کردیم اما نزدیک به یکسال بعد به اتهام قتل در خانه پدرم بازداشت شدم. من بعد از دستگیری فهمیدم چاقویی که در تاریکی شب به سمت سه مرد جوان پرتاب کرده بودم به قلب یکی از آنها برخورد کرده است.»
این متهم در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه هنگام ارتکاب جرم حرمت عملی را که مرتکب شده میدانسته پاسخ داد: «من در آن زمان 17سال و چهار ماه و یک روز داشتم، اما میدانستم مجازات کسی که دست به قتل بزند قصاص است.»
سپس وکیل متهم به دفاع پرداخت و گفت: «موکلم هنگام ارتکاب جرم زیر 18سال داشته و حالا با گذشت دو سال از قتل ممکن است ماجرا را به درستی به خاطر نداشته باشد. تقاضا دارم طبق ماده 91 قانون مجازات اسلامی جدید، که امتیازی ویژه برای محکومان زیر 18 سال در نظر گرفته است، برای موکلم حکم صادر شود.»
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان