تصویر از آرشیو بیبیسی میلیونها نفر روزانه در رسانههای اجتماعی تصاویر را به اشتراک میگذارند. اما در برخی از نقاط جهان، حتی معصومترین عکس میتواند مشکلات ایجاد کند. در اینجا، خاطره فیضی، یک دانشجو از افغانستان، شرح میدهد که چه اتفاقی افتاد وقتی که او عرف جامعه سنتی پشتون را به چالش کشید، به عنوان یک خبرنگار آغاز به کار کرد و در فیسبوک شروع به فعالیت نمود.
کار در رسانهها برای برخی از زنان در جامعه پشتون دشوار است، اما آرزوی من همیشه این بوده که یک خبرنگار شوم و برای جامعه خود کمک کنم.
نخستین کسی که با آن مخالفت کرد مادرم بود. اما پدرم از من پشتیبانی میکرد - او علاقه مرا درک میکرد و دیده بود که من چقدر مشتاق این کار هستم. هیچ یک از برادران یا خواهرانم نمیخواست که من کار کنم، و شماری از بستگان ما میگفتند که در خانواده ما تا هنوز هیچ دختری نبوده که در بیرون از خانه کار کرده باشد. حتی بعضیها میگفتند که "اگر او در رسانهها آغاز به کار کند، به تمام خانواده ما شرم میآورد."
من در رادیو و تلوزیون افغانستان در هلمند شروع به کار کردم، اما دیر نگذشته بود که مشکلات آغاز شد. اگر شما به عنوان یک زن در رسانهها کار کنید و در فیسبوک فعالیت داشته باشید، مردم از آن یک برداشت نادرست دارند.
این یکی از مجموعه گزارشهای بیبیسی عربی در مورد پدیده خطرناک سوء استفاده از تصاویر برهنه برای تهدید، اخاذی و شرمساری جوانان، بخصوص زنان و دختران در برخی از جوامع بسیار سنتی جهان است.
دو همکار مرد من شروع به آزار و اذیت کردند و سپس خواستههای نامناسب از من داشتند و در نهایت تهدیدم کردند. وقتی که من آنها را نادیده گرفتم، کارت حافظهام که در آن تصاویر شخصی و خانوادگی من ذخیره شده بود را دزدیدند.
پس از آن که کارت حافظه به دست آنها افتاد، تهدیدها افزایش یافت: "من تصاویر شما را دارم، آیا با من یک رابطه میخواهید یا نه؟ اگر شما آنرا انجام ندهید، من تصاویر شما را روی فیسبوک منتشر میکنم. نامت را بد میکنم."
من از نشر عکسهایم در فیسبوک خوشحال بودم. اصلاً در آن هیچ چیز زشت وجود نداشت، به هر حال، من در رسانهها کار میکنم و تصاویر خود را در صفحه فیسبوکم منتشر میکنم. اما در روی آن کارت عکسهای خانوادگی نیز بود و همچنین برخی از عکسهای خودم که بدون روسری گرفته شده بود و تصاویری از شماری از اعضای زن خانواده ما که ازدواج کرده بودند. 'هر تصویر به ابروی یک دختر آسیب میرساند' شما باید درک کنید که در قندهار، اگر یک دختر عکسی از خودش را در انترنیت منتشر کند، مردم آن را به عنوان یک ثبوت برای بد بودن آن دختر حساب میکنند. مردم حتی نمیتوانند تصور کنند که یک دختر با انتشار عکس خودش بر روی انترنیت، به خود توهین کند. هر نوع تصویر، مهم نیست که چقدر معصوم هم باشد، به ابروی یک زن آسیب میرساند.
من پس از مدتی کارم را در تلوزیون ترک کردم اما با وجود آن، تهدیدهای آنها توقف نیافت. آنها پانزده حساب جداگانه در فیسبوک برای به اشتراک گذاشتن آن تصاویر ایجاد کردند- راه اندازی حسابهای به نام من با استفاده از عکس پرتره خودم.
زمانی که تصاویر نشر شد برای خواهران و همسران برادرانم مشکلات زیادی ایجاد کرد. مردم در مورد خانوادهام بدگویی کردند، مردم گفتند: "خواهر شما در فیسبوک عکس خود را منتشر کرده، شما خود را نمایش میدهید." و آن تصاویر برای من نیز مشکل آفرین بود، چون خانواده من فکر میکرد که من آنها را عمداً منتشر کرده بودم. آنها می پرسیدند که "چرا او این کار را به حق ما کرد؟" 'پدرم بزرگترین پشتیبان من است' در آخرین روزهایم در هلمند، تهدیدهای زیادی دریافت میکردم. من واقعاً وحشتزده نبودم، اما زمانی که ذهن شما مشغول این چیزها باشد، چگونه میتوانید به زندگی خود ادامه بدهید؟ بنابر این، برای جلوگیری از ایجاد مشکلات برای خانوادهام، هلمند را ترک کردم و به اینجا، به دانشگاه کابل آمدم.
خانواده من هنوز در هلمند است. خانوادهای پشتون به طور معمول هرگز اجازده نمیدهند که دختر جوان شان، تنها، به یک شهر دیگر رفته و زندگی کند، اما در مورد من، مشکلات پیش آمده آنها را به آن مجبور کرده بود.
پدر من بزرگترین پشتیبان من است. او در پشت همه موفقیتهای من قرار دارد. زمانی که او را در جریان تهدیدها قرار دادم، برایم گفت: "اگر شما در مورد این چیزها نگران هستید، شما هرگز خانه را ترک نخواهید کرد. اما اگر مطمئن هستید که میخواهید درس بخوانید، پس در مورد آن نگران نباشید. مردم میخواهند که شما را از فعالیت باز دارند، شما را بترسانند، مانع درس خواندن شما شوند، و شما را یک زن خانهدار بسازند. اما اگر میخواهید جلو بروید، پس شما باید به آن چیزها توجه نکنید."