قتل زن جوان به خاطر یک مشت طلا

 مرد جوانی که در جریان سرقت از خانه یک آشنا، زن جوانی را با ضربات چاقو کشته بود، صبح دیروز به اتهام مباشرت در قتل عمدی زن جوان و سرقت در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. اما مرد جوان در اظهاراتی عجیب مدعی شد برای نجات جان زنش قتل را به گردن گرفته است. چرا که همسرش قاتل است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، غروب بیست و یکم تیر پس از تماس تلفنی پسر جوانی با کلانتری 150 شهرک تهرانسر مأموران راهی فاز یک شدند. آنها در محل حادثه با پیکر خونین زن 41 ساله‌ای به نام زهرا روبه‌رو شدند.
ساعتی بعد هم بازپرس کشیک جنایی برای کشف راز جنایت به محل حادثه رفت. زن صاحبخانه به تیم جنایی گفت: «حدود ساعت 5:30 عصر من و پسرم در خانه بودیم که ناگهان با صدای شیون زن مستأجرمان سراسیمه به طبقه پایین رفتیم. درحال کوبیدن به در بودم که یکدفعه مرد جوانی که دستکش مشکی و عینک آفتابی داشت از آپارتمان خارج شد.پسرم مرد جوان را گرفت اما او با ضربه‌ای محکم پسرم را کنار زد و توانست فرار کند.وقتی وارد خانه شدم دیدم زهره – زن همسایه – غرق در خون کف اتاق افتاده است و بلافاصله با اورژانس و کلانتری تماس گرفتیم.البته من این مرد جوان را قبلاً دیده بودم. به نظرم او شوهرخواهر مستأجرمان است.»
بدین‌ترتیب سیاوش به عنوان مظنون اصلی جنایت تحت تعقیب قرار گرفت و پس از یک هفته دستگیر شد.
او در نخستین بازجویی‌ها گفت: «به خاطر بی‌پولی و بیکاری، مجبور به سرقت و قتل شدم.»
متهم در مراحل بازجویی بیش از 8 بار به قتل اعتراف کرد. اما صبح دیروز که او را برای محاکمه از زندان به دادگاه کیفری آورده بودند ادعای تازه دیگری مطرح کرد و تعجب حاضران در جلسه دادگاه را برانگیخت.
سیاوش گفت: صبح روز حادثه من از آنجا که دنبال کار بودم برای انجام تست جوشکاری بیرون رفته بودم. چند وقتی بود که من و همسرم پول نداشتیم و فرزندم که شیرخواره بود نیازبه شیرخشک داشت و حسابی ناراحت بودم. همسرم از من خواست به خانه برادرم بروم و از او پول بگیرم تا هم اجاره خانه را بدهیم و هم کمی برای خانه خرید کنیم اما من نپذیرفتم. به همین خاطر زنم گفت که می‌رود و از برادرش کمی پول می‌گیرد.
پس از پایان کارم به سراغ همسرم رفته بودم که دیدم در خانه باز است. بعد هم فهمیدم زنم در جریان درگیری، زن برادرش را کشته است اما از من خواست کمک کنم و من هم قتل را به گردن گرفتم. اما چند ماهی است که دیگر زنم در زندان برای ملاقاتم نمی‌آید و ترکم کرده است من هم امروز تصمیم گرفتم واقعیت را فاش کنم.
سپس قاضی عبداللهی از متهم پرسید: «آیا شاهدی برای گفته‌هایت داری؟» او گفت: نه شاهدی ندارم. درحالی که 3 شاهد عینی او را تنها درصحنه جنایت و هنگام فرار دیده بودند. یکی از شاهدان صحنه جنایت نیز دختر مقتول به نام فاطمه – 15 ساله - بود. همچنین همسر صاحبخانه و پسر وی نیز سیاوش را هنگام فرار دیده بودند.
هرچند پدر قربانی و فرزندان این زن از قضات درخواست قصاص متهم را کرده‌اند اما با توجه به ادعاهای عجیب متهم به قتل پرونده برای بررسی‌های اظهارات تازه‌اش به دادسرا فرستاده شد تا از همسر متهم نیز بازجویی شود.
+16
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.