کفش ویژه پیاده روى اربعین با ٢٠درصد‏ تخفیف

ایران وایر , اصفهان- مهروا ربیعى
 «جهت رفاه زائران کوی حسینی و عزاداران عزیز، کفش ویژه پیاده روی اربعین با 20 درصد تخفیف تا 30 آبان ارایه می شود.»
از پشت شیشه نمی شود فهمید که کدام کفش ها برای به پیاده روی هستند اما خوب می شود به این نتیجه رسید که این بخشی از بازاری است که هم‎زمان با تبلیغات وسیع حکومتی برای پیاده روی بزرگی، از 10 روز مانده به اربعین راه افتاده است؛ تبلیغاتی که با صرف هزینه های زیاد، مردم را تشویق به سفر پیاده در میان شهرهای نجف و کربلا و بغداد در عراق می کند.
 
امسال چندمین سال است که مردم از چند روز مانده به اربعین، به سمت حرم امامان شیعه در عراق می روند؛ زیارتی که همراه با پیاده روی گسترده ای است که از یکی دو هفته پیش از چهلمین روز شهادت امام حسین آغاز می شود.
اما از سال گذشته تبلیغات وسیعی توسط حکومت ایران و به ویژه تندروهای مذهبی و برخی نهادهای مرتبط برای این پیاده روی می شود. مهم ترین دلیل شاید اختلافاتی باشد که میان ایران و عربستان سعودی، به ویژه بعد از فاجعه منا به وجود آمد و به قطع کامل روابط دو کشور و متوقف شدن سفر حج ایرانیان منجر شد. این تبلیغات امسال که تنش میان ایران و عربستان افزایش یافته، به نظر می آید گسترده تر شده است و مسوولان ایرانی با وجود تاکید بر این نکته که قصد ندارند زیارت عتبات را جایگزین مکه کنند، چنین برنامه ای را طراحی کرده اند. این برنامه حالا از سوی بیش از یک میلیون نفر در ایران جدی گرفته شده است و آن ها به سمت مرز جنوبی ایران و عراق حرکت کرده اند.
 
اما در این سو نیز گروهی به فکر استفاده از این موقعیت افتاده اند و در حال بهره برداری اقتصادی از آن هستند. آن ها بازاری با عنوان «ویژه پیاده روی اربعین» به راه انداخته اند که در این دوران رکود اقتصادی، رونق به کسب و کار خود بدهند.  
***
 
وارد فروشگاه کفش می شوم و سراغ کفش های ویژه پیاده روی می روم. فروشنده به مدلی اشاره می کند و می گوید:«این ها بهترین مدل هستند. شماره پایتان چند است؟»
به انبار می رود و کفشی را که شبیه همه کفش های ویژه پیاده روی است می آورد و می گوید:«شانس آوردید، 40 همین یک جفت را داریم.»
کفش 140 هزار تومان قیمت دارد و در پا راحت است اما نسبت به جنس و مدل کفش، این قیمت زیاد است.
از فروشنده می پرسم شما هم می خواهید برای پیاده روی بروید؟ می گوید:«نه آقا، مغازه را چه کار کنیم؟ آن هایی که سرشان خلوت تر است باید بروند. ما دوست داریم برویم اما نمی شود کار و کسب را ول کرد و 10 روز پیاده رفت تا کربلا و برگشت؛ آن هم تو در هوای آلوده عراق.تازه، داعش هم هست.»
 
می پرسم پس چرا مردم را به رفتن تشویق به رفتن می کنی؟
از سوال من خوشش نمی آید:«ما تشویق نمی کنیم، داریم به آن ها خدمت می کنیم. آقا سر منبر می گوید خدمت به زائر هم خودش اندازه زیارت ثواب دارد.»
 
جمله اش را در ذهنم تمام می کنم که بابت این ثواب، سودی هم حاصل می شود. البته کفش های این فروشگاه با آن کفش های ویژه پیاده روی که با تبلیغ «ضد استکبار» فروخته می شدند، فرق می کند. آن کفش ها در یکی از شهرک های اقماری تهران، در فروشگاهی که در تبلیغ آن نوشته بود «پوشاک ایرانی اسلامی»، به فروش می رسند. در این آگهی آمده بود این نوع کفش دارای استانداردهای لازم است، حدود 350 گرم وزن دارد و متناسب با گودی پا و با میزان انعطاف خوب طراحی شده است با عاج مناسب و البته صدرصد ایرانی. مهم تر این که پیام ضد استکباری دارد. کف کفش ها هم که در سه رنگ مشکی، سورمه ای و طوسی عرضه شده اند، پرچم اسراییل و امریکا حک شده بود. قمیتی از 60 تا 180 هزار تومان برای این کفش ها تعیین کرده بودند.
 
یک جفت از کفش ها را در اپلیکیشن های خرید و فروش خانگی روی اینترنت می بینم که زیر آن نوشته شده است: «کفش مخصوص پیاده روی اربعین». قیمت آن 80 هزارتومان است. به شماره زیر آگهی زنگ می زنم. از صدای پاسخ دهنده معلوم است که سن و سال زیادی ندارد. می گوید در قم زندگی می کند: «کفش نوی نو است. می خواستم برای پیاده روی بروم، قسمت نشد. برای همین خواستم در ثواب کسی که قرار است به این سفر برود، شریک باشم.»
 
این شراکت در ثواب را فروشنده کوله پشتی مخصوص پیاده روی اربعین هم می خواهد. وقتی تماس می گیرم، می گوید این کوله ها ویژه پیاده روی است، جادار است و با «خلوص نیت» دوخته شده است. قمیت این کوله های با خلوص نیت، بین 40هزار تا 90 هزار تومان است.
 ***
 
نقاشی بزرگی در میدان «ولی عصر» نصب شده است که زائران پیاده اربعین را نشان می دهد. مردان اکثریت این نقاشی را پر کرده اند. همه ریش دارند و چفیه های سیاه و سفید و لباس های مشکی بر تن دارند. پیرزنی که چادری عربی پوشیده، با خنده به مردم خرما تعارف می کند . دو دختر بچه خردسال هم لابه لای این تصویر هستند که با لبخندی، یک دست‏شان به عروسک هایشان و دست دیگرشان به چادرهایشان است.
 
این سوی خیابان، درست در مقابل این تصویر، یک غرفه فروش محصولات فرهنگی موقت راه افتاده است که بالای آن یک گنبد طلایی مقوایی نصب کرده اند. مسوول غرفه می گوید که این ماکت حرم حضرت زینب است وبرای اربعین طراحی شده است. کتاب های دعا و ادعیه ای را می فروشد که مخصوص زیارت کربلا و نجف است. همین طور که به کتاب ها نگاه می کنم، نگاهم به چند نفر می افتد که ماشین تایپی را روی لبه جوی آب گذاشته اند.  یکی از مردها تند تند ورقه های دست مردان و زنانی که مقابلش صف کشیده اند را می گیرد و به آن که ماشین تایپ جلویش گذاشته است می دهد و به چند نفری که در مقابلش ایستاده اند، می گوید:«خودتان حواستان باشد نوبت را رعایت کنید.»
آن ها برگه های مخصوص ویزای زیارتی را پر می کنند و به مردم می دهند تا به نوبت‎شان در سفارت عراق برسند که همین چند قدم پایین تر است. برای پر کردن این ورقه ها باید بین 30 تا 50 هزار تومان هزینه پرداخت. زنی که منتظر است فرمش آماده شود، می گوید:«وقت نیست. این آقایان کارشان همین است. ترجیح می دهم که سریع تر کارم انجام شود. پس فردا بلیت پرواز دارم برای اهواز.»
می پرسم چرا از اهواز؟
می گوید:«مرز مهران شلوغ است و ماشین برای نجف کم است. برای همین بهتر است از شلمچه برویم.»
 
مردی که پشت زن ایستاده است، می گوید:«شلمچه هم شلوغه. شما که با هواپیما می روید، چرا پرواز مستقیم برای بغداد نگرفتید؟»
زن گفت:«آقا! همین بلیت هم به زحمت پیدا شده. برای کرمانشاه که یک بلیت هم نبود.»
مردی که تایپ می کند، ورقه ها را به زن می دهد و می گوید:«بفرمایید خواهر.»
زن برگه ها را می گیرد و به سمت سفارت عراق می رود.
 ***
 
جلوی سفارت عراق جمع زیادی ایستاده و منتظرند تا ویزایشان را بگیرند. هنوز یک هفته تا اربعین باقی مانده است و رفت و آمدها به باجه مخصوص ویزا زیاد است. مردی که در دستش تعداد زیادی پاسپورت است، می گوید که از ساعت 6 صبح این جا است و هنوز نتوانسته است مدارک را برای گرفتن ویزا تحویل بدهد. می گوید کاروان دار است و بیش از 20 نفر را که چند هفته پیش ثبت نام کرده اند، به زیارت می برد و امروز آمده است تا ویزاهای آن ها را در پاسپورت شان ثبت کند:«انشالله اگر امروز ویزاها صادر شوند، پس فردا عازم کرمانشاه می شویم.»
از هزینه های صدور ویزا می پرسم، می گوید:«هزینه صدور ویزا برای هر نفر حدود ۱۵۰هزار تومان است، به اضافه خروجی.»
در مورد هزینه های دیگر هم توضیح می دهد:«اگر پیاده روی بخواهید بکنید، هزینه زیادی ندارد. کرایه ماشین به سمت مرز و بعد از آن جا تا نجف که بسستگی به وسیله نقلیه، بین 10 تا 40 هزار دینار گفته اند هزینه دارد. البته اگر دیر نشود، ما سعی می کنیم پیاده از مرز تا نجف برویم. هزینه غذا هم نداریم چون مردم در راه کلی نذری به زائران پیاده می دهند. زائری گشته نمی ماند. کل رفت و آمد هم می شود حدود یک هفته.»
 
در مورد ناامنی که این روزها دامن عراق را گرفته است، می پرسم.
می گوید: «ای بابا، عراق از وقتی آن صدام کافر رفته، کی امنیت داشته است که حالا داشته باشد؟»
 
می گویم اما «داعش»؟
پیرمردی که کنارش ایستاده است، می گوید:«داعش غلط می کند بخواهد کاری بکند. الان هم دارند از موصل بیرونشان می کنند. هیچ کاری نمی کنند.»
 
جوانی هم که همراهش است، می گوید:«در نهایت هم زائری که در راه زیارت بمیرد، شهید شده است. ما که در راه زیارت آقا امام حسین شهید می شویم.»
البته بیش تر کسانی که در صف ایستاده اند تا ویزایشان آماده شود، معتقدند امام حسین خودش از زائرانش محافظت می کند.
 درست در مقابل سفارت، جایی که سابق بر این یک بانک قرار داشت، پارچه بزرگی زده شده و روی آن نوشته شده است:«ویزای الکترونیک عراق.»
جلوی این پارچه هم صف طولانی شکل گرفته است. چند پسر جوان کیسه خواب های امریکایی در دست دارند و از سمت قسمتی که ویزا را می گیرند، می آیند. آن ها ویزای خود را گرفته اند و همین امشب به سمت مرز حرکت می کنند.
روی دیوار برگه هایی به چشم می خورد که روی آن ها نوشته است: «کپی رنگی مانیفست.»
روی یکی دیگر نوشته است:«تایپ  استماره و مانیفست.»
این جا هم همان کاری را می کنند که آن سوی خیابان، مردان لب جوی آب داشتند انجام می دادند. سرشان آن قدر شلوغ است که نمی شود رفت سراغ‏شان.
روی شیشه یک آژانس مسافرتی نوشته است:«صدور ویزای انفرادی.»
از جوانی که در نوبت ایستاده است، می پرسم ویزا را مگر انفرادی نمی دهند؟
می گوید: «نه؛ سفارت خودش ویزاهای گروهی را می دهد و این جا ویزای انفرادی صادر می شود برای کسانی است که در سامانه، با کاروان ثبت نام نکرده اند.»
 سومین سالی است که به کربلا می رود. می گوید:«نمی دانی چه حس و حال خوبی دارد.»
می گوید امنیت عراق در بخش عتبات دست ایرانی ها است و برای همین، داعش کاری نمی کند:«توی این سال ها اتفاق خاصی نیفتاده.»
به یاد بمب گذاری همین یکی دو روز پیش در عراق می افتم که صدای زنی را می شنوم. دستش کیسه خواب های شبه امریکایی است. می گوید: «کربلایی! بیا بخر، توی سفر جا نمی گیره و سبکه و می تونی هر جایی پهنش کنی.»
 
سر او هم شلوغ است. کیسه خواب ها را حراج کرده دانه ای 30 هزار تومان. زن میان سالی می گوید:«تو مترو 20 تومن هم می دهند.»
زن می گوید:«اونا چینی هستند خانم، اینا مال ارتش امریکان. مرگ نداره، برو بیا، هیچیش نمی شه.»
همین طور که به کیسه خواب های امریکایی نگاه می کنم، به بازاری فکر می کنم که هفته آینده مثل این روزها به پایان می رسد.
+12
رأی دهید
-70

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۵
    amirHassna - سیدنی، استرالیا

    تا خر هست خر سوار هم هست.
    33
    120
    دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا

    امیدوارم و آرزو میکنم که با تعداد هرچه بیشتر از سالهاى گذشته، ایندسته از هم میهنان با ایمان من براى این پیاده روى ثبت نام کرده، عازم عراق شوند و به دست دشمنان مذهب شیعه به مقام رفیع شهادت نائل شده و همانجا ور گوش امام حسین گور به گور شوند! هرچه بیشتر از این قماش شهید بدهیم، ایران آباد تر خواهد شد.
    35
    68
    دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۹۱
    هژبر توتونچی - آمستردام، هلند

    خط به خط این گزارش من رو یاد کتاب «علویه خانوم و ولنگاری» صادق هدایت انداخت ،یعنی شصت ساله این مردم هیچ تغییری نکردن.
    27
    56
    دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    دیارکو - جزیره واق واق ، جزیره کریسمس

    مردمی که به زیارت عتبات میروند میگویند همه چیز مجانی است و مردم عراق بی نهایت سخاوتمند هستند و یک ریال خرج نمیشه . پس بزن ما هم رفتیم
    10
    31
    دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۵
    Gharibeh-Ashena - هانوفر، آلمان
    چیزی که پایانی ندارد جهالت و خریت میباشد. امیدوارم که هیج کدام بر نگردند و همه آنجا بمانند.
    17
    33
    دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    raha1984 - هامبورگ، آلمان
    اونوقت میگن خر از قبرس میارن !!!!
    18
    35
    دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۷۰
    جوابگو - مالمو، سوئد
    من همیشه میگم که جمهوری اسلامی خارج از اینکه پولهای ایران را خرج تروریست فلسطینی و لبنانی ،مثل انیس نقاش،ووو،کرد ولی‌ عمدا ملت را از همان اول انقلاب یواش یواش،فقر را به ملت تزریق کرد تا آنها‌را وابسته به خود کند مثال بسیار،نمونش همین کلیپ،این کره شمالی،ولی‌ در سطح وسیع.
    11
    11
    دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۵
    AЯMAN 2000 - نصف جهان، ایران
    تا خرند این قوم، رِندان خرسواری می کنند - - - وین خران در زیر ایشان آه و زاری می کنند
    4
    13
    دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۵۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.