مرد میانسال که رفیق معتادش را به خاطر تنبلی کتک زده و موجب مرگ او شده بود، دیروز در دادگاه حاضر شد و درخواست اعسار را مطرح کرد.
این مرد ادعا کرد توان پرداخت دیه قربانی را به صورت یکجا ندارد.
رسیدگی به این پرونده از دوم آذر سال 91 به دنبال پیدا شدن بقایای جنازه یک مرد در بیابانهای صفادشت شهریار در دستور کار ماموران کلانتری ملارد قرار گرفت. شواهد نشان میداد مدتی زیادی از کشته شدن این مرد میگذرد و حیوانات وحشی بخشهایی از بدن وی را خوردهاند.
تلاش پلیس برای افشای هویت جنازه ناشناس آغاز شده بود که پلیس دریافت جنازه به مرد 28سالهای به نام عارف تعلق دارد که از مدتها پیش در باغ مردی به نام عبدالله کار میکرد.
بررسیها نشان میداد باغ عبدالله از مدتها پیش به پاتوق افراد معتاد تبدیل شده بود. به این ترتیب صاحب باغ بازداشت شد و خودش را بیاطلاع از سرنوشت عارف نشان داد. پلیس اما در تحقیقات بعدی به عبدلله مشکوک شد و این مرد بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت.
عبدالله گفت: «عارف رفیقم بود و چون از مدتها قبل به دام اعتیاد افتاده و همسر و فرزندانش او را رها کرده بودند برای زندگی به باغ من آمده بود. عصرها دوستان دیگرم هم که معتاد بودند به باغ میآمدند و تا دیروقت آنجا میماندند. اواخر آبان بود که داشتم زمین باغ را بیل میزدم و عارف در اتاق خوابیده بود. چند بار او را صدا زدم تا به من کمک کند اما خودش را به خواب زد. به همین خاطر عصبانی شدم و به او گفتم بهتر است تنبلی را کنار بگذارد و کمی در کارهای باغ به من کمک کند اما عصبانی شد. من هم چند سیلی به صورتش زدم که از بینیاش خون جاری شد. عارف همانجا در رختخواب ماند و من باغم را ترک کردم. عصر وقتی برگشتم گمان کردم عارف خوابیده است به همین خاطر سراغ او نرفتم، اما صبح روز بعد وقتی بالای سرش رفتم متوجه شدم دیگر نفس نمیکشد. ترسیده بودم. به همین خاطر جنازه را در پتو گذاشتم و آن را با وانت عارف به بیابانهای صفادشت منتقل کردم.»
این مرد در دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد. اما حکم صادره در دیوان عالی کشور شکست و رسیدگی به پرونده از سر گرفته شد. عبدلله بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد و قضات دادگاه قتل را شبهعمد تشخیص دادند و این مرد را به سه سال زندان و پرداخت دیه محکوم کردند. عبدالله اما نتوانست مبلغ دیه را بپردازد. به همین خاطر در زندان ماند و درخواست اعسار از پرداخت دیه را مطرح کرد.
وی دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و گفت: «وقتی به زندان افتادم به خاطر بدهیهای قبلیام باغم را فروختم و حالا هیچ پولی ندارم که بتوانم دیه عارف را بپردازم. از قضات دادگاه تقاضا دارم با پرداخت دیه به صورت قسطی موافقت کنند تا پس از آزادی از زندان کار کنم و دیه را به اولیایدم بپردازم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و دستور بررسی اموال و داراییهای عبدالله را صادر کرد تا ادعای او ثابت شود.