جنایت پس از معامله صوری

خریدار یک خانه که متوجه صوری بودن معامله شده و فهمیده بود از سوی دو مرد بنگاهدار کلاه 20 میلیون تومانی به سرش رفته است روی پل عابر‌پیاده قربانی دزدیده شدن مبایعه‌نامه‌اش شد.
 متهمان‌ که قبلا به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم شده بودند با شکسته شدن این حکم در دیوان عالی کشور دیروز بار دیگر پای میز محاکمه ایستادند.رسیدگی به این پرونده از بامداد هفتم مرداد91‌ به دنبال حمله  خونین به مرد جوان 55‌ ساله‌ای به نام رضا  روی پل عابر خیابان دماوند در دستور کار پلیس قرار گرفت.
در بررسی‌ها‌ روشن شد‌ رضا به تازگی ‌یک واحد آپارتمان را به صورت قولنامه‌ای خریده‌ و برای گرفتن سند خانه با فروشنده درگیر بوده است. او بامداد هفتم مرداد‌ برای تحویل گرفتن سند  با  فروشنده قرار داشت‌ که مورد حمله  مردان نقابدار قرار گرفت و دزدان‌ پس از‌ دزدیدن مبایعه‌نامه‌ و مدارک همراهش گریختند. رضا با اورژانس‌ به بیمارستان منتقل شد، اما به خاطر خونریزی مغزی جان سپرد.  
 ردیابی مرد بنگاهدار
پلیس در نخستین گام از تحقیقات به ‌ردیابی فروشنده و مرد بنگاهدار پرداخت و 44روز بعد از جنایت مجید که بنگاهدار بود بازداشت شد.
این مرد 30 ساله به درگیری‌ خونین با پیرمرد برای دزدیدن مبایعه نامه‌ با همدستی پسر خاله 22ساله‌اش معین اعتراف کرد.معین نیز بازداشت شد و جرمش را گردن گرفت. دو پسر خاله و فروشنده صوری خانه به نام بابک در شعبه 74دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستادند و مجید و معین به قصاص محکوم شدند.
 حکم صادره اما به خاطر برخی ایرادات قضایی در دیوان عالی کشور تایید نشد و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه هم‌عرض فرستاده شد.
محاکمه دوباره پس از شکستن حکم قصاص
 در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کی‌خواه و با حضور دو مستشار برگزار شد فرزندان قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای دو پسر خاله حکم قصاص خواستند.
 پسر قربانی گفت: «مجید دوستش به نام بابک‌ را به عنوان فروشنده  خانه به  پدرم  معرفی کرده بود. پدرم هم برای خرید خانه 20 میلیون تومان به مجید داده و قولنامه را از او تحویل گرفته بود. اما  چون مالک خانه فرد دیگری بود  و این معامله صوری انجام شده  و  پدرم به ماجرا پی برده بود  مجید و پسرخاله‌اش  معین پدرم را‌ کشتند  تا  قولنامه صوری را پس بگیرند.»
دفاعیات متهمان
سپس مجید در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «وقتی مالک واقعی خانه از من خواست آن را اجاره دهم، من به پول نیاز داشتم و برای همین خاطر از بابک  خواستم خودش را مالک خانه معرفی کند. ما خانه را  قولنامه‌ای به رضا فروختیم  ولی  چون نمی‌توانستم کلید خانه را به او بدهم، او پس از مدتی به ماجرای کلاهبرداری پی برد و تهدید کرد علیه ما شکایت می‌کند. به همین خاطر من  برای پس گرفتن مبایعه‌نامه‌ای که دست رضا بود از پسرخاله‌ام معین کمک خواستم. روی پل  من و معین با چوب به سر رضا‌ زدیم. ولی باور کنید ما قصد کلاهبرداری نداشتیم. من می‌خواستم مدتی با پول رضا کار کنم و بعد از چند ماه پول را به او برگردانم اما او ما را تهدید به شکایت کرده بود.»
سپس معین  که حالا 26ساله است در جایگاه ویژه ایستاد و منکر مشارکت در قتل شد. این پسر گفت: «پسرخاله‌ام به دروغ به  من گفته بود 20 میلیون تومان پول به یکی از دوستانش قرض داده اما دوستش پول را پس نمی‌دهد. او از من خواست برای پس گرفتن پول همراهش بروم و با خودم چوب ببرم.»
 وی که به شدت گریه می‌کرد، ادامه داد: «‌روی پل عابر‌پیاده مجید به من اشاره کرد. چشمانم را بستم و با چوب به سر رضا زدم که روی زمین افتاد. اما باور کنید ضربه من کاری و کشنده نبود. چون همان موقع رضا بلند شد و شروع به داد و فریاد کرد. آنجا مجید‌ خودش ضربه‌های بعدی را به سر رضا کوبید. من واقعا قاتل نیستم و نمی‌دانم چرا در دادگاه قبلی به اتهام مشارکت در قتل به  قصاص محکوم  شدم. ضربه‌ای که من به قربانی زدم موجب مرگ او نشده بود.»
 بازداشت فروشنده قلابی در دادگاه
سپس بابک که با قرار وثیقه آزاد است، گفت: «من و مجید دوست‌های صمیمی بودیم. او داستان‌سرایی کرده بود تا در بنگاه حاضر شوم و خودم را مالک  خانه او معرفی کنم.من از نقشه مجید برای کلاهبرداری بی‌خبر بودم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک های موجود در پرونده حکم به بازداشت بابک صادر کرد.
قرار است قضات دادگاه به زودی برای متهمان این پرونده حکم صادر کنند.