عامل قتل عام خانوادگی در دادگاه
+14
رأی دهید
-2

اعتراف به جنایت
وقتی همسایهها در تحقیقات پلیسی گفتند از چند روز قبل صدای درگیری اعضای این خانواده را با یکدیگر شنیدهاند اشکان لب به اعتراف گشود و به جنایت آتشین اعتراف کرد. او گفت: «ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه یک نامه به دستمان رسید. در این نامه که فرستندهای ناشناس داشت، نوشته شده بود برادر 12 سالهام امیرحسین برادرمان نیست و مادرمان به پدرمان خیانت کرده است. پدرم از دیدن این نامه شوکه شد. او به مادرم بدبین شده بود و آنها مدام با هم درگیر بودند.» او ادامه داد: «چند روز از این ماجرا نگذشته بود که یک روز که همراه دوستم مقابل در خانه ایستاده بودم، دو مرد از یک پژو 405 پیاده شدند و سراغ من آمدند. آنها عکس مرد غریبهای را به من نشان دادند و مدعی شدند این مرد با مادرم در ارتباط است. وقتی ماجرا را به پدر و مادرم گفتم اوضاع بدتر شد. پدرم تهدید کرده بود همه ما را میکشد تا از این زندگی خلاص شود. همه ما در اضطراب بودیم و من حال و روز خوبی نداشتم. یک روز نیمه شب از خواب بیدار شدم. گالن بنزینی را که در گوشه حمام بود، برداشتم و در تمام خانه پاشیدم و همه جا را به آتش کشیدم. خودم هم دچار سوختگی شدم اما واقعا هنوز علت این کار را نمیدانم و چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم.» به دنبال اظهارات این پسر، مادر وی نیز به اتهام معاونت در جنایت بازداشت ولی در تحقیقات دادسرا تبرئه و آزاد شد.
سناریوی جدید در دادگاه
اشکان که حالا 26ساله است دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار در حالی پای میز محاکمه ایستاد که مادرش اعلام گذشت کرد، اما یکی از عموهایش برای وی اشد مجازات خواست.
سپس اشکان در جایگاه ویژه ایستاد و سناریوی جدیدی را مطرح کرد. وی گفت: «مدتی بود به افسردگی مبتلا شده بودم. یک گالن بنزین خریدم و در راهپلههای ساختمان گذاشتم و رویش را با پتو پوشاندم. چون نیمهشب خوابم نمیبرد بیدلیل به راهرو رفتم و پتو را آتش زدم. من قبلا هم سابقه آتشافروزی داشتم. اما همان موقع آتش شعله گرفت و پدر و مادرم بیدار شدند. پدرم میخواست گالن شعلهور را به حمام خانه بیندازد که پایش لیز خورد و زمین افتاد و بنزین روی خواهر و برادر کوچکم که خواب بودند، پاشیده شد.» وی ادامه داد: «مادرم معلم بود. من گمان میکردم او با همکارانش در ارتباط است. به همین خاطر فکر و خیال رهایم نمیکرد. اینکه در دادسرا گفته بودم نامه مرموزی به دستمان رسیده بود که زندگیمان را تغییر داده بود نتیجه توهمات و خیالات من بود. من هیچ انگیزهای برای کشتن اعضای خانوادهام نداشتم و نمیدانم چرا نیمه شب پتو را به آتش کشیدم. من وقتی به خودم آمدم که در بیمارستان بستری بودم.»
ادعای افسردگی متهم
سپس وکیل متهم به دفاع پرداخت و گفت: «بررسیها نشان میدهد اشکان به افسردگی شدید مبتلا بوده و پدر و مادرش به این موضوع توجهی نداشتهاند و عمل وی نیز نتیجه ابتلای او به بیماری بوده است.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.