حرفهای پسر جوان که در 16سالگی و در جریان کیفقاپی دست به قتل زده و یک ماه قبل رضایت اولیایدم را جلب کرده بود، دیروز در دادگاه حاضران را نیز تحتتاثیر قرار داد و حتی بعضیها را به گریه انداخت. این پسر که از حدود هفتسال قبل در زندان است و در این مدت در مسابقات قرآنی بین زندانها رتبههای بالایی کسب کرده از قضات خواست تا به خاطر ایام محرم و ابتلای مادرش به بیماری سرطان، حکم آزادی او را صادر کنند.
میلاد که حالا 23سالش است، دهم اسفند 88 وقتی که 16 سال داشت به همراه دو دوستش و در جریان یک کیفقاپی در خیابان مجیدیه صاحب کیف را که مقاومت کرده بود با ضربه چاقو کشت. این پسر به قصاص محکوم شده و پای چوبهدار رفته بود که یک ماه قبل با پرداخت دیه 500 میلیون تومانی توانست رضایت اولیایدم را جلب کند. این پسر دیروز از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه میلاد پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: «من و دوستانم نوجوان بودیم. با هم مشروب خوردیم و برای کیفقاپی سوار موتور شدیم. من واقعا قصد کشتن کسی را نداشتم اما وقتی دوستانم برای قاپیدن کیف قاسم به او حمله کردند و با مقاومت او روبهرو شدند، من چاقو کشیدم. من در آن زمان 16سال داشتم و حالا 6 سال و دوماه است که در زندانم. در این مدت پنج جزء از قرآن را حفظ کردهام و در مسابقات قرآنی قرائت و حفظ قرآن در زندان رجاییشهر نمونه شدهام. در مسابقات بین زندانها در فشافویه اول و در زندان قزلحصار نفر دوم شدم. من در مسابقات داخلی زندان رجاییشهر هم 25 لوح تقدیر برای کسب مقامهای اول و دومی به دست آوردم و آموزههای قرآن زندگیام را تغییر داده است.» این پسر که اشک میریخت، گفت: «قبلا حتی نماز هم نمیخواندم اما حالا در زندان نماز شب میخوانم و همیشه وضو دارم. گذشتهام باعث شده دیگر در دعواهایی که در زندان رخ میدهد شرکت نکنم. در مدتی که در زندان هستم مادرم بیش از هر کسی عذاب کشید و حالا هم به بیماری سرطان مبتلا شده و دوره شیمیدرمانی را میگذراند. او خانهمان را فروخت تا توانست با پرداخت دیه رضایت اولیایدم را جلب کند.» حرفهای این پسر، گریههای بیامان او و نشان دادن لوحهای تقدیرش به قضات دادگاه، حاضران در دادگاه را متاثر کرد. وی ادامه داد: «اولیای دم با دریافت دیه مرا بخشیدند اما من شرمنده آنها هستم و تقاضا دارم مرا حلال کنند. حالا هم از قضات دادگاه میخواهم به حرمت ماه محرم و به خاطر مادرم که دوران سخت بیماری را سپری میکند، مرا آزاد کنند.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و میلاد را به 6 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد. به این ترتیب میلاد بهزودی آزاد میشود.