جمشید آموزگار؛ تکنوکراتی که شاه را نجات نداد

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- با مرگ جمشید آموزگار دیگر هیچ نخست وزیری از دوران پهلوی دوم زنده نیست و حالا 37 سال و 7 ماه پس از سقوط محمد رضا شاه همه نخست وزیران دوران 37 ساله سلطنت او از دنیا رفته اند.
  
شاید اگر همسر آموزگار بیمار نشده و به خاطر درمان او در آذر 1357 و در کوران انقلاب رهسپار آمریکا نمی شد 37 سال زودتر از دنیا  می رفت البته نه با مرگ طبیعی که با حکم شیخ صادق خلخالی که به احتمال زیاد جز اعدام نمی توانست باشد. 
 
هر چند در دادگاهی به سبک غیر خلخالی در نظر گرفتن  مجازات کمتری برای او محتمل بود. اما اگر خلخالی او را محاکمه می کرد آموزگار را نیز مانند امیر عباس هویدا به جای شاه محاکمه می کرد چون در واقع مجری خواست های شاه بودند نه نخست وزیران قانون اساسی مشروطه. 
 
در این چهار چوب ،بخش قابل توجهی از اتهامات هویدا برای او هم قابل تکرار بود. 
 
اگر هویدا نخست وزیر و دبیر کل حزب رستاخیز بود جمشید آموزگار هم نخست وزیر و دبیر کل حزب رستاخیز بود و همان سیاهه اتهامات را می توانستند برای او هم به کار گیرند و بدین ترتیب به جای یک نخست وزیر عصر پهلوی دو تن به جوخه آتش سپرده می شدند و می توان حدس زد که نه زندگی به نسبت جمع و جور و نه شهرت نداشتن به فساد گسترده مالی نیز به داد آموزگار نمی رسید چرا که هویدا نیز کمابیش چنین بود و همان نخست وزیری و ارتباطات خارجی برای متهم بودن آنان کفایت می کرد. مهم تر این که ساواک زیر نظر نخست وزیری بود و نخست وزیر مسوول اعمال ساواک هم شناخته می شد.
 
با این همه انتخاب جمشید آموزگار را می توان یکی از خطاهای بزرگ شاه در درک مناسبات جهانی و تحولات سیاسی در ایران دانست. 
 
زیرا در آن مقطع شاه به یک سیاست‌مدار زیرک نیاز داشت نه یک مهندس هیدرولیک با ویژگی های تکنوکراتیک. این کاستی هم با «دکتر» خواندن او قابل رفع نبود. 
 
کافی است از مرداد 56 (شاه البته در خطایی دیگر 1356 هجری خورشیدی را به 2536 شاهنشاهی بدل کرده بود) که آموزگار نخست وزیر شد 9 ماه به عقب برویم: 
 
در دی ماه 1355 خورشیدی جیمی کارتر رسما رییس جمهوری آمریکا شد. 
 
این اتفاق در حالی رخ داد که شاه بر روی رقیب جمهوری خواه او – جرالد فورد – سرمایه گذاری کرده بود و به گواه خاطرات امیر اسدالله عَلَم هیچ علاقه ای به انتخاب جیمی کارتر نداشت و در گفت و گوهای خصوصی با علم با لفظ تحقیر‌آمیز «‌آن بادام زمینی فروش» از کارتر یاد می کرد و پیش بینی نمی کرد او انتخاب شود.  
 
اما بین انتخاب کارتر و آموزگار چه رابطه ای وجود دارد؟  
 
ربط دو قضیه این است که کارتر پس از ریاست جمهوری فشار به ایران برای کاهش نقض حقوق بشر و گشایش نسبی فضای سیاسی را ادامه داد و اسد‌الله علم نیز از این فرصت بهره برد و بر انتقادات خود از هویدا افزود و شاه را مجاب کرد که برای کاهش فشار آمریکا و اعتراضات داخلی - که البته هنوز عمومی نشده و در سطح نخبگان بود- نخست وزیر را تغییر دهد. 
 
شاه اما به یاد فشارهای جان. اف. کندی در آغاز دهه 40 افتاد که ناچار شد به نخست وزیری علی امینی تن دهد و بعد او را کنار گذاشت تا خودش پرچم اصلاحات را در دست گیرد. این بارهم انتظار این بود که شاه یک چهره ملی یا مانند امینی را روی کار آورد اما به جای یک سیاست مدار یک تکنوکرات غیر سیاسی را نخست وزیر کرد.  
دو ماه قبل از نخست وزیری آموزگار و در پایان دوران صدارت هویدا سه چهره شاخص و سرشناس ملی – کریم سنجابی، داریوش فروهر و شاپور بختیار- نامه سرگشاده ای به شاه نوشتند که اگر به آن توجه کرده بود شاید سرنوشت دیگری می یافت. نکته بارز در این نامه این است که خطاب آن شخص شاه است تا گمان نبرد با کنار زدن هویدا مشکلات حل می شود.
 
این سه در آن نامه به تاریخ 22 خرداد 1356 خطاب به شاه می نویسند: 
  
 
« فزایندگی تنگناها و نابه سامانی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که بنا بر وظیفه ملی و دینی در برابر خدا و خلق خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از "منویات ملوکانه" داشته باشد نمی‌شناسیم و در حالی که تمام امور مملکت از طریق صدور فرمان‌ها انجام می‌شود و انتخاب نمایندگان ملت و انشای قوانین و تأسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلی‌حضرت قرار دارد که همه اختیارات و افتخارات و بنابراین مسئولیت‌ها را منحصر و متوجه به خود فرموده‌اند این مشروحه را علی‌رغم خطرات سنگین تقدیم حضور می‌نماییم.»  
 
در ادامه نامه تصریح می کنند: 
 
«در زمانی مبادرت به چنین اقدامی می‌شود که مملکت از هر طرف در لبه‌های پرتگاه قرار گرفته، همه جریان‌ها به بن‌بست کشیده، نیازمندی‌های عمومی به خصوص خواروبار و مسکن با قیمت‌های تصاعدی بی‌نظیر دچار نایابی گشته، کشاورزی و دامداری رو به نیستی گذارده، صنایع نوپای ملی و نیروهای انسانی در بحران و تزلزل افتاده، تراز بازرگانی کشور و نابرابری صادرات و واردات وحشت‌آور گردیده، نفت این میراث گران‌بهای خدادادی به شدت تبذیر شده، برنامه‌های عنوان شده اصلاح و انقلاب ناکام مانده و از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادیهای فردی و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی همراه با خشونت‌های پلیسی به حداکثر رسیده و رواج فساد و فحشا و تملق، فضیلت بشری و اخلاق ملی را به تباهی کشانده‌ است.  
 
حاصل تمام این اوضاع توأم با وعده‌های پایان ناپذیر و گزافه گویی‌ها و تبلیغات و تحمیل جشن‌ها و تظاهرات، نارضایی و نومیدی عمومی و ترک وطن و خروج سرمایه‌ها و عصیان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه و مرگ می‌گردند و دست به کارهایی می‌زنند که دستگاه حاکمه آن را خرابکاری و خیانت و خود آن‌ها فداکاری و شرافت می‌نامند».  
 
 در پایان هم تأکید می شود:  
« تنها راه باز گشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواریهایی که آینده ایران را تهدید می‌کند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسؤول اداره مملکت بداند.» 
 
عاقلانه ترین کاری که شاه می توانست انجام دهد دعوت از این سه یا عمل به توصیه های آنها یا انتخاب نخست وزیری بود که به گشایش فضای سیاسی باور داشته باشد اما این کار را نکرد و هویدا را به عنوان مسبب اوضاع کنار گذاشت و جمشید آموزگار را به نخست وزیری رساند. 
 
اسدالله علم در پایان خاطرات خود می نویسد: « شنبه 15 مرداد دولت جدید به ریاست جمشید آموزگار تشکیل شد. سال هاست که او در پست های مختلف کابینه و اخیرا دبیر کل حزب رستاخیز بوده. هویدا هم وزیر دربار شد.» علم اندکی قبل تر به دلیل تشدید بیماری تقاضای کناره گیری کرده بود و از این که می دید هویدا پس از سال ها می رود خوش حال بود و از این که جای او را در وزارت دربار می گیرد ناخرسند.
 
شاه عملا به نامه سه چهره سیاسی پاسخ منفی داده و به جای این که انتخابات آزاد برگزار کند تا احزاب رقابت کنند و بر پایه تعداد کرسی های پارلمان‌ حزب پیروز معرفی شود و دبیر کل آن حزب بر پایه مشروطه به نخست وزیری برسد دبیر کل حزب واحد شاه ساخته را به نخست وزیری رساند. 
 
آموزگار به عنوان یک سیاست مدار شهرت نداشت و انتخاب و انتصاب او به این معنی بود که شاه ریشه مشکلات را سیاسی نمی داند و به بهبود اقتصادی بسنده می کند اما همان ‌کسی که قرار بود ناجی شاه باشد ناخواسته مقدمه سرنگونی او شد! 
 
جمشید آموزگار از مرداد  1356 تا شهریور 1357 نخست وزیر بود و شعله ور شدن اعتراضات در تابستان 57 را تاب نیاورد و نه تنها از نخست وزیری که از دبیر کلی حزب رستاخیز هم استعفا کرد و جای خود را به جعفر شریف امامی داد و از صحنه سیاسی ایران خارج شد. در سیاسی نبودن او همین بس که پس از آن هیچ نقش خاصی نتوانست ایفا کند و در 38 سال پس از آن نیز تنها وقتی که موضوعی مربوط به دولت او مطرح می شد اظهار نظر می کرد آن هم به ندرت. 
 
جمشید آموزگار به عنوان وزیر کار وارد کابینه دکتر اقبال شد و پس از آن وزیر بهداری، کار، دارایی و کشاورزی هم شد اما بیش از همه به عنوان وزیر دارایی و به خاطر شرکت در اجلاس اوپک شهرت داشت. چون در آن زمان ایران وزیر نفت نداشت و وزیر دارایی به عنوان نماینده ایران در اجلاس اوپک شرکت می کرد. 
 
سیاست مدار نبودن جمشید آموزگار کار دست او داد و وقتی فضای جامعه به خاطر شب های 10 گانه گوته در تهران، قیام مردم قم در 19 دی و قیام مردم تبریز در 29 بهمن 1356 و اتفاقات بعدی سیاسی شد آموزگار تنها یک ناظر منفعل بود. 
 
با آغاز سال 1357 و مرگ اسد الله علم که برای شاه و گاه به جای شاه فکر می کرد شاه را که بیمار هم شده بود بیش از پیش تنها کرد و نه جمشید آموزگار و نه هویدا که وزیر دربار شده بود نمی توانستند جای او را پر کنند و سیاست چنان سنگین شده بود که از آموزگار تکنوکرات کاری بر نمی آمد و پس از وی به ترتیب شریف امامی، ازهاری و سرانجام بختیار نخست وزیر شدند. 
 
 شاه که در خرداد 56 به نامه ای که یکی از امضا کنندگان آن بختیار بود توجه نکرده بود 20 ماه بعد زمانی سراغ یکی از آن سه نفر رفت که دیگر دیر شده بود. خیلی دیر و خود بختیار هم می دانست دیر شده اما دن کیشوت وار به صحنه آمد در حالی که دیگران نپذیرفتند. 
 
جمشید آموزگار چند ماه قبل از پیروزی انقلاب 57 به آمریکا رفت و 38 سال پس از آن هم زندگی کرد و هفتم مهر ماه 1395 در 93 سالگی درگذشت. 
 
بدین ترتیب از بامداد هشتم مهر 1395 خورشیدی دیگر هیچ یک از نخست وزیران دوران پهلوی دوم ( 1357- 1320) زنده نیستند. این نام ها: محمد علی فروغی، علی سهیلی، احمد قوام، محمد ساعد مراغه ای، مرتضی قلی بیات، ابراهیم حکیمی، محسن صدر الاشراف، عبدالحسین هژیر، علی منصور، حاج علی رزم آرا، حسین علا، دکترمحمد مصدق، فضل الله زاهدی، منوچهر اقبال، جعفر شریف امامی ، علی امینی، امیر اسدالله علم، حسنعلی منصور، امیر عباس هویدا، جمشید آموزگار،   ارتشبد ازهاری و شاپور بختیار(برخی مانند شریف امامی دو بار و بعضی حتی سه بار نخست وزیر شدند).
 
مطلب درباره مرگ جمشید آموزگار است اما بگذارید این را هم اضافه کنم که هر چند هیچ یک از اینها نیستند اما نام یکی از این فهرست تا ایران و ایرانی هست، هست و همچنان می درخشد و او کسی جز دکتر محمد مصدق نیست که نه به اَسلاف خود شباهت داشت نه به اَخلاف خود... 
+27
رأی دهید
-16

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۶
    seaboy - کلن ، آلمان

    آقای مهرداد خدیر-عصر ایران؛ شما که اینگونه از شاه فقید انتقاد میکنید تنها نشان از ناقص بودن اطلاعات و دانستنیهای تاریخی‌ جنابعالی است.تغییر تاریخ ایران از عربی‌ به پارسی‌ شاید به زعم شما کار غلط یا نادرستی بوده، اما به زعم بسیاری یکی‌ از نیکوترین کارهای‌ شاه فقید می‌باشد..!
    23
    58
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    iran2015 - وین، اتریش

    متاسفانه مملکتی که با نام یک نفر اداره شود همه بدیها هم به اسم او نوشته میشود.خود شاه ادمی بود که خواهان پیشرفت بود ولی متاسفانه سیاستمدار و اندیشمند نبود و اگر مصدق را برسر کار گذاشته بود الان ایران در دنیا حرف اول را میزد.البته از این اگرها زیاد است و بدرد ما نمیخورد.
    23
    46
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    شاه و شیخ - قم، ایران
    نظر برخی‌ شاه دوستان بی‌ اطلأع (و نه ذوب شدگان کوره ولایت شاهی‌ که مغز تاریک آنان به هیچ پنجره روشنی باز نیست) را به فراز هایی از این نوشتار جلب می‌کنم: . 1-"کارتر پس از ریاست جمهوری فشار به ایران برای کاهش نقض حقوق بشر و گشایش نسبی فضای سیاسی را ادامه داد...." ! (نقض حقوق بشر و فضای باز سیاسی؟؟ !!آنهم در ایران شاه متمدن؟؟؟ استفقراله!!). 2-". سه چهره شاخص و سرشناس ملی کریم سنجابی، داریوش فروهر و شاپور بختیار- نامه سرگشاده ای به شاه نوشتند که اگر به آن توجه کرده بود شاید سرنوشت دیگری می یافت ...شاه عملا به نامه سه چهره سیاسی پاسخ منفی داده.." (زیرا هر ۳ تن خاین، مسلسل به دست و بر انداز بودند..!!؟). 3- "20 ماه بعد زمانی سراغ یکی از آن سه نفر رفت که دیگر دیر شده بود.."!! (این بختیار خاین چرا ۲۰ ماه قهر کرده بود)!!!؟. 3-در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از "منویات ملوکانه" داشته باشد نمی‌شناسیم "!! (اگر به غیر از این بود جای تعجب داشت..!!؟)
    33
    16
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    فارسان - مرکزی، ایران
    مهر داد خدیر چنان از نامه این سه خاعن سال 57 نام می بری و چنان به سیاه نمایی این سه خاعن ضد ملی استناد می کنی که اگر کسی سابقه و حماقت و نادانی و خیانت این مریدان مصدق االسلطنه را در حماقت 57 ندیده بود فکر می کرد اینا ن ناجیان ایران زمینند و با آه و افسوس و کاشکی سیاست این نادانان را آخرین وتنها راه نجات ایران قلم داد می کنید!!!؟و خوب می دانید که همین شما ملیون قلابی با اتحاد با توده ایها و فدایی ها و مجاهد ها و افتادن ملی مذهبی ها از تنبان مبارک مرحوم مصدق و باد کردن شخص ناشناخته ای مانند خمینی و بدون اینکه از افکار او آگاهی داشته باشین راه به نا کجا آباد بردین و مملکت را به سرا شیبی سقوط کشاندین و با این مقالات آب دوغ خیاری نمی توانید این ننگ تاریخی را از دامان خود بشویید !شما و بقیه سران انقلابی حماقت 57نهایت فقط میتوان به عنوان یک پادوی بی مقدار سیاست های کمپانی های نفتی و سرویس های اطلاعاتی بیگانه نام برد و بس!!؟؟زیاد شما و بقیه انقلابیون قیافه حق به جانب به خودتون نگیرید که همین جوری رو سیاه هستین!!!!!.
    8
    27
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    parvin55 - مادرید، اسپانیا

    اگر شاه بینش سیاسی بیشتری از داخل و ملایان و توده‌ ایها ی طرفدار شوروی و مجاهدین داشت-قدرت خود را به مجلس ایران میداد -----و خود میشد حالت سمبلیک مثل اسکاندیناوی---تا کاسه کوزه‌ها را سر او نشکنند!!!!!!-ولی‌ غرب تشنه‌ ی نفت‌و کارتر کثافت ترجیح می‌دادند که ملا بیاید!!!! چون خرید شش نیروگاه اتمی‌-ایران را پس از چند سال ژاپن دوم میکرد-و با هر نقصی‌ که بود این می‌‌شد!!!!!!! که غرب با کمک حزب اللهیها مجاهدین و توده‌ ایها..این شرایط وحشتناک کنونی را شکل دادند.
    47
    20
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    Lolitaa - دلفت، هلند
    از بین اینهمه نخست وزیر فقط و فقط (محمد ساعد مراغه ای) که همه از او به نیکنامی یاد میکنند و از مال دنیا بهره ای نبرد و حتی سنگ قبر او نیز به نوعی متروک و مهجور و در قطعه هشت ردیف هفتاد و یک شماره بیست قرار گرفته و تا سالها از دید پنهان مانده بود !
    18
    9
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    tabatabayi - آلمان، آلمان
    باز هم یک مصدقی اظهار نظر کرد و بعد از 70 سال، دوباره کینه مرداد 32 را نمایان ساخت! در یک کلام، مصدق کاری نکرد جز این که سهم 33 درصدی ایران در شرکت آنگلوپرسین که بزرگترین شرکت نفتی جهان بود و نه فقط در ایران، بلکه در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا مالک منابع نفتی بود به انگلیسی ها برگرداند و سهم ایران از نفت خود ایران را 100 درصد ساخت که بعدها با آمدن کنسرسیوم، به 50 درصد کاهش یافت. بنابراین، شرکت آنگلوپرسین به بریتیش پترولیوم تغییر نام داد و به ریش ما خندید! چون ما سهم خود از نفت عراق، عربستان، قطر و . را از دست دادیم و فقط به 50 درصد سهم از نفت خود رضایت دادیم. حال یک عاقلی بگوید که این کار مصدق خیانت بود یا وطن پرستی؟ . مگر شاه به شما مصدقی ها میدان نداد و بختیار را نخست وزیر نکرد؟ چرا پشت او را خالی کردید؟ مگر خود بختیار تمام جانی ها و آدمکش ها را از زندان آزاد نکرد و خمینی را به تهران نیاورد و برای انقلاب مقدمه سازی نکرد؟؟؟
    11
    28
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۹
    رضا پالونی - چرات آلاشت-قاهره، مصر
    ۴۸ کلن ، آلمان اها خوب یعنی اون پدرش که اومد غیر اززبان فارسی بقیه زبانها رو اجازه تدریس نداد و حتی به قلع و قمع روزنامه های ارمنی زبان و آذری زبان و بقیه زبانهای غیر رسمی کشورپرداخت و مدارس این زبانها را تعطیل کرد در راستای انجام نیکوترین کارها بوده و لاغیر کبلائی
    11
    5
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
    [::tabatabayi - آلمان، آلمان::]. دوست عزیز، من شخصا مصدقی نیستم. و حتی شنید هام که علیرغم ملی شدن نفت ضربه زیادی به اقتصاد ابران توسط کمپانی بی پی زده شد. اما از لحاظ سیاسی یکی از بزرگترین پیروزی های یک کشور چهان سومی علیه روباه پیر انگلیس حساب میشد. خود سیاستمداران انگلیس به هیچوجه راضی به شکست در دادگاه لاحه نبودند. همیشه همه تصور میکردند گه کودتا توسط فقط آمریکا انجام شد اما اکنون مشخص شده که انگلیس هم نقش فعالی داشته است.
    6
    11
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    Lolitaa - دلفت، هلند
    [::parvin55 - مادرید، اسپانیا::]. شکی نیست که تو مشکلات عدیده ای داری و در این موضوع خیلی ها توافق دارند مثلا در همین سه روز اخیر به جز من و شیخ و شاه (که جزو لاینفک و بدیهی کامنتهات هستیم! )با arash-eindhoven از هلند با محمد نقی از دانمارک و geelongcats از استرالیا هم درگیر بودی !خوب با این تفاصیل باز فکر میکنی حرف حساب میزنی؟گفتی کتاب خوندی از توی کتاب تخت پولاد از همون علی دشتی نوشته ای آوردم نتونستی تفسیر کنی پس چه جور آدمی هستی ؟ من میگم :یک آدم پرادعا که نوک پیکان حمله شو به همه میگیره مبادا به خودش حمله بشه!یعنی داری فرافکنی میکنی !
    17
    6
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    Lolitaa - دلفت، هلند
    [::parvin55 - مادرید، اسپانیا::]. والا هنری نداری به جز اینکه چهار تا چیز لایتچسبک ! رو به هم بچسبونی و از حزب توده گرفته تا نخست وزیران و سران مملکتی حاضرو سابق و صدام و ملک فهد و بشار اسد و یاسر عرفات و خیلیها رو توی یک رده قرار بدی و ازاینها یک ترکیب ناهمگون به اسم کامنت بسازی !من خیلی با ادمین و مسئولین اینجا احساس همدردی میکنم که مجبور بوده تورو که اقلا (به نوشته خودت) بمدت شش سال کامنت گذاشته ای تحمل کنه! البته میدونم وقتی ادم چیزی واسه گفتن نداشته باشه براش خیلی سخته که ساکت بمونه! میدونی که لااقل پنجاه درصد مشکلاتی که در بین کاربران هست از تو و اون سبکحال نشات میگیره چرا که هر دو سرسخت و غُد و یکدنده هستین و حرف کسی رو قبول ندارید !عامل بروز ناآرامی ها شما هستین وگرنه حالا مثلا یکی چیزی بگه منم یه چی میگم رد میشم اما شما سوزن گرامافونتون گیر میکنه و دیگه ول نمیکنید !
    15
    6
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    Lolitaa - دلفت، هلند
    [::parvin55 - مادرید، اسپانیا::]. البته تناقض توی حرفهات زیادتر از اونیه که بشه تک تک اسم برد ولی به عنوان نمونه یک جا از قومیت ها به عنوان اتحاد نام میبری جای دیگه ترکها رو مورد عنایت !قرار میدی (کامنت خودت دو روز قبل)!یکجا می نویسی ساواک شاه نمی بایست اشتباه کرد جای دیگه مینویسی ساواک شاه که مستقیم زیر نظر نخست وزیر بوداشتباه نداشت!خلاصه اینکه خودتم نمیدونی با خودت چند چندی! امیدوارم قبل از اینکه مشکلات حاد جسمی بروز کنه به فکرشون باشی اینکه من چرا جواب ننوشتم یا اون اینطوری نوشته دردی رو دوا نمیکنه!امیدوارم همه مون طوری باشیم که اگه نباشیم بگن چه حیف که نیست و اگه باشیم بقیه بخوان از ما چیز یاد بگیرن نه اینکه مایه عبرت بقیه باشیم!
    16
    5
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    شاه و شیخ - قم، ایران
    [::parvin55 - مادرید، اسپانیا::]. برای اولین بار می‌‌بینم بدون توهین و افترا و پریدن به کسی‌ نظر خود را نوشتید و رد شدید. علی رغم اختلافات فاحشی که با هم داریم ولی‌ در این نکته که نوشتید: " اگر شاه بینش سیاسی بیشتری [ تصحیح از من:(از نیروهای مخالف) ]..داشت قدرت خود را به مجلس ایران میداد -----و خود میشد حالت سمبلیک مثل اسکاندیناوی---تا کاسه کوزه‌ها را سر او نشکنند "با شما موافقم. بحث ما هم همین است که چون بینش سیاسی نداشت لذا به طرد و یا زندان و حذف فیزیکی مخالفین روی آورده بود که همین کم یا بی‌ بینشی گریبان خود و ملت ایران را گرفت . به هر حال اول به خاطر این نظر و دوم به خاطر بحثی‌ منطقی‌ ولو مخالف یکدیگر یک مثبت چاق وچله نثارت کردم تا تشویق شوی منبعد اگر با نظر کسی‌ مخالفی، فقط نظر خودت را بنویسی‌ بی‌ آنکه کسی‌ یا گروهی را از خود برنجانی. امیدوارم بقیه کاربران گرامی‌ چه چپ چه راست چه میانه چه جدید چه قدیم بحثی‌ مستدل، منطقی و محترمانه را در پیش گیریم تا ناخود آگاه و ناخواشته آب به آسیاب دولت‌های غربی و شرقی و عربی‌ که تشنگی نفتی‌‌شان از خون مردم ما رفع میشود نریزیم.
    7
    5
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    Lolitaa - دلفت، هلند
    [::شاه و شیخ - قم، ایران::]. ههههه میدونی چیه ؟ من و تو نمی تونیم ایشون رو عوض کنیم یا مجبورش کنیم طور دیگه ای فکر کنه یا نگاه کنه به چند دلیل عمده یک اینکه همونطوری که نوشتم سوزن این چند نفر روی یک چیز یعنی (ذوب شدن در ولایت شاه وپسرش و نوه اش)گیر کرده و خلاصه اینکه اینها از بنیان و اساس خودشون رو نوکر خانه زاد می دونن و در مجموع انسان پرست هستند که از بدترین نوع شرک و بت پرستی حساب میشه!برای اینها مرغ یک پا داره و بس! اگه رفتار ایشون عوض شد من اسمم رو عوض میکنم !
    15
    5
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    parvin55 - مادرید، اسپانیا
    [::شاه و شیخ - قم، ایران::]. خوب یک بحث بی‌ توهین.!!شما که میگوئید ضد ملا و اسلام هستید چگونه دوستی‌ و احترام خود را به لولیتا یک رژیمی و اسلامی صد در صد توجیه می‌کنید؟؟
    16
    9
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    parvin55 - مادرید، اسپانیا
    [::شاه و شیخ - قم، ایران::]. در ضمن من در کشورهایی که بوده‌ام کم و بیش---خیانت‌هایی‌ مالی و سیاسی از سوی مسئولین درجه ی اول بوده-چگونه انتظار داشتید در ایران ۴۰ سال پیش همه چیز بی‌ نقص باشد؟؟
    16
    10
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    Lolitaa - دلفت، هلند
    [::parvin55 - مادرید، اسپانیا::]. خواهش میکنم خواهش میکنم خواهش میکنم(سه بار)تو رو به هر چی می پرستی رو مخ ما راه نرو !دلیل اول اینکه دو بار بی دانشی ات را در کمتر از چند روز ثابت کردم تا جاییکه قادر به جواب به سوالی که خودت منو بهش ارجاع دادی(به علی دشتی) نبودی و مثل همیشه فرافکنی کردی!دو اینکه از شما بسیاری از ماها به جز کلماتی چون سوسمارو ننگگ و قضاوتهای شتابزده چیزی ندیدیم!سه اینکه هیچوقت حتی از ابتدای عمرت هم در تهران نبودی و بنابراین نمی تونستی بدونی در زمان اون مرحوم چی در واقع بر مردم کوچه خیابون داشته میگذشته !(اگه مطالعه کافی یا حتی نگاهی به تاریخ مردم کوچه و بازار تهران اونزمان میداشتی میتونستی بهتر قضاوت کنی که نداری)!پس دوباره خواهش میکنم(تاکید میکنم) بر روی فکت ها و واقعیت ها تمرکز کنی و بر اعصابت مسلط باشی و جز تجربیاتی که داشتی از چیز دیگه ای ننویسی!کافی بود یا نه؟
    7
    3
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
    [::شاه و شیخ - قم، ایران::]. گرامی. اگه تمامی دست آوردهای رژیم پهلوی را سیاهی میبینی. اخبار مثبتی برای شما دارم. ایران هر روزه نزدیکتر به آن چیزی میشود که در دوران قاجار و قبل از رضا خان دیده میشد. چادر های سیاه تر . ملت خرافاتی و جن زده . سنگسار و بابی کشی و بهایی کشی و عروسک عمر آتش زدن. دود و تریاک و افیون و خماری یک نسل تحقیر شده.راهزنی و غارت، حالا انصافا برای دمکراتیزه کردن کشور چه فرمول بهتر داری. ؟؟ اگه جدایی طلبان فرقه دمکرات و آذر بایجان و فرمول حزب توده راه حل بود . خب بفرما ،سیستان و لرستان و خوزستان هم پیشکش. زنده باد فرقه ها ؟؟!!! اگه چریک گرایی در جنگل سیاهکل و کوه راه حل بود، پس عجله کنید تا همه جنگل ها ویلا نشده و یا کوه خوران همه را برج نکردند دست به کار شید. من هنوز معتقدم که بدون انقلاب اسلامی ایران میتوانست پروسه دمکراتیزه شدن را بطور مسالمت آمیز طی کند.افسوس,!
    4
    11
    جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۲۳:۴۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    Lolitaa - دلفت، هلند
    [::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست عزیز من در کامنتهای شما یکم چیز عجیب دیدم !یکجا نوشته اید که (من شخصا بسیاری از کامنت های شما که محتوای سیاسی دارد جالب و قابل بحث میدانم) ولی نمیدانید که بنده به جز از فکتهای مسلم چیزی ننوشته ام دوما شما فکتها را جالب میدانید یا باید ازشان عبرت گرفت یا باید تاسف خورد یا چی ؟اگه جایی دیدی که من چیزی بدون سند و مدرک نوشته باشم (تمام آمار زندانیان و اسامی و لیستها یا کتابهایی که ازشان حقیقتی را نوشتم ام) ! حالا چرا قابل بحث ؟ برای حقایق هم باید بحث کرد؟
    3
    2
    شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    ما نوکر خانه زاد نیستیم، اکثریت خاموش هم نوکر نبوده و نیستند. ما قدر دان دو پادشاه پهلوى هستیم، زیرا خدمات آندو غیر قابل انکار هستند. وحشت شما نیز از بازگشت شاهزاده به قدرت کاملا قابل درک است. اجنبى براى تاراج منابع ما بقدر کافى سرمایه گزارى کرده که از تلاش بى وقفه یک نیم سپاه سایبرى بهره مند باشد. تنها واقعیتى که براى ایرانیان پاک سرشت و حقیقى یک قوت قلب مروزنه امید میباشد اینست که هربار مطلبى از گذشته ایران درج میشود، ابراز احساسات تعداد بیشمارى از کاربران سایت ها وحشت عمیقى به دل دشمنان ایران میندازد که مبادا ایرانیان دوباره به پا خیزند و افتخارات تاریخى خود را زنده و دوباره تجربه کنند. شما مخالفان پهلوى، یا از روى انجام وظیفه و یا بدلیل از دست دادن مشاعر، میتوانید شب و روز بر علیه خدمات پهلوى مطلب دروغ بنویسید و آنان را تکفیر کنید. اما چون نمیتوانید صد ها هزار سند معتبر از نتیجه مثبت کارهاى دو پادشاه پهلوى را که امروز به روى اینترنت دست به دست میچرخند را پاک کنید و از بین ببرید، مجبور هستید که با سفسطه و هذیان نویسى سعى در اثبات نظرات مغرضانه تان بکنید که زهى خیال باطل!.
    6
    5
    شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    شاه و شیخ - قم، ایران
    [::parvin55 - مادرید، اسپانیا::]. اولا شما از کجا میدانید که [Lolitaa] یک رژیمی‌ است؟، کجا از آخوند و حکومت دفاع کرده؟ و اگر هم از نظر شما ثابت شده بگویید به چه کسی‌ توهین و افترای شهر نو ایی‌ زده؟؟ دوما حتی اگر مثل "تفکر اسلامی" صد در صد رژیمی‌ باشد، آدم میتواند با یک بحث منطقی توام با احترام متقابل اظهار نظر کند. یکی‌ دو مورد من و تفکر کامنت پراکنی کردیم ولی‌ با اختلاف فاحشی که با هم داریم هیچ گاه به هم توهین و افترا نزده ایم. شما به من بگویید شاه پرستی مثل [sabokbaal] که از فرط بلانسبت (دانش و سواد و علم و معرفت)!!!! من را زاده "شهر نو" بپندارد و شما در کامنت‌هاتون از این فرد به عنوان "دوست عزیز" یاد کرده و در تأیید نظراتش برایش دسته گل میفرستید فکر می‌کنید چه تعبیری از شاه پرستی در ذهن بقیه القا می‌کنید؟؟ من با هموطنی با [ID] [Azady] -فرانسه که خود شاه پرست نیست ولی‌ همیشه از اقدامات شاه به نیکی‌ یاد می‌کند سر خیلی موارد با هم اختلاف نظر داشته، بحث کرده و می‌کنیم ولی‌ همیشه احترام متقابل را رعایت کرده ایم!!
    1
    4
    شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
    [::Lolitaa - دلفت، هلند::]. دوست عزیز. برای من هیچ چیز در حد فناتیک مقدس نیست. از شاه و مصدق و بختیار گرقته تا احراب سیلسی. لذا یکسری آمارها و فکت های شما را اتکار نمیکنم. من یکسری خشونت های غیر قابل توجیه دوران پهلوی را منکر نیستم. اما سعی میکنم از جایگاه تاریخی به مسایل نگاه کنیم. شما برای نمونه میدانستید که حتی در درون احزاب مخالف شاه هم خشونت درون سازمانی دیده شده است .
    1
    2
    شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::شاه و شیخ - قم، ایران::]. شما یا مشکل روحى روانى دارید و یا به پیرى زودرس دچار شده و در عین حال مشاعرتان بالانس خود را از دست داده اند. بعد از چهل سال که اشرف پهلوى خارج از کشور بوده، زیر یکى از مطالب شما با حروف لاتین سوال کردید که مگر ایشان موسس new city نبوده.... براى چهل سال ملت گرفتار نوع متوحشى از اسلام شده اند که دمار از روزگارشان در آورده، آنوقت شما بجاى انتقاد از کسانى که امروز براى مردم گرفتارى تولید میکنند، لبه تیغ را به سوى چهل سال پیش برگرداندید و به خاندانى که براى ملت عزت و آبرو خریده بودند توهین و فحاشى میکنید؟ من که در نوشته ام غیر از حقیقت چیزى ندیدم، اما اگر شما در کامنتم توهینى مشاهده کردید، نوش جانتان. یاد بگیرید که به مقدسات یک ملت اهانت نکنید. اگر من نماز خوان و روزه بگیر دیروز، براى اسلام دیگر احترامى قائل نیستم و به کل اساس را به تمسخر میگیرم، دلیلش جنایاتى است که هر روز به نوعى وحشیانه تر از دیروز از معتقدان به این دین میبینم.
    4
    3
    شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    شاه و شیخ - قم، ایران
    [::parvin55 - مادرید، اسپانیا::]. لطفاً بلند شوید جلوی "دوست عزیزی" که نه تنها از ادبیات ساواکی -شاهانه خود پایین تر نمیاید توهین و افترا را جز لاینفک ادبیات شاهنشاهی اش میپندارد.!! ایراد نگیرید که چرا من دوستی و احترام خود را با [Lolitaa] توجیه میکنم. اون دوست من این هم "دوست عزیز" شما.!!؟؟ کسی‌ که اشرف قاچاق چی‌ را از "مقدسات" خود میپندارد!!
    1
    2
    شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::شاه و شیخ - قم، ایران::]. حالا فرض کنیم که با تحریک احساسات بانو پروین، ایشان هم بنده را مورد سرزنش و توبیخ قرار بدهند، افکار و عقاید و کامنت هاى سابقتان در جانبدارى از حکومت آخوندى را چطور ماله خواهید کشید؟ من را متهم به توهین و افترا میکنید در حالیکه من کامنت به شما را در پاسخ به اهانت ها و مزخرفاتى که در مورد خاندان پهلوى نوشته بودید ، نگاشتم.
    0
    3
    یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::شاه و شیخ - قم، ایران::]. باز هم تکرار میکنم، قبلا هم نوشته بودم، شخص تا .. نباشد، از فرط عقده و حسد، مملکتى را به روز سیاه نمینشاند. بر فرض اینکه اشتباه هم بکند، بعد از چهل سال بجاى پوزش طلبى، دیگران را بخاطر نقص ها و کمبود هاى خود مقصر نمیشناسد....
    0
    2
    یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.