چرا شروع جنگ ۸ ساله را گرامی می داریم و نه پایان آن را؟
+50
رأی دهید
-10
عصر ایران؛ مهرداد خدیرسی و یکم شهریور هر سال یادآور یک اتفاق تلخ است که هشت سال سرزمین ما را درگیر جنگی کرد که جان نازنین صدها هزار تن از بهترین فرزندان این مملکت را ستاند و ده ها هزار تن را به اسارت کشاند و یا زخم هایی بر بدن آنان بر جای گذاشت که همچنان و پس از 28 سال با آنهاست.
با این حال این پرسش همواره مطرح بوده که ما چرا سالروز شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359 را که یادآور تجاوز و بسیار تلخ است گرامی می داریم حال آن که در کشورهای دیگر معمولا سالگرد پایان جنگ اعم از این که با پیروزی و فتح ختم شده باشد یا با صلح و آتش بس گرامی داشته می شود.
گرامی داشت هفته اول جنگ به عنوان آغاز مقاومت در سال های جنگ و از اولین سالگرد در سال 1360به بعد با این منطق همراه بود که هنوز جنگ ادامه داشت و هر سال حاکی از آن بود که رؤیای دشمن به کابوس بدل شده و مقاومت ادامه دارد.
هر جنگی یک روز شروع می شود و پس از تحمیل خسارت های جانی و مالی فراوان روزی هم به پایان می رسد. درباره جنگ عراق علیه ایران این اتفاق روز 31 شهریور 1359 شروع شد و 27 تیر 1367 با پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد پایان یافت. روز رسمی آتش بس البته 29 مرداد 1367 ثبت شده است.
علت این که در ایران روز پایان جنگ جشن گرفته نمی شود این است که رهبر فقید انقلاب اسلامی از قبول قطعنامه با عنوان نوشیدن «جام زهر» یاد کردند و طبیعی است که نمی توان این روز را جشن گرفت.
اگر هم قرار باشد مراسم سالگرد جنگ به سوم خرداد انتقال یابد مدام باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا بعد از بازپس گیری بندر خرمشهر از عراقی ها در سوم خرداد 1361 جنگ ادامه یافت؟ مهم ترین پاسخ به این پرسش این است که اولا هنوز قطعاتی از خاک ایران در اختیار عراق مانده بود و به «نفت شهر» اشاره می شود و ثانیا هیچ تضمینی وجود نداشت که صدام حسین دوباره تجدید قوا نکند و یورش نیاورد و بنا بر این باید تنبیه می شد.
به خاطر همین برخی پیشنهاد می کنند روز رسمی آتش بس ( 29 مرداد) به عنوان پایان جنگ گرامی داشته شود. نه این که هفته کنونی دفاع مقدس به آن ایام منتقل شود ولی به هر حال این پرسش همواره مطرح بوده که چرا سالروز شروع جنگ و آغاز تجاوز عراق علیه ایران را گرامی می داریم و نه روز صلح یا آتش بس را؟
در این میان چند پیشنهاد مطرح شده که هیچ یک جامعیت نداشته و تصویب نشده اند.
پیشنهاد اول روز 27 تیر و قبول قطعنامه است به عنوان نقطه پایان اما به دلیل پیش گفته قابل اجرا نیست چون همه را به یاد «جام زهر» می اندازد. هر چند که این تعبیر نشان از ایثار و قبول مسوولیت امام دارد و دستاورد آن تلخ نبوده چندان که یک بار محمد رضا حیاتی گوینده اخبار سیما در پاسخ به این پرسش که بهترین خبری که خواندید چه بوده گفت: «اعلام پایان جنگ با قبول قطعنامه 598» که فضای عمومی جامعه را در آن زمان نشان می دهد.
پیشنهاد دوم روز رسمی آتش بس است که تنها در تقویم ثبت شده و مفهوم « دفاع مقدس» را باز نمی تاباند.
پیشنهاد سوم روز بازپس گیری خرمشهر است که از یک طرف آیین های خاص در مناسبت آن برگزار می شود و از سوی دیگر حامل پرسش درباره ادامه جنگ – 6 سال و یک ماه و 24 روز پس از آن – است.
پیشنهاد چهارم این است که روز سقوط صدام حسین یا اعدام او را جشن بگیریم. این در حالی است که سقوط صدام در پی حمله آمریکا و بریتانیا در نوروز 1382 رخ داد. 15 سال پس از پایان جنگ ایران و عراق و هر چند می تواند از دوراندیشی امام خمینی در قبول قطعنامه یا انتقام الهی حکایت کند ولی در قالب جنگ 8 ساله نمی گنجد هر چند که ایرانیان را با همه احساسات ضد امپریالیستی خوش حال کرد.
پیشنهاد پنجم اما از جانب آقای محسن رضایی مطرح شده که می گوید جنگ نه با قبول قطعنامه در 27 تیر 1367 به پایان رسید و نه 29 آبان 1367 با اعلام رسمی آتش بس از جانب سازمان ملل. بلکه بعد از قبول قطعنامه نیروهای منافقین ( مجاهدین خلق) با حمایت عراق به ایران حمله کردند و در قالب عملیات مرصاد شکست خوردند و روزی را در میانه مرداد ماه به عنوان روز پیروزی در جنگ می توان اعلام کرد و جشن گرفت و آن را روز پیروزی ایران دانست.
از این پیشنهاد نیز چندان دفاع و حمایت نشده و خود آقای رضایی هم در سال های اخیر چندان پی گیری نکرده است.
به هر رو همان گونه که جنگ ما با بسیاری از جنگ های دنیا متفاوت بود و تنها به خاک محدود نمی شد گرامی داشت و یادکرد جنگ هم متفاوت است و به جای روز پایان یا پیروزی یا صلح یا آتش بس روز شروع به عنوان آغازین روز دفاع مقدس گرامی داشته می شود که هر چند یک روی آن تجاوز است اما روی دیگر هم دفاع و مقاومت است.
با این که کوشیدم این متن فارغ از احساسات و تنها درباره مناسبت گرامی داشت جنگ تحریر شود و درباره این شگفتی که چرا روز شروع را گرامی می داریم و نه پایان و آتش بس و صلح را اما یاد دوستان نزدیک که در جنگ هشت ساله رفتند و بازنگشتند مجال را می ستاند و همواره شعر زیبایی از اصغر واقدی را به یادم می آورد که اتفاقا درباره جنگ نسروده و مربوط به سال های آغازین دهه 50 خورشیدی است و هر بار بیش از مرتبه قبل اختیار از کف می ستاند:
بیا آواز تلخت را برای کوه ها تکرار کن, تکرار
بیا با رودهای پیر نجوا کن
بیا و سر به زانو گیر
بیا و گریه کن با یاد گل هایی که دست باد پرپر کرد
بیا و دشت را یا چشمه ی چشمت نوازش کن
و بر گور هزاران لاله ی وحشی نیایش کن
بیا ای عاشق گل های سرخ و دشت های سبز
غروب و خلوت پرهیبت صحرا و کوهستان
غروب و سایه های وهم،گورستان
غروب و پچ پچ آرام گندم زار
غریو باد وحشی در درختستان
تو ای خو کرده با صد تاول چرکین
سرود زخم های کهنه را تکرار کن، تکرار
بخوان شاید برانگیزی
هزاران روح خواب آلوده را در شهر سنگستان
بخوان ای کولی بی همسفر،
ای عابر تنها
بخوان ای با همه بیگانه،
آواز غریبت را
صدای رعد می آید
صدای ریزش باران
صدای گام های نور
صدای ریزش یخ های قطبی در بهاری دور
صدای کیست اما اینکه می خواند :
برادرهای من با بادها رفتند
برادرهای من از یادها رفتند
برادرهای من،
آن نازنین شمشادها رفتند!
با این حال این پرسش همواره مطرح بوده که ما چرا سالروز شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359 را که یادآور تجاوز و بسیار تلخ است گرامی می داریم حال آن که در کشورهای دیگر معمولا سالگرد پایان جنگ اعم از این که با پیروزی و فتح ختم شده باشد یا با صلح و آتش بس گرامی داشته می شود.
گرامی داشت هفته اول جنگ به عنوان آغاز مقاومت در سال های جنگ و از اولین سالگرد در سال 1360به بعد با این منطق همراه بود که هنوز جنگ ادامه داشت و هر سال حاکی از آن بود که رؤیای دشمن به کابوس بدل شده و مقاومت ادامه دارد.
هر جنگی یک روز شروع می شود و پس از تحمیل خسارت های جانی و مالی فراوان روزی هم به پایان می رسد. درباره جنگ عراق علیه ایران این اتفاق روز 31 شهریور 1359 شروع شد و 27 تیر 1367 با پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد پایان یافت. روز رسمی آتش بس البته 29 مرداد 1367 ثبت شده است.
علت این که در ایران روز پایان جنگ جشن گرفته نمی شود این است که رهبر فقید انقلاب اسلامی از قبول قطعنامه با عنوان نوشیدن «جام زهر» یاد کردند و طبیعی است که نمی توان این روز را جشن گرفت.
اگر هم قرار باشد مراسم سالگرد جنگ به سوم خرداد انتقال یابد مدام باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا بعد از بازپس گیری بندر خرمشهر از عراقی ها در سوم خرداد 1361 جنگ ادامه یافت؟ مهم ترین پاسخ به این پرسش این است که اولا هنوز قطعاتی از خاک ایران در اختیار عراق مانده بود و به «نفت شهر» اشاره می شود و ثانیا هیچ تضمینی وجود نداشت که صدام حسین دوباره تجدید قوا نکند و یورش نیاورد و بنا بر این باید تنبیه می شد.
به خاطر همین برخی پیشنهاد می کنند روز رسمی آتش بس ( 29 مرداد) به عنوان پایان جنگ گرامی داشته شود. نه این که هفته کنونی دفاع مقدس به آن ایام منتقل شود ولی به هر حال این پرسش همواره مطرح بوده که چرا سالروز شروع جنگ و آغاز تجاوز عراق علیه ایران را گرامی می داریم و نه روز صلح یا آتش بس را؟
در این میان چند پیشنهاد مطرح شده که هیچ یک جامعیت نداشته و تصویب نشده اند.
پیشنهاد اول روز 27 تیر و قبول قطعنامه است به عنوان نقطه پایان اما به دلیل پیش گفته قابل اجرا نیست چون همه را به یاد «جام زهر» می اندازد. هر چند که این تعبیر نشان از ایثار و قبول مسوولیت امام دارد و دستاورد آن تلخ نبوده چندان که یک بار محمد رضا حیاتی گوینده اخبار سیما در پاسخ به این پرسش که بهترین خبری که خواندید چه بوده گفت: «اعلام پایان جنگ با قبول قطعنامه 598» که فضای عمومی جامعه را در آن زمان نشان می دهد.
پیشنهاد دوم روز رسمی آتش بس است که تنها در تقویم ثبت شده و مفهوم « دفاع مقدس» را باز نمی تاباند.
پیشنهاد سوم روز بازپس گیری خرمشهر است که از یک طرف آیین های خاص در مناسبت آن برگزار می شود و از سوی دیگر حامل پرسش درباره ادامه جنگ – 6 سال و یک ماه و 24 روز پس از آن – است.
پیشنهاد چهارم این است که روز سقوط صدام حسین یا اعدام او را جشن بگیریم. این در حالی است که سقوط صدام در پی حمله آمریکا و بریتانیا در نوروز 1382 رخ داد. 15 سال پس از پایان جنگ ایران و عراق و هر چند می تواند از دوراندیشی امام خمینی در قبول قطعنامه یا انتقام الهی حکایت کند ولی در قالب جنگ 8 ساله نمی گنجد هر چند که ایرانیان را با همه احساسات ضد امپریالیستی خوش حال کرد.
پیشنهاد پنجم اما از جانب آقای محسن رضایی مطرح شده که می گوید جنگ نه با قبول قطعنامه در 27 تیر 1367 به پایان رسید و نه 29 آبان 1367 با اعلام رسمی آتش بس از جانب سازمان ملل. بلکه بعد از قبول قطعنامه نیروهای منافقین ( مجاهدین خلق) با حمایت عراق به ایران حمله کردند و در قالب عملیات مرصاد شکست خوردند و روزی را در میانه مرداد ماه به عنوان روز پیروزی در جنگ می توان اعلام کرد و جشن گرفت و آن را روز پیروزی ایران دانست.
از این پیشنهاد نیز چندان دفاع و حمایت نشده و خود آقای رضایی هم در سال های اخیر چندان پی گیری نکرده است.
به هر رو همان گونه که جنگ ما با بسیاری از جنگ های دنیا متفاوت بود و تنها به خاک محدود نمی شد گرامی داشت و یادکرد جنگ هم متفاوت است و به جای روز پایان یا پیروزی یا صلح یا آتش بس روز شروع به عنوان آغازین روز دفاع مقدس گرامی داشته می شود که هر چند یک روی آن تجاوز است اما روی دیگر هم دفاع و مقاومت است.
با این که کوشیدم این متن فارغ از احساسات و تنها درباره مناسبت گرامی داشت جنگ تحریر شود و درباره این شگفتی که چرا روز شروع را گرامی می داریم و نه پایان و آتش بس و صلح را اما یاد دوستان نزدیک که در جنگ هشت ساله رفتند و بازنگشتند مجال را می ستاند و همواره شعر زیبایی از اصغر واقدی را به یادم می آورد که اتفاقا درباره جنگ نسروده و مربوط به سال های آغازین دهه 50 خورشیدی است و هر بار بیش از مرتبه قبل اختیار از کف می ستاند:
بیا آواز تلخت را برای کوه ها تکرار کن, تکرار
بیا با رودهای پیر نجوا کن
بیا و سر به زانو گیر
بیا و گریه کن با یاد گل هایی که دست باد پرپر کرد
بیا و دشت را یا چشمه ی چشمت نوازش کن
و بر گور هزاران لاله ی وحشی نیایش کن
بیا ای عاشق گل های سرخ و دشت های سبز
غروب و خلوت پرهیبت صحرا و کوهستان
غروب و سایه های وهم،گورستان
غروب و پچ پچ آرام گندم زار
غریو باد وحشی در درختستان
تو ای خو کرده با صد تاول چرکین
سرود زخم های کهنه را تکرار کن، تکرار
بخوان شاید برانگیزی
هزاران روح خواب آلوده را در شهر سنگستان
بخوان ای کولی بی همسفر،
ای عابر تنها
بخوان ای با همه بیگانه،
آواز غریبت را
صدای رعد می آید
صدای ریزش باران
صدای گام های نور
صدای ریزش یخ های قطبی در بهاری دور
صدای کیست اما اینکه می خواند :
برادرهای من با بادها رفتند
برادرهای من از یادها رفتند
برادرهای من،
آن نازنین شمشادها رفتند!
۵۶

armin parsi - منچستر، انگلستان
زیرا جنگ نعمت بود که در ان شیرمردان،میهن پرستان،مومنان حقیقی،حامیان مظلومان،انقلابیهای دلسوز و....یا مفت کشته شدند و یا به جرم ساختگی محاربه اعدام شدند و دزدان و دشمنان دین و وطن امور مملکت را بدست گرفتند،این و صدها دلیل باعث گرامیداشت شروع جنگ است.
1
40
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۵
۳۹

raminn - تهران، ایران
شعر فوق العاده ای بود .. اما چرا شروع جنگ را گرامی میدارند !!؟ چون بعد از بازگشت عراق به مرزهای بین المللی، برای ادامه ی جنگ هیچ دلیل موجهی وجود نداره . سازمان ملل هم عراق رو بخاطر شروع جنگ و ایران رو برای پافشاری بر ادامه جنگ محکوم کرد .پایانش هم که شکست بود نه پیروزی. پس تنها نقطه ی جنگ که به نفع آقایونه همون آغاز جنگه.
1
42
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۷
۵۴

uk.ali - لیورپول، انگلستان
چون ما بحساب جنگو هستیم نه صلح جو ! دیکتاتورها هم در زمان جنگ می توانند حکومت کنند نه در زمان صلح .
3
28
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۹
۳۹

ziba shar - استکهلم، سوئد
خمینی میگفت جنگ نعمت هست،میگفت راه قدس از کربلا میگذرد. میگفتن جنگ جنگ تا پیروزی...مگه چه گیرمون اومد که بخوایم جشن بگیریم جز شکست،خفت،بدبختی که هنوز هم ادامه داره. کافی یه سر به خوزستان بزنید هنوز بد از ۳۰ سال از پایان جنگ هنوز مردم بیچاره آب خوردن ندران. مقایسه کنید با آلمان کشوری که ساله ۱۹۴۳ یعنی ۷۰ سال پیش بعد از جنگ جهانی دوم با خاک یکسان شده بود و بدون داشتن نفتو گاز. چه جور ساخته شد و تبدیل شد به بزرگترین قoل اقتصادی دنیا
3
29
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۱
۵۷

محمدنقى - ارهوس، دانمارک
چون شروع جنگ کمک بزرگى براى بقاى رژیم کرد. هنوز هم رژیم دنبال یک بهانه اى هست که با عربستان کشمکشى بوجود بیاورد. و عاشق جنگ و خونریزى هستند. جنگ را نعمت الهى مینامیدند. محرم را زنده نگهدارید. هر چه ..
3
36
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۱
۵۸

parvin55 - مادرید، اسپانیا
جنگ کثیف و خونینی که خمینی با انگولک صدام قاتل به راه انداخت و غرب هم برای فروش اسلحههای --انبار شده ---جشن گرفت...و این شد دهها هزار کشته و خرابیهایی که پس از چند دهه باقیست-مرگ بر ملا و دینش.
14
33
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۹
۵۰

persik - کیف، اوکراین
بخاطر اینکه به لطف این جنگ و حماقت خمینی و صدام ملعون هزاران نفر به نون و اب رسیدن و میلیونها نفر کشته و اواره و معلول و بدبخت شدند به همین دلیل باید شروع جنگ را گرامی داشت البته برای دیکتاتورها و نه برای مردم.
3
29
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۱
۴۱

Liberte - ارومیه، ایران
جوابش ساده است. چون با جنگ ، حاکمیت به اونچه که می خواست ، رسید و حاکمیتش رو استوارتر کرد و براحتی مخالفین رو از سر راه برداشت. ولی با پایان جنگ ، ارزش ها ی اسلامی و انقلابی مورد نظر اونها رنگ و روشو بتدریج از دست داد و البته اشرافی گری هم رشد پیداکرد و از طرفی فرهنگ غربی هم متداول شد.
2
17
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۵
۶۳

kasra persia - لندن، انگلستان
همانطور که همه میدانند برای بقای این رژیم غاصب
2
17
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۲
۴۸

perspolisi - سیدنی، استرالیا
به غیر از پاراگراف اول بقیه مقاله مفت نمی ارزه. آخه سقوط صدام گور به گور شده چه ربطی به جنگ هشت ساله داره؟؟ اگه به این حساب باشه که عراقیا باید سر سال اون گور به گور شده هندی زاده جشن بگیرن. به جای اینکه به قول دوستامون به مردم خوزستان و خانواده شهدا و معلولین جنگ برسن همش مجیز اون پیر خرفت رو میگن و حرفاشو طلا میگیرن
1
4
جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۹
۷۷

hassan5 - تهران، ایران
چون خمینی جنگ را نعمت میداند ولی تمام دنیا از جنگ گریزان هستندومثل کوروش کبیر (خدا ایران را از دروغ وجنگ و سیل مصون بدارد)از جنگ بیزار هستند.
1
6
جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۸