*ترجمه یادداشتی از "مایکل روبین" منتشرشده در وبسایت «مجله کامنتری»
جان کری، وزیر امور خارجه امریکا تا به حال میلیونها دلار، خرج پرواز بین پایتختهای اروپایی کرده تا آنان را قانع کند که با ایران بیشتر تجارت کنند. اما بانکهای اروپایی محتاط بودهاند. “استوارت لیوی”، معاون وزارت خزانهداری امریکا بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۱، و مدیر ارشد حقوقی در مجموعه بانکی “اچاسبیسی” (HSBC) اخیرا در والاستریتژورنال نوشت:
«وزیر امور خارجه، جان کری، روز ۱۲ می با گروهی از مدیران موسسات مالی اروپایی در لندن دیدار کرد تا درباره “امور بانکی ایران” با آنان به بحث بنشیند. این دیدار که به دنبال اعتراض مکرر مقامات ایرانی به بهرهمند نشدن از منافع معامله هستهای صورت گرفت، تلاشی از سوی وزارت امور خارجه بود تا بانکهای بزرگ غیر امریکایی را قانع کند که تجارت با ایران پس از رفع تحریمها نه تنها مجاز است، که حتی مورد تشویق نیز قرار میگیرد. البته این موسسات مالی، طنز وضعیت را کاملا درک میکنند. بیشتر این موسسات حدود ۱۰ سال پیش به همین شکل توسط “هنری پالسن”، وزیر وقت خزانهداری ایالات متحده، گرد هم جمع شدند تا درباره مشکلات بانکی ایران مشورت کنند؛ اما تمرکز آن گفتگو بیشتر بر محافظت از تمامیت سیستم مالی جهانی در برابر خطرات ایران بود.»
حال حق با چه کسی است؟ کری یا پالسن؟ اگر حرف مقامات ایرانی را باور کنیم، حق با “پالسن” است. خبرگزاری “ایسنا” از قول وزیر دادگستری ایران، مصطفی پورمحمدی، نوشته که “حدود ۵۰ میلیون حساب بانکی” در بانکهای ایران یا بدون نام هستند یا دستکاری شدهاند، و اینکه «چنین آمارهایی سیستم بانکی کشور را زیر سوال میبرند. و علاوه بر آسیب رساندن به اقتصاد کشور، چهرهای نامطلوب از وضعیت داخلی کشور ترسیم میکنند».
لحظهای به این آمار فکر کنید: ۵۰ میلیون حساب بانکی –در کشوری با ۸۰ میلیون جمعیت- جعلی یا به طریقی ناسالم هستند. و جان کری میخواهد شرکتهای امریکایی و اروپایی را به تجارت با این بانکها تشویق کند؟
“کری” هیچگاه در بخش خصوصی کار نکرده است، جایی که در آن مردم باید پاسخگوی تصمیماتشان باشند. بلکه او تمام عمر در سیاست بوده و پول مالیاتدهندگان را بدون نگرانی درباره سود و زیان خرج کرده است. او در زندگی شخصی خود از طریق خانواده و ازدواج ثروتمند شده است نه تیزهوشی در تجارت. در نتیجه او شاید واقعا درک نمیکند که از این مقامات بخش خصوصی، درخواست پذیرفتن چه ریسکی را دارد؛ تنها به این خاطر که از طریق آن، معاملهای را تقویت کند که بر بنیانی پوسیده سوار است؛ بنیانی که او در هر صورت میراث خود را به آن گره زده است. این نابخردانه است که شرکتها اعتماد و پول خود را در اختیار سیستم مالی ایران قرار دهند. آنان با این کار نه تنها ریسک از دست دادن سرمایه خود را بدون امکان واکنش قضایی میپذیرند، بلکه ممکن است ناخواسته درگیر پولشویی یا کمک مالی به تروریسم شوند. به زبان ساده، “کری” باید توضیح دهد که چرا تا این اندازه به سیستمی ایمان دارد که حتی وزیر دادگستری ایران آن را زیر سوال برده است، و همچنین توضیح دهد که چگونه یک سیستم سالم و شفاف توانایی حمل ۵۰ میلیون حساب جعلی یا معیوب را دارد.
به عنوان موضوع جانبی باید بگویم زمانی که من در ایران زندگی میکردم و مشغول نوشتن پایاننامه دکترای خود بودم، یک بار به بانکی در تهران رفتم تا صد دلار را به ریال تبدیل کنم. کارمند بانک بازوی من را گرفت و گفت “نباید اینجا پولت را تبدیل کنی،” و با چمدانی پر از پول من را با خود از بانک بیرون برد و گفت “اینجا باید پولت را تبدیل کنی،” و با من نرخ بازار سیاه را حساب کرد. این بیقانونیها در سیستم بانکی ایران هیچگاه تغییر نخواهد کرد.
* مایکل روبین، پژوهشگر “موسسه امریکن انترپرایز” در واشنگتن و مشاور پیشین وزارت دفاع امریکا در امور ایران و عراق است. از او چندین کتاب دربارهی ایران و جهان عرب به انتشار درآمده است. نسخهی انگلیسی این یادداشت روز ۱۷ آگست ۲۰۱۶ (۲۷ مرداد ۱۳۹۵) در وبسایت “مجله کامنتری” منتشر شده است.