محمد تقوی - کارشناس فوتبال تیمملی فوتبال ایران در اولین دیدار از سری بازیهای مقدماتی جام جهانی ٢٠١٨ روسیه موفق شد در دقایق پایانی تیم ملی قطر را با دو گل شکست دهد.
مهمترین موضوع در این دیدار درگیری بازیکنان و کادر فنی دو تیم و دخالت نیروهای انتظامی بود که مطمئنا در مورد میزبانی ایران در آینده تاثیرگذار خواهد بود. صرف نظر از موضوعات حاشیهای، از لحاظ فنی تیم ملی فوتبال ایران ناهماهنگ و تا حدودی کند به نظر میرسید.
نگاهی میاندازیم به عملکرد بازیکنان تیم ملی ایران مقابل قطر: شماره بازیکنان از ۱ تا ۱۰ نشاندهنده تاثیرگذاری در این بازی است
سیستم ١-٣-٢-٤ تیم ملی ایران مقابل قطر علیرضا بیرانوند: (٦) بیرانوند در این بازی حساس تا حدودی موفق عمل کرد و به رغم یک خروج کاملاً اشتباه که می توانست قطر را به گل برساند در بیشتر دقایق بازی با جایگیریهای مناسب نشان داد همچنان در راه پیشرفت قرار دارد.
احسان حاج صفی (٤)- رامین رضائیان (٤) احسان حاج صفی و رامین رضائیان در مقابل قطر بسیار پراشتباه و کم دقت عمل میکردند. در حالی که علیرضا جهانبخش و مهدی طارمی بیشتر متمایل به مرکز زمین بازی میکردند تا فضای مناسب در اختیار مدافعان کناری قرار بگیرد، اما ارسالهای ناقص و شتابزده این دو بازیکن موجب شده بود تا آزمون کمتر صاحب موقعیت شود. حاج صفی به هیچ عنوان نمیتواند به عنوان مدافع چپ مثمر ثمر باشد. در نبردهای یک درمقابل یک و همین طور پوشش خط دفاعی در زمان ارسالها از سمت مخالف، حاج صفی کاملا ضعف دارد. رضائیان نیز کاملاً از روزهای اوج خود فاصله دارد و در بیشتر دقایق بازی کاملا محو بود. در فوتبال، مدافعان کناری بیشترین نقش را در سیستم تهاجمی ایفا میکنند. زمان حضور در حمله و تنظیم آن بسیار مهم است. مدافعان کناری دیر، اما سریع به خط حمله اضافه میشوند وبه همین دلیل مهار آنان برای تیمهای مقابل بسیار دشوار است. حاج صفی در تمامی دقایق بازی حتی یک بار نیز نتوانست از مدافع مستقیم خود عبور کند و در زمانهایی که شرایط برای سانتر کردن فراهم میشد با کم دقتی آنها را از دست میداد. رضاىئیان نیز به مانند حاج صفی عمل میکرد. ضعف مدافعان کناری ایران در زمان حمله موجب شده بود تا قطر کمتر تحت فشار قرار بگیرد.
جلال حسینی (٧)- پژمان منتظری (٨) در روزی که مدافعان کناری ایران تا حدودی کم اثر بودند، دو مدافع مرکزی بسیار موفق و هماهنگ بازی می کردند. پژمان منتظری بدون تردید مرد برتر میدان بود ودر تمامی دقایق بازی کاملا با هوش سرشار و بازیخوانی عالی خود ضعف سیستم دفاعی ایران را پوشش میداد. حسینی نیز با قدرت جنگندگی موجب میشد تا سوریا مهاجم قطری به رغم تکنیک خوب و قدرت گلزنیاش کاملا تحت کنترل باشد.
تیموریان (٦)- عزت الهی (٦)
تیموریان به عنوان باتجربهترین و عزتالهی در نقش جوانترین بازیکن تیم ملی، تعادلی مناسب در میانه میدان ایران بوجود آوردهاند. تیموریان در بیشتر مواقع در جلو دو مدافع مرکزی قرار میگرفت تا ارتباط سوریا تک مهاجم قطر را با خط هافبک قطع کند. عزت الهی باید بیشتر در بازیسازی و تنظیم آهنگ تیمی ایران شرکت کند. تیموریان همچنان با قدرت جنگندگیاش شرایط را برای عزتالهی فراهم میکرد تا این بازیکن به رغم جوانیاش میداندار تیم ملی ایران باشد.
دژاگه (٥): اشکان دژاگه در سیستم ١-٣-٢-٤ ایران به عنوان بازیساز و بازیکن شماره ١٠ که وظیفه اصلی او حمایت از تک مهاجم است به بازی گرفته شد. دژاگه به رغم تواناییهای فنی روز خوبی نداشت. دژاگه تنها زمانهایی که به کنارهها متمایل میشد تاثیر مثبت خود را نشان میداد. دژاگه مطمئناً به عنوان هافبک کناری موثرتر بازی میکند.
طارمی (٤)- جهانبخش (٦) طارمی به عنوان هافبک کناری کمتر تواناییهای فنی خود را نشان داد و در بیشتر دقایق بازی سردرگم بود. طارمی به عنوان مهاجم بسیار موثرتر و خطرناک تر است اما با پست جدید کاملا بیگانه بنظر میرسید. طارمی و حاج صفی در کارهای دفاعی نیز به هیچ عنوان هماهنگ نبودند. علیرضا جهانبخش و رضائیان نیز با نوع بازی یکدیگر آشنایی نداشتند و به همین دلیل دربیشتر دقایق بازی جهانبخش با نگرانی بازی میکرد. جهانبخش اگر با خیالی آسوده در حملات شرکت کند نقش بسزایی در موفقیت سیستم تهاجمی ایران ایفا میکند. گل جهانبخش از حضور خوب او در یک سوم حمله و تکنیک منحصر به فرد او به دست آمد. اگر جهابخش بیشتر در این شرایط قرار بگیرد مطمئنا سیستم تهاجمی ایران به مراتب قدرتمندتر میشود.
وحید امیری(٦): امیری در دقایق پایانی جایگزین مهدی طارمی شد و آشنایی او به نوع بازی حاج صفی موجب شد تا جناح چپ ایران تا حدودی بهتر شود.
سردار آزمون (٥): ایران به مانند سالهای گذشته با یک مهاجم بازی را شروع کرد. در سیستم ١-٣-٢-٤ ایران، سردار آزمون تک مهاجم ایران به شمار میرفت. آزمون در روستوف و فوتبال اروپا به خوبی جا افتاده است و در مقابل آژاکس آمستردام از سری بازیهای مقدماتی لیگ قهرمان اروپا، زننده یکی از گلهای حیاتی بازی بود. آزمون در این بازی دو نیمه کاملا متفاوت داشت. نیمه اول کاملا سردرگم و کم اثر اما نیمه دوم تاحدودی موثر و با انگیزه. یکی از دلایل بهتر شدن آزمون در نیمه دوم حرکت این بازیکن در بین خطوط مدافعان قطر بود. آزمون با جدا شدن از مدافع مستقیم خود و حرکت به مرکز زمین و در فضای بین مدافعین و هافبکهای قطر صاحب توپ میشد و در چند نوبت نیز با حرکات انفرادی خود خط دفاع قطر را به دردسر انداخت. اما بدون شک آزمون به تنهایی نمیتواند مشکلات خط حمله ایران را برطرف کند. فوتبال ایران همواره نشان داده به لطف بازیکنان سرزن و بلند قامت، توانایی بازکردن دروازه هر تیمی را در آسیا دارد. اما تغذیه این چنین بازیکنانی بسیار مهم است. مدافعان کناری و ارسالهای دقیق این بازیکنان میتواند آزمون را به مهره کلیدی ایران تبدیل کند.
قوچان نژاد (٧): به رغم دقایق اندکی که در میدان بود با تیزهوشی زننده گل اول ایران بود و نشان داد همچنان میتواند یکی از مهرههای اصلی تیم ملی باشد.
انصاریفرد (٦): انصاریفرد یکی از بازیکنان تاثیرگذار در شرایط پرفشار است. حضور خوب او در محوطه جریمه و قدرت گلزنیاش در دیدارهایی که ایران تیمهای مقابل را تحت فشار قرار میدهد برگ برنده ایران است.
چین: ایران در بازی اول خود مقابل قطر به مانند چهار سال گذشته مقابل ازبکستان به رغم پیروزی کاملا ناهماهنگ بود. اولین دیدار همواره شرایط خاص خود را دارد و عدم هماهنگی در این مسابقه تا حدودی طبیعی است اما تیم ملی ایران تحت مدیریت کارلوس کی روش در مقابل تیمهایی که ابتکار عمل به دست آنان است به مراتب بهتر بازی میکند. تیم ملی چین پس از شکست مقابل کره جنوبی در این بازی خانگی تنها به دنبال سه امتیاز است و مطمىئنا ایران با سیستمی بسته ابتدا به دنبال حداقل امتیاز است، سیستمی که تیم ملی و کی روش در آن کاملا استاد هستند. اما نباید فراموش کرد سرعت تیمی و انفرادی چین به مراتب بهتر از قطر است و تیم ملی ایران و خصوصا مدافعین کناری ایران باید بسیار مراقب باشند. برای بازکردن سیستم بسته ایران تمامی اهداف چین برای حمله به دروازه ایران استفاده از کنارهها است؛ منطقهای که تا حدودی نقطه ضعف ایران به شمار میآید.