مرد جوان وقتی از دوست صمیمیاش پیامکی دریافت کرد که در آن نوشته شده بود او گروگان گرفته شده، به آدرس مورد نظر رفت و برای رهایی دوستش دست به جنایت زد. این مرد دیروز در دادگاه گفت از ماجرای گروگانگیری دروغین بیاطلاع بوده و نمیدانسته دوستش به خاطر مسائل ناموسی در خانه زن شوهردار گرفتار شده است. رسیدگی به این پرونده از نیمه شب بیستم مرداد سال 91 به دنبال درگیری در یکی از کوچههای باریک بخش رودبار قصران در جاجرود در دستور کار پلیس قرار گرفت.
حرفهای تکاندهنده قربانی قبل از مرگ طالب 37 ساله که با ضربه چاقو به پهلویش زخمی شده بود، به بیمارستان منتقل شد. او که به سختی و بریده بریده صحبت میکرد به ماموران پلیس گفت: «مدتی بود به رابطه پنهانی همسرم مشکوک شده بودم تا اینکه از محل کارم به خانه برگشتم و یکی از دوستانم به نام برهان را در خانه دیدم. شوکه شده بودم که در اتاق را روی برهان قفل کردم تا به پاسگاه پلیس بروم و اطلاع دهم. با همسرم جروبحث میکردم که دو نفر از دوستان برهان به نامهای نورالله و آصف به خانهمان حملهور شدند و مرا با چاقو زدند.» طالب که بهشدت مجروح شده بود به اتاق عمل منتقل شد، اما به خاطر شدت خونریزی جانش را از دست داد. به این ترتیب پلیس به بازجویی از همسایهها پرداخت. وقتی آنها گفتند نیمهشب صدای درگیری طالب و چند مرد غریبه را شنیده و برای کمک به مرد همسایه مقابل در خانه او رفتهاند، اما با پیکر نیمهجان وی مقابل در روبهرو شدهاند تحقیقات وارد مرحله تازهای شد.
اعتراف به جنایت پلیس در گام بعدی از بررسیها برهان و دو دوستش را بازداشت کرد. نورالله 25ساله در بازجوییها به قتل مرد صاحبخانه برای نجات برهان اعتراف کرد و گفت: «در خانه خواب بودم که پیامکی از برهان به دستم رسید که در آن نوشته شده بود در خانه طالب گروگان گرفته شده است. او از من کمک خواسته بود. من هم بلافاصله با آصف تماس گرفتم و مقابل خانه طالب رفتم. او به محض روبهرو شدن با من چاقو کشید و من هم یک ضربه چاقو به پهلوی او زدم. سپس وارد خانه شدم، در قفل اتاق را شکستم و برهان را نجات دادم. من برای نجات دوستم دست به قتل زدم.»
نورالله به بازسازی صحنه جرم پرداخت و دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمدباقر قربانزاده و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
تشریح ماجرا در دادگاه در این جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.
وی گفت: «با توجه به اینکه دو فرزند قربانی خردسال هستند، رئیس قوه قضائیه این پرونده را بررسی و از طرف دو فرزند صغیر قربانی برای عامل این جنایت حکم قصاص خواسته است.»
سپس نورالله در جایگاه ویژه ایستاد و منکر قتل شد. وی گفت: «وقتی پیامک طالب به دستم رسید، هراسان مقابل در خانه طالب رفتم. گمان میکردم واقعا طالب دوستم را گروگان گرفتهاند و جان او در خطر است. وقتی مقابل خانه طالب رسیدم، تعداد زیادی از همسایهها آنجا جمع شده بودند. من و آصف با طالب درگیر شدیم، اما من اصلا چاقویی همراه نداشتم. من فقط همراه خودم یک میله آهنی برده بودم که از آن استفاده نکردم. در هوای تاریک و کوچه باریک چیزی مشخص نبود. شاید آصف یا حتی یکی از همسایههای طالب به او چاقو زده باشند.» وی درباره اعترافهای اولیهاش در اداره آگاهی گفت: «باور کنید در اداره آگاهی و تحت فشار به ناچار به قتل اعتراف کرد، اما حالا واقعیت را میگویم. من بیگناهم.»
این متهم در بخش دیگری از دفاعیاتش گفت: «واقعا از رابطه پنهانی برهان و همسر طالب بیاطلاع بودم. اگر میدانستم برهان به خاطر مسائل ناموسی در خانه طالب گرفتار شده است، اصلا به کمک او نمیرفتم. بعد از بازداشت و در اداره آگاهی متوجه این ماجرا شدم. من بیدلیل به این ماجرا وارد شدم و به دردسر افتادم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.