بخش قابل توجهی از مطالب مطرح شده در جلسه ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ آیت الله منتظری با اعضای کمیته اعدام های آن سال پیشتر در کتاب خاطرات و مصاحبه های آقای منتظری مطرح شده بود و ناظران از آن مطلع بودند، با این حال انتشار فایل صوتی این جلسه، نکات تازه ای را روشن کرده است.
آقای منتظری که در آن زمان جانشین آیت الله خمینی، رهبر وقت ایران بود، پس از مطلع شدن از اعدام گسترده اعضا و هواداران زندانی سازمان مجاهدین خلق ایران به حکم آقای خمینی، دو نامه اعتراضی به او نوشت و سپس حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین) را احضار کرد و به آنها در مورد قضاوت تاریخ در مورد این اعدام ها و خلاف شرع بودن عملکردشان هشدار داد.
در فایل صوتی تازه منتشر شده، صدای آقای منتظری شنیده می شود که خطاب به اعضای کمیته اعدام ها می گوید: "بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می کند به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می نویسند".
او در این جلسه به صراحت در مورد "آبروی اسلام و انقلاب و آینده کشور و قضاوتی که تاریخ در مورد ما می کند" هشدار می دهد و می گوید: "می خواهم ۵۰ سال دیگر برای آقای خمینی قضاوت نکنند و بگویند آقای خمینی یک چهره خونریز، سفاک و فتاک بود".
آینده ای که امروز است آیت الله منتظری در اواخر آذرماه سال ۱۳۸۸ و در میان اعتراض های انتخاباتی در حالی درگذشت که به عنوان "پدر معنوی" جنبش اعتراضی پس از انتخابات شناخته می شد و به شدت نسبت به برخورد حکومت با این جنبش معترض بود.
با گذشت ۲۸ سال از جلسه ۲۴ مرداد ۶۷، مقایسه جنبه هایی از رفتار امروز حکومت با مخالفانش روشن می کند که "آینده کشور" که آقای منتظری نگرانش بود چگونه شکل گرفته است.
تازه ترین نمونه قابل مطالعه، اعدام ۲۰ محکوم سنی مذهب به اتهام عضویت در یک گروه "تکفیری" و "محاربه" است که در روزهای اخیر اعتراضاتی را برانگیخته.
گفته می شود که بسیاری از این متهمان تحت فشار و زیر بازجویی اعترافاتی کرده بودند، اما بعدا بارها و بارها گفتند که هیچ فعالیت مسلحانه ای نداشته اند و عضو گروه مورد نظر نبوده اند.
مقایسه اعدام این افراد با اعدام های سال ۱۳۶۷ از جهات زیادی قیاس مع الفارق است، اما از این جنبه قابل توجه است که یکی از اعضای کمیته اعدام های ۱۳۶۷ در جلسه با آقای منتظری ادعا می کند که به زندانیان اصرار می کردند که فقط بگویند "سر موضع" نیستند و اگر چنین می گفتند، اعدام نمی شدند. اما مقامات قضایی امروز ایران ظاهرا به انکارهای مکرر اعدام شدگان اخیر توجهی نکرده اند.
یکی از وکلای اعدام شدگان اخیر می گوید که حکم آنها حتی با نص صریح قانون مجازات اسلامی مغایرت آشکار دارد.
از مخاطبان هشدار آقای منتظری در جلسه ۲۴ مرداد ۶۷، حسینعلی نیری هنوز در دستگاه قضایی ایران سمت های مهمی دارد. ابراهیم رئیسی به تولیت "آستان قدس رضوی" منصوب شده و عده ای از ناظران برای او بخت جانشینی آیت الله خامنهای قائلند و مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری است.
آقای خامنه ای احمد خمینی و علی خامنه ای در مورد نظر آیت الله خامنه ای، رهبر فعلی جمهوری اسلامی و رئیس جمهور وقت ایران در مورد اعدام های سال ۶۷ چند نقل قول منتشر شده است.
در خاطرات آیت الله منتظری آمده است که پس از اعدام اعضا و هواداران زندانی مجاهدین خلق، آیت الله خمینی فرمان دیگری در مورد اعدام زندانیان "غیرمذهبی و کمونیست" صادر کرده بود که نسخه ای از آن به دست آقای خامنه ای رسید. آقای منتظری می گوید: "ایشان آمد قم پیش من با عصبانیت گفت: «از امام یک چنین نامه ای گرفته اند و میخواهند اینها را تندتند اعدام کنند»، گفتم: «چطور شما الان برای کمونیستها به این فکر افتاده اید؟ چرا راجع به نامه ایشان در رابطه با اعدام منافقین چیزی نگفتید؟» گفتند: «مگر امام برای مذهبیها هم چیزی نوشته ؟!» گفتم: «پس شما کجای قضیه هستید، دو روز بعد از نوشته شدن آن نامه به دست من رسید و این همه مسائل گذشته است، شما که رئیس جمهور این مملکت هستید چطور خبر ندارید؟!» حالا من نمی دانم ایشان آیا واقعا خبر نداشت یا پیش من این صحبتها را میکرد".
از میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت هم نقل شده است که "در جلسهای که با سران سه قوه در همان زمان داشتم، کسی نبود در آن جلسه که با این کار موافق باشد. خاطرم هست حتی آقای خامنهای در همان جلسه ابراز کردند که «این اعدامها مثل قیری است که بر سر نظام میریزد و همه را سیاه میکند». این موضع ایشان بود. حالا درست است که الان ایشان مخالف بنده هستند و در دو موضع متفاوت قرار داریم ولی دلیل نمیشود که بخواهم دروغ بگویم و حقیقت تاریخی را برای استفاه و نفع شخصی وارونه کنم تا چهره مخالف خود را سیاه جلوه بدهم. واقعیت این است که ایشان هم مخالف بود. اگر این جلسه نبود شاید ابعاد واقعه از این هم وحشتناکتر میشد."
البته آقای خامنه ای چند ماه بعد، یعنی در ۱۶ آذرماه ۶۷ به روزنامه رسالت گفت: "مگر ما مجازات اعدام را لغو کردیم؟ نه! ما در جمهوری اسلامی مجازات اعدام را داریم برای کسانی که مستحق اعدامند... این آدمی که توی زندان، از داخل زندان با حرکات منافقین که حمله مسلحانه کردند به داخل مرزهای جمهوری اسلامی... ارتباط دارد، او را به نظر شما باید برایش نقل و نبات ببرند؟ اگر ارتباطش با آن دستگاه مشخص شده، باید چه کارش کرد؟ او محکوم به اعدام است و اعدامش هم میکنیم. با این مسئله شوخی که نمیکنیم."
البته اشارات آیت الله منتظری در فایل تازه منتشر شده نشان می دهد که تناقض میان عقیده واقعی مسئولان حکومتی با موضع گیری رسمی و علنی آنها در جمهوری اسلامی امر متداولی بوده است؛ مثلا آنجا که می گوید آقای موسوی اردبیلی، عالی ترین مسئول وقت دستگاه قضایی، مخالف اعدام هاست، اما این مخالفت را حتی به آیت الله خمینی به درستی اطلاع نمی دهد و در سخنان علنی هم به جو خشونت طلبی دامن می زند.
میرحسین موسوی و آیت الله منتظری حتی یکی از اعضای کمیته اعدام ها در جلسه با آقای منتظری می گوید که اعضای این کمیته چون "عرضه" نداشتند جلوی حکم را بگیرند، تلاش کرده اند که جلوی "زیاده روی و تندروی" را بگیرند، یعنی حتی اعضای کمیته هم حاضر نیستند در مقابل آقای منتظری از حکم آیت الله خمینی دفاع کنند.
آیت الله خامنه ای اکنون رهبر جمهوری اسلامی است و دستگاه قضایی زیر نظر او اداره می شود. او همچنین بر فعالیت های سپاه پاسداران (از جمله سازمان اطلاعات سپاه) نظارت عالیه دارد و وزیران اطلاعات هم تنها با موافقت شخص او منصوب یا برکنار می شوند (این باور عمومی را ماجرای تلاش ناموفق محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور پیشین ایران برای تغییر وزیر اطلاعات ثابت کرد).
علاوه بر اینها، تغییرات بنیادینی که در دنیای ارتباطات و رسانه ها رخ داده، پنهانکاری هایی مانند آنچه در سال ۱۳۶۷ رخ داد را غیرممکن کرده است و امروز دیگر هیچ مسئولی نمی تواند از آنچه در زندان ها و دستگاه قضایی می گذرد ابراز بی اطلاعی کند.
اگر هشدار سال های گذشته آیت الله منتظری و بعضی دیگر از چهره های سیاسی جدی گرفته می شد، آیا وضعیت دستگاه قضایی ایران به گونه ای پیش می رفت که یکی از رئیسان قوه قضائیه (محمود هاشمی شاهرودی) در مقطعی آن را "ویرانه" بخواند؟ آیا آنچه آیت الله خامنه ای از آن تحت عنوان "هتک آبروی نظام" در جریان اعتراضات انتخاباتی سال ۸۸ یاد می کند، در عمل ناشی از فعالیت معترضان بود یا نحوه برخورد با آنها؟