مرد جوان که در جریان سرقت مسلحانه خودروی 206 یک سرهنگ بازنشسته، او را کشته و به قصاص محکوم شده بود به خاطر غیبت اولیای دم هنگام اجرای حکم هفت سال در زندان بلاتکلیف ماند. این مرد با ارسال نامهای به دادستان درخواست کرد طبق قانون جدید در مورد وی تصمیمگیری شود.
محمود 45 ساله ظهر دوم خرداد 88 در جریان سرقت خودرو 206 یک سرهنگ بازنشسته به نام اسماعیل در حاشیه پل مدیریت به وی شلیک کرد و موجب مرگ وی شد. محمود که با خودروی دزدی گریخته بود، پس از برخورد با درختهای حاشیه بزرگراه خودرو را رها کرد و رفت؛ اما صبح روز بعد دست به سرقتی دیگر زد. محمود که در آن زمان 38 ساله بود در خیابان علامه جلوی خودروی مدل بالای یک زن جوان را گرفت که پزشک متخصص اطفال بود و از او خواست از خودرو پیاده شود، اما وقتی با مقاومت زن جوان روبهرو شد به پای وی شلیک کرد و قبل از آنکه فرصت فرار پیدا کند در حلقه تنگ شاهدان عینی تسلیم شد.
تشریح جزئیات سرقتهای مسلحانه
محمود در بازجوییها انگیزه سرقتها را کمک مالی به خواهر بیوهاش عنوان کرد و گفت هرگز قصد قتل نداشته است. او گفت: «در یک کشتارگاه کار میکردم، اما صاحبکارم بیدلیل مرا اخراج کرد. به همین خاطر به کرمانشاه رفتم و اسلحه را 500 هزار تومان خریدم تا با تهدید آن بتوانم سرقت کنم. در یکی از خیابانهای خلوت منتهی به پل مدیریت مقابل راننده 206 را گرفتم، اما راننده مقاومت کرد و من به ناچار یک تیر به شکمش شلیک کردم. همان موقع جنازه را کنار خیابان کشیدم تا خودرویی از روی آن عبور نکند. سوار ماشین شده بودم تا فرار کنم، اما متوجه شدم یک خودرو مرا تعقیب میکند. با اسلحه راننده را تهدید کردم، ولی همان موقع کنترل خودرو از دستم خارج شد و ماشین با درختها برخورد کرد. از ترس ماشین را ترک کردم و پیاده فرار کردم.»
وی در تشریح جزئیات شلیک به پای خانم دکتر نیز گفت: «صبح روز بعد بیهدف در خیابانها قدم میزدم که ماشین مدل بالایی را دیدم که زن جوانی در آن نشسته بود. مودبانه جلو رفتم و از او خواستم ماشین را ترک کند، اما داد و فریاد راه انداخت و با قفل فرمان از ماشین پیاده شد. من هم یک تیر به پایش شلیک کردم و او را از ماشین بیرون کشیدم. سوار ماشین مدل بالا شده بودم تا با آن فرار کنم، اما چون سوئیچ آن کد داشت نتوانستم ماشین را روشن کنم. همان موقع شاهدان به کمک زن جوان آمدند و یکی از آنها که مرد قویهیکلی بود مرا به زور از ماشین بیرون کشید و اسلحهام را گرفت.»
صدور حکم سنگین برای سارق مسلح
محمود در شعبه 74 دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیای دم به قصاص، 15سال زندان، 154ضربه شلاق و پرداخت دیه به خانم دکتر محکوم شد. حکم صادره در شعبه 16 دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و به مرحله اجرا نزدیک شد، اما اولیای دم دیگر پیگیر پرونده نشدند. غیبت اولیای دم هنگام اجرای حکم اعدام موجب شد محمود هفت سال در زندان بلاتکلیف بماند. با تصویب قانون جدید و اجرایی شدن آن از خرداد سال 92 محمود نامهای به دادستان نوشت و طی آن خواست تکلیفش بعد از هفت سال روشن شود. وی گفت: «در این مدت به خاطر عدم پیگیریهای اولیای دم در زندان بلاتکلیف ماندهام.»
سرنوشت مرد اعدامی در دستان قضات دادگاه
طبق ماده 429 قانون مجازات اسلامی جدید که در آن آمده است: «چنانچه صاحب حق قصاص بدون عذر، مرتکب را در وضعیت نامعین رها کند، دادگاه میتواند بعد از تعیین تعزیر و گذشتن مدت زمان آن مرتکب قتل را با اخذ وثیقه مناسب آزاد کند، نامهای به اولیای دم ارسال و به آنها مهلت داده شد تا ظرف 6 ماه برای پیگیری اجرای حکم اعدام به دادگستری مراجعه کنند. اما با گذشت مهلت مقررشده و عدم پیگیریهای آنها پرونده محمود به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا قضات دادگاه درباره وی تصمیمگیری کنند.»