آیا گردشگری ایران می‌تواند جای ترکیه را بگیرد؟

ترکیه، نزدیکترین کشور آسیایی به اروپا است که حتی بخشهایی از آن نیز در خاک اروپا قرار دارد. بنابراین دسترسی به آن برای گردشگران اروپایی بسیار ساده‌تر از دسترسی به ایران است. معمولاً هرگاه گردشگران ایرانی را در ترکیه می‌بینم، با آنها به گفتگو نشسته و تا آنجا که مایل باشند، درباره دلایل سفرشان به این کشور، دیدگاه‌شان درباره ترکیه و مردمانش، میزان انطباق تصورشان پیش از سفر با آنچه در طول سفر دیدند و... می‌پرسم. یکی از نکاتی که بسیاری از گردشگران ایرانی همراه با آه و افسوس به آن اشاره می‌کنند، شرایط مشابه ایران برای توسعه گردشگری است که به دلیل دیدگاه‌های حاکم، فرصت‌سوزی می‌شود. آنها بر این باورند که ایران اگر بیشتر از ترکیه جاذبه‌های طبیعی و تاریخی نداشته باشد، کمتر هم ندارد و می‌تواند این موج عظیم گردشگرانی که ترکیه به خود کشانده را، ایران جلب کند؛ به‌ویژه در شرایط چند سال اخیر که ناامنی‌های این کشور مایه کاهش گردشگران ورودی به آنجا شده است.
 
در این نوشتار بر آنم تا نشان دهم اگرچه ایران در حال فرصت‌سوزی در زمینه گردشگری است، اما به باور نگارنده، درباره بازار هدف گردشگری به ایران باید بیشتر اندیشید. در اینجا به دو نکته اشاره می‌کنم: نخست اینکه چرا ایران نمی‌تواند همانند ترکیه گردشگران اروپایی را به خود بکشاند؛ و دوم اینکه کدام بازار گردشگری، بیشتر مناسب ایران است؟
 
درباره علل جذب نشدن گردشگران اروپایی به ایران، عموماً به محدودیتهای دینی و اجتماعی در درجه نخست، و سپس کمبود زیرساختارهای گردشگری در درجه دوم اشاره می‌شود. ضمن پذیرش این عوامل باید در نظر داشت حتی در صورت نبود این محدودیتها نیز، ایران هرگز نمی‌توانست به اندازه ترکیه برای گردشگران اروپایی جذابیت داشته باشد.
 
ترکیه، نزدیکترین کشور آسیایی به اروپا است که حتی بخشهایی از آن نیز در خاک اروپا قرار دارد. بنابراین دسترسی به آن برای گردشگران اروپایی بسیار ساده‌تر از دسترسی به ایران است. بسیاری از گردشگران اروپایی با دوچرخه یا دیگر وسایل نقلیه شخصی به این کشور سفر می‌کنند. کافی است بدانیم فاصله استانبول به‌عنوان توریستی‌ترین شهر این کشور با اصفهان به‌عنوان توریستی‌ترین شهر ایران، نزدیک سه هزار و پانصد کیلومتر است که رقمی است قابل توجه. همین دوری راه می‌تواند یکی از دلایل قابل توجه برای کاهش تمایل سفر به ایران باشد.
 
از سوی دیگر و صد البته مهمتر، ترکیه (نامی که قدمتش برای این سرزمین به کمتر از یک سده می‌رسد) برای نزدیک به هزار سال (از ۳۹۵ تا ۱۴۵۳ میلادی) مرکز امپراتوری روم شرقی بود و پیش از آن نیز، شهرهای یونانی‌نشین غرب آن، آوازه‌ای فراگیر داشت. حتی در دوره‌های اسلامی سلجوقی و عثمانی نیز، بسیاری این سرزمین را همچنان به نام روم می‌شناختند؛ آنچنانکه آن شاخه از سلجوقیان را، سلجوقیان روم می‌نامیدند. بنابراین بسیاری از آثار تمدن یونانی و رومی در این سرزمین قرار داشته و از جاذبه‌های اصلی برای کشاندن گردشگران اروپایی است.
 
نه تنها جایگاه شهرهایی مانند تروا (افسانه اسب تروی) که جزو اصلی‌ترین افسانه‌های یونانی است در این کشور قرار دارد، بلکه حتی تا آغازین سالهای تشکیل جمهوری ترکیه در سده بیستم هم بسیاری از شهرهای غربی ترکیه، یونانی‌نشین بود. تنها پس از توافق با یونان برای یکدست‌سازی ملت ترکیه بود که بیش از یک میلیون یونانی را از شهرهای غربی آناتولی به یونان فرستاده و در عوض، پانصد و پنجاه هزار ترک مسلمان را از یونان به ترکیه آورد. بنابراین زادگاه پدران و پدربزرگان بسیاری از یونانیان امروز هم حتی شهرهای غربی ترکیه است.
 
همچنین عمده‌ترین آثار تاریخی تمدن بیزانس (روم شرقی) نیز در شهرهای غربی ترکیه امروزین قرار دارد. درون و یا گرداگرد شهرهایی همچون استانبول، آنکارا، ازمیر، دنیزلی، آنتالیا و...، پر است از بازمانده‌های استادیوم‌ها (برای مبارزه گلادیاتورها)، حمامها و شهرهای رومی. بخش قابل توجهی از گردشگران اروپایی با حضور در این مکانها، احساسات نوستالوژیک‌شان را نسبت به تاریخ اجدادی (یا آنچه احساس می‌کنند تاریخ گذشتگان‌شان است) بازخوانی می کنند.
  آثار تاریخی بی‌شمار ایران هرگز نه می‌تواند تا این اندازه برای گردشگران اروپایی آشنا و ملموس باشد و نه می‌تواند این حس تعلق و نوستالوژی را در بین آنان برانگیزاند. بنابراین پرسش اینجاست که جامعه هدف و بازار گردشگری مناسب برای ایران کجاست آثار تاریخی بی‌شمار ایران هرگز نه می‌تواند تا این اندازه برای گردشگران اروپایی آشنا و ملموس باشد و نه می‌تواند این حس تعلق و نوستالوژی را در بین آنان برانگیزاند. بنابراین پرسش اینجاست که جامعه هدف و بازار گردشگری مناسب برای ایران کجاست؟ به نظر می‌آید این بازار در جایی قرار دارد که ایرانیان نه درباره آن می‌اندیشند و نه تمایلی به اندیشیدن درباره آن دارند. افغانستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهترین بازار گردشگری به ایران به شمار می‌آیند که در زیر، دلایل این ادعا را برمی‌شمارم.
 
اشتراکات فرهنگی، دینی، مذهبی، زبانی و تاریخی، بیشترین نزدیکی‌ها را در بین این کشورها با ایران فراهم آورده است. اگر این بحث را بخواهیم درباره افغانستان بیشتر توسعه دهیم، می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
 
بخش عمده‌ای از جمعیت سی میلیونی این کشور، فارس‌زبان هستند (تاجیک‌ها و هزاره‌ها). مابقی اقوام (پشتون، ازبک، ترکمن، نورستانی و...) هم عموماً فارسی را خیلی خوب بلدند. افغان ها در فرهنگ و ادبیات سرمایه‌های مشترکی با ایرانیان دارند و آرامگاه فردوسی و خیام و عطار و حافظ و سعدی مورد علاقه قشر فرهنگی این کشور است. به همان میزان، بناهای تاریخی از سلسله‌های حکومتی مشترک نیز برای‌شان اهمیت دارد. هزاره‌ها که اکثریت قریب به اتفاق شیعه هستند نیز زیارتگاه‌های اصلی‌شان مشهد و قم به‌شمار می‌آید.
 
به دلیل نبود زیرساختهای کافی برای آموزش عالی، دولت این کشور همه ساله چندصد دانشجو را به‌عنوان بورسیه به کشورهای دیگر (همچون ترکیه) می‌فرستد (بسیاری از کارشناسان، دانشجویان غریبه را به‌عنوان گردشگر علمی به شمار می‌آورند). اما چندین برابر این تعداد، جوانان افغانستانی با هزینه شخصی به تحصیل در کشورهای دیگر می‌پردازند. این فرصتی است که ایران به دلیل نزدیکی و اشتراک زبانی به سادگی می‌تواند به دست آورد.
 
همچنین برخلاف تصور عامه مردم ایران، در افغانستان تعداد بسیار زیادی ثروتمند زندگی می‌کند که تعطیلات خود را در تاجیکستان، هند، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و حتی کشورهای اروپایی می‌گذرانند. از آنجا که نه دولت و نه مردم ایران چنین چیزی را باور ندارند، جدب این افراد هرگز مورد توجه قرار گرفته نشده است.
 
اما یکی از اصلی‌ترین گونه‌های گردشگر افغانستانی، گردشگر درمانی است. سالها جنگ در این کشور نه تنها زیرساختهای درمانی آنرا ویران کرده و مانع ساخت بیمارستانهای جدید شده، بلکه همچنان بمبگذاری‌ها و... افغانستانی‌های بسیاری را مجروح و بیمار می‌کند. بر اساس سخنان سفیر افغانستان در هند، روزانه بیش از هفتصد گردشگر درمانی افغانستانی به هند می‌روند. تعداد گردشگردان درمانی افغانستان در هند آنچنان زیاد است که محله‌ای در اطراف دهلی‌نو به نام «لاجپت نگر» به دلیل علاقمندی افغانستانی‌ها به آن به نام «افغانستان کوچک» شناخته می‌شود. شفاخانه‌های این محله در این میان در برابر ازدحام مراجعین آمادگی دارند. این افراد برای رفتن به هند، به دلیل اختلافات مرزی هند و پاکستان تنها می‌توانند از مرز هوایی بروند. همچنین در هند به مترجمان روزانه بین سی تا پنجاه دلار دستمزد می‌پردازند. به‌طور متوسط هر گردشگر درمانی افغانستانی در هند چهار هزار دلار هزینه می‌کند. البته تعداد بیشتری گردشگر درمانی به پاکستان، تاجیکستان و حتی ترکیه می‌روند.
بخش عمده‌ای از جمعیت سی میلیونی افغانستان، فارس‌زبان هستند (تاجیک‌ها و هزاره‌ها). مابقی اقوام (پشتون، ازبک، ترکمن، نورستانی و...) هم عموماً فارسی را خیلی خوب بلدند.افغان ها در فرهنگ و ادبیات سرمایه‌های مشترکی با ایرانیان دارند و آرامگاه فردوسی و خیام و عطار و حافظ و سعدی مورد علاقه قشر فرهنگی ایشان است اما گردشگران درمانی افغانستان به چند دلیل تمایل زیادی به طی کردن فرایند درمان خود در ایران دارند:
 
نخست اینکه زبان بیشتر شهرهای شمالی پاکستان (که بیماران افغانستانی می‌روند) پشتو و زبان هندی‌ها هم عموماً اردو است که برای بخش قابل توجهی از افغانستانی‌ها –به‌ویژه غیر پشتونها- کاربرد ندارد. در حالی‌که حتی عمده پیشتونها به فارسی می‌توانند صحبت کنند و بنابراین ایران هم برای پشتونها و هم دیگر اقوام عمدتاً فارس‌زبان از نظر زبانی جذبه دارد. عدم نیاز به مترجم و پرداخت روزانه دستمزد به وی، نکته قابل توجه برای هر گردشگر درمانی افغانستانی است.
 
حضور در ایران برای درمان، برخلاف حضور در هند می‌تواند از طریق مرز زمینی باشد؛ چرا که ایران و افغانستان مرز مشترک زیادی با یکدیگر دارند. این خود هزینه متقاضیان افغانستانی درمان را کاهش می‌دهد و برای‌شان مهم است.
 
حضور در ایران برخلاف پاکستان، همراه با ناامنی نیست. مسیر قندهار و کویته تقریباً مورد استفاده گردشگران درمانی قرار نمی‌گیرد و عمدتاً از مرز «تورخم» در ولایت ننگرهار می‌روند که البته همان هم عموماً ناامن است.
 
به‌هرحال بازار گردشگری افغانستان جزو معدود بازارهای خارجی برای عرصه گردشگری ایران است که تقریباً هیچ نیازی به تبلیغات و بازاریابی ندارد. در واقع این بار آنچه نیاز به تبلیغات دارد، نه گردشگران افغانستان، بلکه ایرانیان اند تا باور کنند افغانستانی ها هم می‌توانند گردشگرانی درآمدزا باشند. اما نه دولتمردان و مسئولان گردشگری ایران برنامه‌ای برای جذب این بازار گردشگری دارند و نه ایرانیان تمایلی به اندیشیدن در این باره یا به‌عبارت بهتر، بازاندیشی در پیش‌فرضهای‌شان. نباید فراموش کرد افغانستان هم‌مرز استانها و نواحی توسعه‌نیافته‌ای چون خراسان رضوی، جنوبی و سیستان و بلوچستان است که احداث درمانگاه‌های تخصصی در این استانها می‌تواند هم هزینه‌های مسافرتی افغانستانی‌ها را کمتر کند و هم مایه توسعه مناطق محروم و مرزی ایران شود. در کنار اینها باید توجه داشت بیشترین نزدیکیهای فرهنگی و زبانی افغانستانی‌ها با همین استانهای مرزی ایران است.
بر اساس نظرسنجی سال گذشته موسسه پیو (PEW)، در خاورمیانه بیش از همه پاکستانی‌ها هستند که به ایران علاقه دارند. سرود ملی این کشور همچنان به زبان فارسی است و نسل سالخورده این کشور هنوز با زبان فارسی (که تا دهه هفتاد میلادی در مدارس این کشور آموزش داده می شد) آشنا هستند
به جز افغانستان (که البته می‌توان شرایطش را به برخی از دیگر کشورهای حوزه آسیای میانه و قفقاز نیز گسترش داد)، پاکستان و اعراب کشورهای حاشیه حلیج فارس نیز بازار خوبی برای گردشگری ایران هستند. بر اساس نظرسنجی سال گذشته موسسه پیو (PEW)، در خاورمیانه بیش از همه پاکستانی‌ها هستند که به ایران علاقه دارند. سرود ملی این کشور همچنان به زبان فارسی است و نسل سالخورده این کشور هنوز با زبان فارسی (که تا دهه هفتاد میلادی در مدارس این کشور آموزش داده می شد) آشنا هستند. مقاصد زیارتی ایران اصلی‌ترین جاذبه برای شیعیان پاکستان (که البته بخش قابل توجهی از آنها، هزاره‌های افغانستانی مهاجر به این کشورند)، جاذبه‌های ادبی (همچون آرامگاه شاعران) و فرهنگی/تاریخی نیز مورد توجه و علاقه ایشان است. در فضای مجازی می‌توان به بحثهایی در وبسایت‌های تخصصی سفر دست یافت که نگرانی پاکستانی‌های علاقمند از سفر به ایران (به خاطر نگاه منفی ایرانیان) را نشان می‌دهد.
 
گردشگران عرب این کشورها هم به طبیعت سرسبز شمال ایران بسیار علاقمندند، هم مایل به استفاده از پیستهای اسکی ایران و هم مشتریان پر و پا قرص درمانگاه‌های تخصصی ایران هستند. ارزان بودن خدمات در ایران نیز برای این افراد مزید علت است. بر اساس گزارش سال ۲۰۱۳ وبسایت «توربو نیوز»، تمایل گردشگران عرب به بازدید از ایران افزایش یافته است. در کنار شیعیان عراق، شهروندان امارات، بحرین، کویت و عربستان، تا پیش از تنشهای ایران با عربستان (که موضع‌گیری دیگر کشورهای عربی را نیز در پی داشت) بازار گردشگری ایران را در اختیار داشتند. در این میان دو شهر شیراز و اصفهان، اصلی‌ترین مقاصد مورد علاقه گردشگران عرب‌اند؛ به گونه‌ای که در برخی دوره‌ها ظرفیت هتلهای این دو شهر توسط گردشگران عرب به‌طور کامل پر می‌شود.
 
اما ایرانیان در بسیاری موارد نسبت به حضور گردشگران عرب، افغانستانی و پاکستانی در کشور حساسیت دارند. هیچ کشوری نتوانسته چرخ صنعت گردشگری را اینگونه بچرخاند. برای مقایسه کافی است بدانیم بر اساس نظرسنجی سال گذشته موسسه پیو (PEW) ترکیه پس از اسرائیل و عربستان، سومین کشوری بود که مردمانش از ایران خوش‌شان نمی‌آمد. اما وابستگی اقنصاد این کشور به گردشگری باعث شده برخوردهای‌شان با گردشگران ایرانی بسیار محترمانه باشد؛ به گونه‌ای که بیشتر گردشگران ایرانی از رفتار میزبانان ترک احساس رضایت کامل می‌کنند. همچنین بسیاری از کشورها هستند که تنها برخی مقاصد را در دسترس گردشگران خارجی قرار می‌دهند. ایران نیز می‌تواند همین سیاست را برای گردشگران خارجی در نظر گرفته و برای نمونه تنها بخشهایی از ساحل دریای مازندران را برای گردشگران بین‌المللی تعیین کرده و سایر نقاط، صرفاً برای استفاده گردشگران داخلی باشد. در کنار این سیاست، می‌توان ویزای گردشگری را تنها برای گروه‌های خاصی از افراد (از نظر توان اقتصادی و...) صادر کرد.
 
این نوشته را با خاطره‌ای به پایان می‌رسانم. چند سال پیش که مدیر گروه گردشگری یک موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی در ایران بودم، پیشنهاد دادم به جای زبان فرانسه به‌عنوان زبان دوم (که در کنار زبان انگلیسی، برای دانشجویان این رشته الزامی است)، عربی آموزش داده شود؛ چرا که گردشگران عرب بیشتری نسبت به فرانسوی‌ها وارد ایران می‌شوند و پتانسیل گردشگران عرب نیز برای ایران بیشتر است. این پیشنهاد با اعتراض گسترده بیشتر دانشجویان و استادان روبرو شد. این در حالی است که بیشتر کشورهای گردشگرپذیر دنیا در حال تبلیغات و بازاریابی برای گردشگران عرب هستند. پاپلی یزدی و سقایی در مقدمه کتاب «گردشگری: ماهیت و مفاهیم» به درستی اشاره می‌کنند کشوری که گردشگر بخواهد، باید از شعارهای مرگ بر این و آن خودداری کند. این سخن را می‌توان بسط داد؛ بدین صورت که کشوری که گردشگر می‌خواهد، نفرت بر اساس تعصب از این قوم و آن زبان را هم باید کنار بگذارد.
کشوری که گردشگر بخواهد، باید از شعارهای مرگ بر این و آن خودداری کند. این سخن را می‌توان بسط داد؛ بدین صورت که کشوری که گردشگر می‌خواهد، نفرت بر اساس تعصب از این قوم و آن زبان را هم باید کنار بگذارد.
+41
رأی دهید
-40

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۴
    پروردگار - تهران، ایران

    آیا سایپا می‌تواند جای " بی ام و " را بگیرد؟ .
    21
    64
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    پروردگار - تهران، ایران

    متاسفانه متاسفانه سیستم هتلداری و خدمات ما در سطح حتی پاکستان هم نیست چه برسه به ترکیه با این وضعیت ممنوعیت آزادی پوشش و مشروب و . فقط سکس توریست های عرب و افعانی رو می تونید جذب کنید
    8
    72
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    raha1984 - هامبورگ، آلمان

    متاسفانہ با وجود نحس ملا و اخوند نہ !!!
    5
    57
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    Cocoo - ونکوور، کانادا

    من نمیدونم کدوم روانی‌ این مقاله رو نوشته که فکر می‌کنه توریست‌های افغانی و پاکی‌ به ایران میان برای گردش. آدمِ حسابی‌,, مردم واسه گردش می‌رن جایی که بتونن به راحتی چند روزی خوش باشن و از قید و بند زندگی‌ روزمره خالص شن. آخه چارتا افغانی ..و پاکی‌ ...دیگه بدبخت خودشون چی‌ دارن که بیان تو ایران خرج کنن. در ضمن اگه فکر میکنی‌ عرب‌ها واسه پیست اسکی و درمانگاهای تخصصی میان ایران خیلی‌ ساده ای. پیست اسکی ایران چیز بخصوصی نداره که جای دیگه نداشته باشه. درمونگاه‌های ایران سلاخ خونه هستن که خود ایرانی‌‌ها جرات رفتن به اونجارو ندارن.
    10
    32
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۹۰
    amirrashti - رشت، ایران
    "گردشگران عرب این کشورها هم به طبیعت سرسبز شمال ایران بسیار علاقمندند".ها همینمون کم بود فقط!مردم اینجارو هم که به چیزشونم حساب نمیکنن، حق تصمیم و اظهار نظر رو آب و خاک و دریاشونو ندارن!
    12
    21
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۸
    Taha Fgh - بوشهر، ایران

    به هیچ عنوان ...حجاب اجباری...هوای آلوده و گردوغباری...ترافیک وحشتناک...به خاطر مشکلات اقتصادی حاد دزدی و زورگیری و تجاوز بیداد میکنه...وای اگر مقصود یه شخص خارجی باشه...بیشترین آمار تصادفات دنیا رو داره ایران همین مونده طرف بیاد ایران بمیره!مشکلات سیاسی که احتمال دستگیری شخص وجود دارد...عدم مراقبت صحیح از آثار تاریخی...کمبود هتل ها ی خوب و نبود بار و دیسکو و کازینو و دنس کلاب...امکانات تفریحی در حد صفر...مشکلات آب و خشکسالی...هواپیماهای کهنه...عدم تسلط بیشتر مردم به زبان های خارجه مخصوصا تاکسیرانی تنها بخشی از مشکلات ماست.
    8
    48
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۲
    kasra persia - لندن، انگلستان

    شوخی میکنید؟ یعنی مردم مرض دارند بیان ایران شلاق بخورند، ویا غارت بشن ویا مثل اون فرانسویه گشاد گشاد راه برن.
    5
    55
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۸
    Taha Fgh - بوشهر، ایران

    در ضمن پرخاشگری و افسردگی مردم رو هم اضاف کنید.
    6
    45
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    oghab - هلسینکی، فنلاند

    مسخره تر از این تیتر خبر وجود نداره ..حتی خود ایرانی ها اگر کس و کارشان نباشه اصلا سمت ایران ن میروند ....توریست زرشک. .که برن فاطی کماندو ببینند ..قلیان خرکی و مواد غذایی فاسد و آب کثیف .ملت که چشم بهم بزاری زن و بچه ات را می دزدید. ..شیشکی برای این تیتر خبر
    6
    56
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    Vejdan bidar - امستردام ، هلند
    فدای اون وجب به وجب خاک میهنم بشم ، مگه می‌شه چیزی از ترکیه کمتر داشته باشه . محبت و صفای ایرانی‌ ، غذاهای بسیار خوشمزه ، هوای خوب ، کوه و و و. لعنت بر تو ایی خمینی ، مرگ بر تو ایی خامنه‌ای ، مرگ بر این همه نیرنگ شما. جانم فدای میهنم روحت شاد شاهنشاه.
    27
    32
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۰
    hamidla - هامبورگ، آلمان

    معلوم است که نه. زیر بناها را اگر ساخت ساز کنند. شاید 20 سال دیگر امکان پذیر باشد.
    3
    23
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۳
    رزم جو - لوس انجلس، ایالات متحده امریکا
    علت اینکه زیاد گردشگر میره ترکیه به علت چیپ بودن هست، شما مثلا اگر یه جای خوب بخواهید برید تعطیلات ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ دلار خرج‌تون می‌شه ولی‌ با ۲۰۰ دلار راحت می‌شه بری ترکیه تعطیلات. اسپانیا و یونان رو یادم رفت اونا هم چیپ هستند.
    18
    24
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۳
    uk.ali - لیورپول، انگلستان
    البته به واقعیت اشاره کرده ولی فرهنگ سازی توریستی در هر کشور کم اش یک نسل 50 ساله نیاز دارد تا مردم یاد بگیرند که انسانها را با نژاد ، رنگ ، قومیت ، زبان ، کشور و غیره سنجش نکنند و همراه به یک چشم مسافر خارجی ببینند و دست از نفرت الکی سیاسی بردارند ، و دوم هم که ساخت مراکز توریستی در کنار مراکز تاریخی به روش مدرن و با امنیت تمام ،
    6
    24
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۹
    بردیا ارانی - کلن، آلمان
    گردشگری در ایران یکی از بهترین مکانهای جهان است .اما تا زمانی که اخوند هست نه !!!!!
    6
    18
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۷
    Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
    چرا که نه! مشکل اینجاست که واقعا آدم نمی داند از کجاشروع کند. دیدار از سواحل رویایی چاه جمکران - تبرک پروستات رهبری - احساس نشاط در مواجه با گشت ارشاد - انتخاب بین گورستان شهرداری با لاشه های سگ های تزریق شده با سم علف کش یا گردش در شهر و استنشاق هوای کم نظیر با دود سرب خالص و ذرات معلق.
    3
    21
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۷
    Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
    اینهمه جاذبه های توریستی ایران حتی انتحاری های داعش را هم بوحشت می اندازد . با اینهمه نحوست که از سر نامیمون حکومت اسلامی بر می خیزد موضوع جلب توریست چقدر هم سوال برانگیز است! آخر کدام مغز حمار خورده ای آرزوی دیدار از سرزمینی را می کند که بوی متعفن دهان رهبرش دوربین تلویزیون را محل مناسبی برای نمایش نشخوار شکمبه مقدس هزارو چند ساله شهادت پرور خویش یافته است؟ کدام مشتاق آثار باستانی پیدا می شود که آرزوی دیدن جنتی و آدم های مسخ شده ماقبل تاریخی را کند که چهار زانو در نماز جمعه سرااپا گوشهایشان را به سخیفانه ترین عباراتیکه در هیچ فاضلابی پیدا نمی شود سپرده اند.در کدام حکومتی ملیجکی بنام ظریف که پیدا می شود که تازه توهم امیر کبیری هم دارد - در کدام مملکت آدمهایی پیدا می شود که هموطن ترک را الاغ - کرد را نفهم - عرب را ملخ خوار می نامند و افغانی راکه خودشان بیشترین ریشه و مشترکات زبانی و فرهنگی دارند را اصلا داخل آدم حساب نمی کنند و بعد توهم اینرا هم دارند که از نسل بلافصل اسطوره ای افسانه ای بنام کورش هستند. مگر اینکه جغدی مشتاق دیدار از این گورستان زنده بگوران تاریخ باشد.
    6
    21
    دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    azadi2011 - تورنتو، کانادا
    خب البته نویسنده مقاله با تردستی تیتر مقاله انتخاب کرده، اولا قرار نیست ایران جای کشور دیگری را در امر توریست بگیرد، دوم اینکه ما مردم ایران ترکها از خوب می شناسیم و نیازی به اینهمه بیزانس و یونان واروپا سازی از ترکیه در اول مقاله چیزی بر ارزش مقاله نمی افزاید، سوم اینکه ایران بخاطر وسعت بیشتر وتنوع آب و هوایی و مردم بافرهنگ بسیار جذابتر است از ترکیه، چهارم اینکه قدم همه ی مردم دنیا روی چشم، تشریف بیاورند و ایران زیباتر را ببینند، چرا فقط برادران افغانی، اگر مدیریت درستی داشته باشیم مسافر اروپایی که زحمت می کشد و می رود تمدن پوسیده عثمانی را بو می کشد ، چهار دلار دیگر خرج می کند بیاد تمدن متفاوت کشور همسایه راهم تجربه کند وبا یک دنیا خاطره خوب به سفرش ادامه بدهد، نویسنده مقاله خیلی ماهرانه واقعیات را فدا ی نگرش ضد ملی خود کرده است.
    13
    7
    ‌سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵ - ۰۱:۳۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۹۰
    amirrashti - رشت، ایران
    کسی به اصطلاح شعار مرگ بر این اون نداد اما صحبت اینجاست تو خاورمیانه با این همه درگیری قومی همچین چیزی احتمالش ضعیفه هیچ خطرناک هم هست (نمونش پانترکها که هر منطقه ای پا میزارن فردا پس فردا یا اسمش تغییر میکنه یا سند میدن بیرون اسم منطقه تورکه!)و دوم اگه قرار باشه جای سرمایه گذاری برای جذب توریست باشه اولویت اداره اون باید مردم همون منطقه باشن تا یکم مشکلات بیکاریشون رفع بشه که همچین چیزیم در ایران معنی نداره!همگی وقت کردن درباره شیرکوه رودبار یه تحقیق کنن،اونجا هم قرار بود عربها سرمایه بیارن که ماندگار شدن؟بدبختا دلشون خوشه زیر پاشون لندکروزه!
    3
    8
    ‌سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵ - ۰۳:۰۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۵
    *پسر شجاع* - تهران، ایران
    کلا دلایلش در مورد نزدیک بودن ترکیه به اروپا یا داشتن آثار باستانی روم قدیم به عنوان مزیت نسبت به ایران چرت بود اتفاقا کشورهای بسیار دورتر از ایران براحتی میتونن توریست اروپایی جذب کنن یا آثار باستانی ایران به عنوان بزرگترین تمدن مقابل تمدن یونان و روم اگر جذابیتش بیشتر نباشه کمتر نیست..لپ کلام اینکه اولا ایران حکومت دینی آخوند داره دوم زیر ساخت جذب توریست رو نداره همین تعداد هم که میان بخاطر جذابیت بسیار زیاد طبیعت و تاریخ ایران هست که میان بقیه مطالب همش چرته قبل انقلاب کسی حتی نگاه هم به ترکیه نمی کرد ایرانی هایی که برای رفتن به اروپا از طریق زمینی مجبور بودن از ترکیه بگذرن تا جایی که میتونستم حتی از ماشین هم پیدا نمیشدن و میخواستن سریع از ترکیه عبور کنن..الان هم بزرگترین گروه توریستهای ترکیه همین ایرانیها و روسها هستن..اگر هم از اروپای غربی کسی میاد بیشتر کسانی هستن که بخاطر ارزانی و کم خرج بودنش میان و زیاد در ترکیه پول خرج نمیکنن برای همین از نظر ترکیه ایها ایرانیها بهترین و ولخرج ترین توریستها هستن
    8
    13
    ‌سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵ - ۰۵:۰۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۷
    pars40 - فرایبورگ، سوییس
    اینکه در ایران برای پذیرایی از توریستها و سرویس دادن به آنها مشکل زیاده شکی نیست اما باید اینم یادمون باشه که مدت زیادی نست که درها برای توریستها باز شده و کم کم این صنعت هم رشد میکنه و مردم یاد میگیرن که چطوری باید باهاشون برخورد کرد .
    4
    3
    ‌سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.