۱۰ انتظاری که والدین نباید از فرزندان داشته باشند

هر پدر مادری در قبال فرزند خود احساس مسئولیت می‌کند. علاوه بر این پدر و مادرها انتظار دارند که فرزندانشان قدردان زحماتشان باشند. اما میدانید که همیشه همه‌چیز خوب نیست. دوست داشتن فرزندان یعنی به‌گونه‌ای انتظارات و افکارمان را تنظیم کنیم که فشار زیادی روی بچه‌ها نباشد. با رفتارهای صحیح آن‌ها برخورد مناسبی داشته باشید یعنی این را در نظر بگیرید که بچه همیشه بچه است و گاهی ممکن است غیرمنطقی، آب‌زیرکاه باشد و شمارا ناراحت کند. در ادامه ۱۰ موردی که نباید از فرزندانتان انتظار داشته باشید را مرور می‌کنیم.
۱- نمرات خوب
همه ما دوست داریم که فرزندانمان نمره‌های خوبی بگیرند و موجب افتخارمان باشند و گاهی از افتخاراتشان برای بقیه صحبت کنیم. اما بچه‌ها نسبت به تحصیل رویکردهای متفاوتی دارند. بسیاری از آن ها نیاز به هل دادن و هدایت شدن دارند. حتی انیشتین و استیو جابز هم در دوران ابتدایی نمراتشان چنگی به دل نمی‌زده است. به آن‌ها فرصت بدهید و صبر کنید شاید نمرات بهتری کسب کنند.
۲- یک‌دفعه همان‌طوری رفتار کنند که شما می‌خواهید
احتمالاً بچه‌های شما دوست دارند برای رسیدن به چیزهایی که می‌خواهند گریه کنند، یا تلویزیون دیدن را به انجام کارهایشان ارجح می‌دانند. اما باید به آن‌ها بفهمانید که رفتارشان را اصلاح کنند و بهتر شوند. اینکه استانداردهایی را تعیین کنید و کارهایی را برای سوق دادن فرزندان به سمت این استانداردها تعیین کنید کاملاً پذیرفتنی است اما انتظار نداشته باشد که این تغییرات آنی اتفاق بیفتد دگرش به‌تدریج اتفاق می‌افتد و زمان‌بر است.
۳- همان کاری را می‌کنند که شما می‌کنید، نه چیزی که به آن‌ها میگویید انجام دهند
باید متوجه شده باشید که کودکان ربات نیستند و بیشتر رفتاری را تقلید می‌کنند که دیده‌اند نه چیزی که شنیده‌اند. پس با عملتان به آن‌ها درس بدهید نه گفتارتان. اگر نمی‌خواهید دروغ بگویند پس به آن‌ها دروغ نگویید. اگر می‌خواهید مؤدب باشند اول باید خودتان مؤدب باشید.
۴- همیشه قدردان شما باشند
انتظار دارید که به خاطر مدرسه و غذا و لباس خوب قدردان شما باشند اما بچه‌ها کامل نیستند و معمولاً قدردان نیستند و اغلب معتقدند که همه‌چیزهایی که به آن‌ها داده‌اید حقشان است و شما به‌عنوان پدر و مادر وظیفه‌تان را انجام داده‌اید. بهتر است به آن‌ها یاد بدهید که قدرشناس باشند تا اینکه مدام انتظار داشته باشید قدرشناس شما باشند.
۵- چیزی باشند که شما می‌خواهید
ممکن است از بچه مردم به خاطر حاضرجوابی و خوش‌رویی خوشتان بیاید و به‌طور جالبی انتظار داشته باشید که فرزندتان هم همان‌گونه باشد و این علاقه را مدام ابراز کنید. اما این را در نظر داشته باشید که واقعاً کار سختی است که بچه را همان‌گونه که می‌خواهید بار بیاورید چراکه شرایط، شخصیت، نقاط ضعف و قدرت متفاوتی دارند. بهتر است نقاط مثبت فرزندتان را پرورش دهید و دست از انتقاد و پررنگ کردن نقاط ضعفشان بردارید.
۶- همیشه کوتاه بیایند و ببخشند
بچه‌ها هم گاهی عصبی و مضطرب می‌شوند. اتفاقات ناگهانی مثل طلاق والدین، اسباب‌کشی، بیکاری والدین و یا مشکلات اقتصادی شرایط استرس‌زایی برای فرزندان هستند. بچه‌ها همیشه نمی‌توانند در شرایط روحی مناسبی باشند به‌خصوص وقتی قربانی شرایط ناخواسته‌ای می‌شنود که هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارند، بهتر است قبل از هر چیزی خودتان کوتاه آمدن و بخشندگی را تمرین کنید و مطمئن باشد آن‌ها نیز خواهند آموخت.
۷- در رابطه شما دخالت نکنند
بهتر است که جلو بچه‌ها مواظب رفتارتان باشید. تا می‌توانید جلو بچه‌ها درست رفتار کنید. اگر جلو بچه‌ها با همسرتان برخورد مناسبی نداشته باشید، باید منتظر عواقب آن باشید. چراکه بچه‌ها روزی بزرگ می‌شوند و به‌راحتی می‌توانند آنچه از سوی خود شما دیده و آموخته‌اند برایتان موبه‌مو اجرا کنند. آنکه آتش می‌افکند آتش نصیبش خواهد شد.
۸- بی‌دردسر باشند
همه‌چیز همیشه خوب نیست. هر بچه‌ای دردسرهای خاص خود را دارد و بچه شما استثنا نیست. در مشکلات کنارشان باشید، کنارشان باشید تا توانایی مقابله با مشکلاتشان را پیدا کنند در چنین شرایطی بیشتر از نصیحت‌هایتان به درک شدن نیاز دارند. راه‌حل‌های مربوط به بزرگ‌سالان شاید برای آن‌ها کاربری نداشته باشد اما اینکه به آن‌ها کمک کنید تا با ذهن و افکار خودشان راه‌حل دردسرهایشان را بیابند کمک بسیار بزرگی به فرزند خود است.
۹- از هیچ‌چیز فرار نکنند
اگر گاهی اجازه بدهید که بچه‌ها از برخی شرایط پیش‌آمده در زندگی درس بگیرند بیشتر از تنبیه کردن آن‌ها در تربیتشان مؤثر است. هیچ‌کس کامل نیست ازجمله فرزندانتان، و ممکن است اشتباه کنند. و این‌طور یاد می‌گیرند که هر کاری نتیجه‌ای در بردارد.
سخت نگیرید و به بچه‌ها اجازه بدهید گاهی اشتباه کنند.
۱۰- هیچ‌وقت اشتباه نکنند
یادمه وقتی بچه بودم ۴۰ دلار پولی را که برای کاری به من سپرده بودند در خانه دوستم جا گذاشتم و به‌جای اینکه به کاری که مادرم به من سپرده بود برسم به خانه دوستم رفتم و با او بازی کردم. و حتی قبل از اینکه به خانه بازگردم یا تنبیه شوم حس وحشتناکی داشتم. پدر مادرها هم اشتباه می‌کنند. اشتباهات من همیشه از روی قصور و کوتاهی نیست بلکه گاهی نتیجه اعتمادبه‌نفس زیادی است. بچه‌ها نباشد همیشه این احساس امنیت را کنند که می‌توانند نسبت به اشتباهاتشان پاسخگو نباشند.
منبع: سایت دگرش
+60
رأی دهید
-3

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.