در اکثر موارد برای مشکلات دیگران یک مشاور تمام عیار هستم اما نوبت به خودم که می رسد کمیتم لنگ میزند! اما چرا؟
طبق تجربه های من دلایل زیر میتوانند منشا این موضوع باشند:
۱- غلفت از خوداگر واقعا خودتان را بشناسید هیچگاه از قضاوت های دیگران نسبت به خودتان آزرده خاطر نخواهید شد. به نظر من یکی از دلایلی که دست ما را در چنین شرایطی می بندد عدم آگاهی نسبت به خودمان است. آنقدری که روی شناخت دیگرانی که دوست داریم وقت میگذاریم روی شناخت خود وقت نمیگذاریم .شناخت دیگران به خودی خود بد نیست اما “اولین وظیفه ما شناخت خودمان است.”
پس کمی به خودتان فکر کنید و اگر از شما خواستند خودتان را معرفی کنید چیزی برای گفتن داشته باشید.
۲- عدم اعتماد به نفسوقتی از دیگران میخواهید تا نکات منفی و مثبت خود را بیان کنند به طرز جالبی فهرست نکات منفی پربارتر از نکات مثیت است. با اینکه من پتانسل های خوبی در آنها مشاهده میکنم اما همچنان به خود شک دارند. آماده ایم تا بدون هیچ دلیلی از خودمان متنفر شویم!
با اینکه اکثر اوقات دیگران به چیزی که هستیم علاقه مند میشوند اما به قضاوت کردن درباره خودمان خو گرفته ایم. خود را بپذیرید و به خودتان اعتماد کنید.
۳- محافظه کاریچیزی که به شدت با زندگی روزانه ما پیوند خورده! افرادی را میبینیم که همه روزهایشان مثل هم میگذرد و اصلا تلاش نمیکنند تا چیز جدیدی را تجربه کنند.
از حاشیه امنی که برای خود ساخته اید پا را فراتر بگذارید. “انعطاف پذیر باشید.” این کار شما را با جنبه های مخفی تان آشنا میکند. به علاوه شما را با دورنتان پیوند میزند.
۴- عشقخودتان را دوست دارید؟ منظور من ابدا خودخواهی نیست اما آیا صادقانه خودتان را دوست دارید؟ عدم علاقه به خود بزرگترین دلیل بی مهری به خود است. “اگر خودتان را دوست نداشته باشید هیچگاه قادر به دوست داشتن دیگری نخواهید بود.” خودتان را در اولویت بگذارید.
به قول شمس تبریزی :
“اگر میخواهید رفتار دیگران نسبت به خودتان را تغییر دهید ابتدا باید رفتار خود در قبال خودتان را تغییر دهید. اگر به خودتان عشق نورزید نمیتوانید کسی را دوست بدارید.
به خاطر بی مهری دیگران خدا را شکرگذار باشید چرا که این پلی میشود برای رشدتان. پس با خود درونیتان صلح کنید، به خودتان اعتماد کنید چرا که بهترین دوست هر شخص خودش است.”
منبع: سایت دگرش