شکارچیان شیر , مورد حمله شیر نر دیگری قرار گرفتند ( واقعی یا ساختگی؟؟؟)
+19
رأی دهید
-72
۶۵

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
اى زن تو که شیر میگرفتى همه عمر <><><> دیدى که چگونه شیر رفت زن رو گرفت؟!
19
34
جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۱
۴۱

ناباور - تهران، ایران
خیلی تابلو بود.
1
51
جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۹
۲۷

iRONiC - استکهلم، سوئد
از دور داد میزنه ساختگیه، میخوان بگن کشتن این حیوانات کشتن طبیعته, hamin
2
43
جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۶
۵۹

احد-بزرگ آقا - برلین، آلمان
100 درصد ساختگی میباشد.
1
52
جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۶
۴۳

1irani - لندن، انگلستان
خیلی بدساخته بودن تابلوبود کاملا
1
35
شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۱:۱۰
۵۷

حاج حمید الله - وین، اتریش
[::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. این شعرت منو خیلی ترسوند . اخه چند شبی است که منهم با چراغ قوه میرم تو باغچه ای که سبزی کاری کردم حلزون شکار می کنم. بی پدرا هرکدامشون اندازه یک بچه مار هستند. هرچی هم میکشم تموم نمیشن. خلاصه خواستم بهت بگم اگه دیدی ازم خبری نشد بدون که حلزونها حاج حمیدو چیز کردن یعنی روم به دیوار خوردنش.(اى حاج حمید تو که حلزون میگرفتى همه عمر <><><> دیدى که چگونه حلزون رفت حاج حمید رو گرفت؟!).
18
23
شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۴۷
۶۵

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
[::حاج حمید الله - وین، اتریش::]. دشمناتونو حلزون بخوره! حلزون کور هم بخوره که ندونه چى خورده. اهل مطبخ هم گویا آش غورباقه خوردن و دل درد مجال کامنت نوشتن رو گرفتس ازشون!
3
6
شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۲
۵۷

حاج حمید الله - وین، اتریش
[::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. قریب به یقین سوپ مفت بوده است.چرا که ایشان بر اساس علم ژنتیک هرگزاز جیب مبارکشان درخوردن زیاد روی نمی کنند که منجرب به دل درد گرفتن شود.به مرگ حمید بارها به همشیره عرض کرده بودم که در خوردن مال مفت افراط نکنندحتی اگر سوپ غورباقه یا وزغ باشد.خارج از ادب نباشد انشاالله مزاح است دیگر . یک مثل چینی هست که میگه: چیز از خودتان نیست اما چیزدون که از خودتان است. درضمن از قول بنده به ایشان بسیار زیاد سلام برسانید و بگوید که دلمان برای خواندن مطالب زیبایشان لک لک شده.نه اون حاجی لک لک بلکه این حاجی لک لک.راستی اینهم از قول من بهش بگو .(لطفا با لهجه اصفهونی براش بخون) ها هرکی ندونس ها من که میدونم . باسه چی زدی گربه این با با را پوکوندی؟ ها دلت چطوری امدش؟ ها اخه خدا رو خوش میادش؟ اخه اون گربه طفل معصوم با تو چیکا داشت
2
6
شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۳
۶۵

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
[::حاج حمید الله - وین، اتریش::]. حاج حمید سلامت باشه، دست رو دلم نذارین که دلم خونه. گربه کیلویى چند؟ خودمو داره میپکونه! یکى نیست بهم بگه مرد، آخه نونت نبود، آبت نبود، زن استوندنت چى بود؟ تو مطبخ که بودیم، ادیب دانشمند خطاب میشدیم، همینکه خرشون از پل گذشت آ، حالا بیا و ببین. آخ کى اگه به شومام دردى دل نکونم، به کى بگم؟ شیطونه میگه اصلا بیا و جراح مغز شو و بدو برو یه کشور دیگه بساطتو پهن کن.
0
1
یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۸
۵۷

حاج حمید الله - وین، اتریش
[::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. اولا که بهت تبریک میگم.دوما برو نقی رو شکر کن که خوب زنی گیرت افتاده. سوما که حواست باشه ابجی نصفه ابجی ماس ماست. یعنی کلا ابجی ماست. چهارما اگه ببینم ابجی مارا دلخور کردی حسابت با ماست. پنجما و ختم کلام (از ماست که برماست) روشن شد؟
0
1
دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۱


