چرا یاهو از گوگل شکست خورد؟

در شرایط فعلی در حالی شاهد حضور نه‌چندان قدرتمند شرکت یاهو در فضای وب و بازار عرضه سرویس‌های اینترنتی هستیم که شاید همین حضور، آخرین روزهای فعالیت‌ یاهو به‌عنوان شرکتی مستقل را به خاطره‌ای نه‌چندان زیبا از شرکتی تبدیل کند که روزگاری شانه به شانه گوگل (یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های حال حاضر بازار از نظر ارزش سهام) حرکت می‌کرد.
 
به گزارش دنیای اقتصاد، بسیاری از کاربران یاهو را با سرویس‌های اولیه مدرن و نوآوری به یاد می‌آورند که زمانی خط‌شکن بخش تکنولوژی بود. پیام‌رسانی چون یاهو مسنجر که حالا دیگر به تاریخ سپرده شده زمانی در حد تلگرام و واتس‌اپ امروزی موفق و پیشرو بود و داشتن ایمیل در یاهو نمادی از اتصال به اینترنت و سواد آنلاین به حساب می‌آمد.
 
یاهو اما به تدریج و طی سال‌های اخیر نفوذ و قدرت خود را از دست داد و به رغم اینکه سرویس‌های فوق‌العاده‌ای چون سرویس عکس فلیکر را خرید و به خود اضافه کرد اما از نظر مدیریت نتوانست این کشتی پیشرو را تا امروز سالم نگه دارد.
 
یاهو به تدریج به شرکتی تبدیل شد که نیروهای متخصصش به شرکت‌های دیگر نقل مکان کردند، سهام آن روز به روز کاهش یافت و از سرویس‌های تازه و مدرن دیگر خبری نبود اما حتی بسیار پیش از آنکه یاهو در دنیای تجارت از همه رقبا عقب بیفتد در رقابت رودررو با گوگل شکست خورده بود. دو رقیب بزرگ که شانه به شانه پیش می‌آمدند و تقریبا از بسیاری جهات به هم شبیه بودند.
 
هر دو شرکت یاهو و گوگل یک ماموریت برای پیشرفت داشتند هر دو از جست‌و‌جو قدرت گرفته بودند و بزرگ‌ترین برخورد وب را شکل داده بودند. رقابت این دو به ایجاد بهترین سرویس‌های اینترنتی منجر شد و البته در نهایت بخش قابل توجهی از موفقیت امروزی اپل نیز به دلیل همان رقابت اولیه با گوگل است.
مطمئنا پیش‌بینی حال و روز کنونی برای شرکت یاهو کاری سخت و دشوار بود اما نکته‌ای که در حال حاضر اهمیت بیشتری دارد، بررسی سیاست‌هایی است که باعث شده یاهو چنین شرایطی را تجربه کند.
تحلیلگر وب‌سایت Techcrunch که سال‌ها در شرکت گوگل کار کرده در یک مطلب مفصل، با دید فنی و تخصصی به تحلیل و مقایسه سیاست‌های یاهو در مقابل شرکت گوگل پرداخته تا به‌عنوان یکی از معیارهای مهم در ایجاد تفاوت در وضعیت کنونی شرکت‌های یاد شده، دلایل اختلاف فاحش در عملکرد این دو شرکت را مشخص کند. در ادامه نگاهی داریم به خلاصه‌ای از این مطلب:
 
راه‌اندازی سریع در مقابل پایه‌گذاری ماندگار
در ابتدای هزاره جدید، گوگل و یاهو از راهکارهای متفاوتی برای توسعه سرویس‌دهی و رشد در جهت پاسخگویی به نیازهای روز‌افزون کاربران در محیط اینترنت (سرویس‌های جست‌وجو، ایمیل، نقشه و مواردی اینچنینی) استفاده می‌کردند. شرکت یاهو از راهکاری مرسوم تحت سیستم مدیریت فایل NetApp بهره می‌گرفت که رسیدن به رشد و توسعه سریع را برای این شرکت میسر می‌ساخت. ویژگی NetApp راه‌اندازی سریع و استفاده ساده و مبتنی بر ابزارهای ذخیره‌سازی بود که برای اهداف خاص ایجاد شده بودند.
 
یاهو با این ابزار می‌توانست به نیازهای بازار سریعا پاسخ دهد به همین دلیل به زودی این شرکت به بزرگ‌ترین مشتری NetApp تبدیل شد.
 
در طرف مقابل، گوگل تلاش کرد تا زیرساخت‌های نرم‌افزاری ویژه شرکت خود را با عنوان Google File System توسعه دهد. پلت‌فرمی که استفاده‌های متنوع برای تمامی سرویس‌های گوگل را به همراه داشت و امکان استفاده از آن در اکوسیستم‌های آتی این شرکت نیز وجود داشت.
 
در واقع به جای استفاده از جدیدترین ابزارهای ذخیره‌سازی داده‌ها به‌عنوان زیرساخت مورد نظر، سیستم فایل شرکت گوگل از سرورهای فیزیکی برای پشتیبانی از معماری انعطاف‌پذیر و ارتجاعی بهره‌مند شد که مشکلات مربوط به توسعه سرویس‌ها را یک‌بار برای همیشه مرتفع می‌کرد. در همین حال این استراتژی، عرضه محدوده وسیعی از سرویس‌های تحت وب را از سیستم نقشه گرفته تا سرویس‌های ذخیره‌سازی ابری تحت پوشش قرار می‌داد.
 
پیچیدگی‌های توسعه و پیش گرفتن صوری

 در مراحل اولیه به چیزی در حدود چهار سال توسعه و تحقیق نیاز بود تا بالاخره سیستم فایل مورد نظر شرکت گوگل به مرحله بهره‌برداری کامل برسد. این در حالی است که شرکت یاهو این امکان را داشت تا راهکارهای NetApp را سریعا و در جهت پوشش نیازهای رو به افزایش کاربران به سرویس‌های این شرکت، اجرا کند و به‌کار ببندد.
در واقع در چشم‌انداز ارائه سرویس‌های اینترنتی به‌نظر می‌رسید یاهو فرسنگ‌ها از رقیب خود پیش است. با وجود این، سرعت بالای یاهو برای حضور در بازار مشکلاتی را نیز برای این شرکت به وجود آورد. در واقع با افزایش تقاضا و ایجاد تنوع در سرویس‌های مورد نیاز کاربران، معایب استفاده از زیرساخت‌های ابزار محور خود را نمایان کرد.
از جمله اینکه پیچیدگی پروسه‌ها و محیط ناکارآمد نیاز به مهندسی فوق‌العاده‌ای داشت که در نهایت هزینه‌های تحمیل شده بر شرکت را افزایش می‌داد. این همان چیزی بود که یاهو را به شدت تحت تاثیر قرار داد. در واقع ایراد اصلی کار این بود که با اضافه شدن سرویس‌های جدید به لیست خدمات یاهو این شرکت نیاز به مهندسی مجدد پلت‌فرم NetApp برای پیکربندی آن استفاده خاص را احساس می‌کرد.
در نتیجه این امر، نیاز به برطرف کردن چالش‌های یکسان برای سرویس‌های مستقل مانند یاهو سرچ و یاهو میل بود تا این مشکلات، بارها و بارها روی زیرساخت‌های متفاوت مرتفع شوند. نداشتن زیرساخت یکپارچه همچنین ناکارآمدی بیشتر منابع را به همراه داشت و هر مورد پیکربندی سرویس‌ها به فضای سروری و توان محاسباتی مستقلی نیاز داشت که امکان به‌اشتراک‌گذاری آن در میان پلت‌فرم‌های مختلف وجود نداشت.
 
علاوه بر این، هزینه استفاده از ابزارهای ارائه شده توسط NetApp نیز با نرخی برابر با سرعت رشد یاهو افزایش پیدا می‌کرد تا بخش قابل توجهی از درآمد این شرکت بلعیده شود. در طرف مقابل، گوگل سیستم فایل منحصر‌به فرد خود را با پیش‌بینی این چالش‌ها ایجاد کرده بود. از همین رو اضافه کردن کاربردهای جدید یا برطرف کردن چالش‌های مربوط به زیرساخت‌های معماری به‌طور هوشمندانه و با بهره‌وری بالا امکان‌پذیر شده بود. به‌عنوان مثال، پس از خرید یوتیوب توسط گوگل به‌روزرسانی معماری‌ها تنها یک‌بار انجام می‌شد و امکان پیاده‌سازی راه‌حل‌ها برای تمامی سرویس‌های گوگل فراهم می‌شد.
در نهایت، بهره‌مندی از پلت‌فرم قابل انعطاف، امکان به‌اشتراک‌گذاری منابع و توان محاسباتی برای استفاده‌های مختلف را فراهم می‌کرد تا به‌عنوان مثال وقتی سرورها مشغول پاسخگویی به انجام فرآیندهای جست‌وجو نیستند، در ارائه سرویس‌های ایمیل قابل استفاده باشند. باید اعتراف کرد که هزینه‌ها و پیچیدگی زیرساخت‌های نهفته شرکت یاهو توان رقابت با گوگل در زمینه توسعه و به‌کارگیری سرویس‌ها و راهکارهای جدید را از این شرکت گرفتند.
 
اهمیت شروع از پله اول

نمونه فنی فوق می‌تواند مثالی ساده درخصوص اهمیت انعطاف‌پذیری طراحی‌ها و زیرساخت‌های شرکتی باشد اما نتایج موجود می‌تواند از سطح زیرساختی یا مهندسی برنامه‌ها فراتر رفته و دیدگاهی جامع در زمینه نیازهای لازم برای ساخت کسب و کاری پایدار را به نمایش بگذارد. از جمله درس‌هایی که می‌توان از فعالیت هدفمند شرکت گوگل گرفت، نیاز برای فهم کامل مشکل، پیش از درنظر گرفتن راهکار برای آن است.
این در حالی است که با تصویرسازی و بررسی مشکل به‌عنوان یک مهندس یا کارآفرین، بهتر است چشمان خود را روی راهکارهای موجود بسته و تمامی راهکارهای ارائه شده تا زمان حال را نادیده گرفته و راه‌حل ویژه خود را ارائه دهید.
 
به این ترتیب می‌توانید مشخص کنید که نیاز به استفاده از کدام‌یک از راه‌حل‌های فعلی وجود دارد و چه مواردی باید از نو بازسازی شوند. این امر، عامل موفقیت استارت‌آپ‌های زیادی (از جمله شرکت‌هایی مانند آمازون) بوده و هست. در نظر داشته باشید که شروع از پله اول، در برخی موارد به معنای قربانی کردن رشد سریع و البته جایگزینی آن با پایداری بلندمدت خواهد بود که تحمل آن به‌ویژه در فضای سریع رشد و توسعه بازار فعلی، کمی سخت خواهد بود.
+10
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.