هویت: دو خانه دارم، ایران و افغانستان

نیایش با محمد اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان در مراسم بزرگی در کابل در حضور رئیس جمهوری افغانستان و مهمانان خارجی گفت: "آرزو من این است روزی برسد که افغانستان دیگر نیازمند کمک کشورهای جهان نباشد. نه تنها نیازمند نباشد که در شرایطی قرار بگیرد تا قادر شود به کشورهای دیگر کمک کند."
 
نیایش یازده ساله‌، دانش آموز کلاس پنجم است و در همین سن درآمد دارد.
 
پس از سقوط گروه طالبان در سال ۲۰۰۱ در افغانستان، بیش از صد میلیارد دلار پول در افغانستان سرازیر شد. چیزی حدود ۹ هزار در ازای هر شهروند. میلیون‌ها مهاجر افغان که در جریان جنگ‌ها از کشور فرار کرده بودند هم دوباره به میهن‌شان سرازیر شدند. این بود که صفحه جدیدی از بازسازی و نوسازی در افغانستان ورق خورد.
 
پدر نیایش هم با خانواده‌اش به افغانستان آمد و زندگی جدیدی را شروع کرد، از صفر.
 
پدر نیایش خطیبی در جریان نابسامانی‌های افغانستان در ایران بود. پس از چند سال کار و زندگی در رشت با دختری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید. آن دختر حالا مادر دو دختر است به نام‌های نیایش و نیوشا.
 
نیایش در اوج کودکی با خانواده اش به افغانستان بازگشت. برای کودکی که همه خاطراتش در ایران رقم خورده بود جا افتادن در جامعه نو و محیط نو دشوار بود.
 
نیایش می‌گوید وقتی اول افغانستان آمد به سختی از خانواده هایش در ایران دلکند و دوری از دوستان ایرانی‌اش هم ساده نبود. وقتی خود را در افغانستان یافت، کودکی بود با لهجه غلیط تهرانی و مواجه سوال‌هایی که این و آن از او می‌پرسیدند.
نیایش و نیوشا در بندر انزلی ایران حرف‌هایش را درست متوجه نمی‌شدند، واژه‌هایی که به کار می‌برد برای بستگانش غریب بود و طرز بیان و فکر هم نزدیکی با محیط نداشت. اما ناگهان دید که در میان جمعیتی از خانواده‌ها قرار گرفته، پسران و دختران کاکا و عمه و بستگان زیاد. این کمک کرد که او دچار انزوا نشود و با ماحول جدید زودتر وفق یابد.
 
او وارد مدرسه شد و با زبان تیز و جرات زیادش زود راه خود را پیدا کرد. نیایش از معدود افغان‌هایی است که شهروندی دوگانه دارد. هم ایران و هم افغانستان.
 
او را در کلاس پنجم یکی از مکاتب خصوصی دیدم که با اشتیاق زیاد مشغول مشق انگلیسی بود. علاوه بر این با زبان‌های پشتو و فرانسوی هم آشنایی دارد. اما هم کلاسی هایش او را با هویت دیگری می‌شناسند، هویتی که پیشه‌اش را برایش داده.
 
نیایش در خانه دوم، حالا در جست‌وجوی هویت خود در دنیایی است که مشکلات قومی و هویتی زیاد است. او در تلویزیون خورشید افغانستان کار می‌کند و گرداننده برنامه کودک است.
 
شبکه تلویزیونی خورشید به این ستاره کوچکش می‌بالد. کارکنان و مسئولان این شبکه تلویزیونی می‌گویند ستایش از موفق ترین چهره‌های شبکه است.
 
هفته پیش در این شبکه پیش از این که آماده ضبط برنامه شود با رئیس تلویزیون دیدار کرد و جلوی دوربین ما سوال های پیهمی از رئیس پرسید. مثلا این که آیا برنامه‌هایش را می بیند؟ پیشنهادش چیست و چه تغییراتی در برنامه آورده شود. رئیس از او خوشحال بود و وعده کرد که مدت برنامه تلویزیونی اش را زیاد کند.
 
برنامه‌ نیایش در مورد کودکان است اما از زاویه دیگر، بحث های بزرگ را با زبان کودکانه در خورد مخاطبان هم سن و سالش می‌دهد. برای برنامه‌ای که آمادگی می‌گرفت در مورد بحران مهاجرت بود. محتوای برنامه این بود که مردم را به ماندن در افغانستان تشویق کنند.
نیایش مجری برنامه کودک استدر شرایطی که نیایش هویتی برای خود می‌سازد، جنگ و نابسامانی بار دیگر در خانواده‌های افغان را زده. در سال ۲۰۱۵ بیش از ۲۵۰ هزار افغان در کشورهای توسعه‌یافته، درخواست پناهندگی کرده‌اند. بسیاری ها برای زندگی بهتر افغانستان را ترک می‌کنند، خیلی‌ها برای این که آینده کودکان شان تضمین شود.
 
بخت همه کودکان مهاجر یا به زبان دیگر اقبال همه نسل مهاجر افغان شبیه بخت و اقبال نیایش نیست. در افغانستان صدها هزار کودک که در جریان مهاجرت ها زاده شدند با سرنوشت نامعلومی زندگی می‌کنند، چه بسا خیلی‌هایی که در این سفر طولانی مهاجرت، یا هویت خود را از دست دادند و یا هم دچار بحران هویتی شدند.
 
نیایش اما نه تنها که خانه‌اش را از دست نداده که صاحب دو خانه‌ هم شده. در سال ۲۰۱۳ او بار دیگر به ایران سفر کرد و از آن سفر گردش در بندر انزلی را به یاد می‌آورد. نیایش می‌گوید ایران و افغانستان برایش مثل سیبی است که از وسط قاش شده باشد.
 
او به راحتی با لهجه رایج در کابل و همچنین لهجه تهران صحبت می‌کند. اما اگر نیایش در ایران می‌ماند و به افغانستان باز نمی‌گشت چه؟
 
داوود خطیبی پدر نیایش دانش آموخته حقوق است و وکالت می‌کند. برای او مثل اکثر افغان‌های مهاجر زندگی در مهاجرت سخت بوده و هرگز فراموش نمی‌کند.
 
آقای خطیبی می‌گوید: "بیشتر خانواده‌های من اینجا بودند، موقعیت اجتماعی من اینجا خیلی بهتر از ایران است، اینجا کار برای من، خانمم و حتی بچه‌هایم بیشتر مساعد است نسبت به ایران."
 
نیایش می‌گوید یکی از آرزوهای بزرگش این است که رئیس جمهوری شود و "آدم‌های بد، دزد و فاسد" را از کشور بیرون کند. او می‌گوید یکی از دلایلی که مشکلات افغانستان هنوز رفع نشده این است که خیلی از افغان‌ها خود را واقعا از این کشور حساب نمی‌کنند.
نیایش، خواهرش نیوشا و پدرش حرف‌های نیایش تصویری است از زندگی او در این کودکی اما هیچ کسی نمی‌داند که وقتی نیایش بزرگ شد و به ابعاد زندگی و بحث‌های هویت بیشتر پی برد فکری را که امروز دارد خواهد داشت؟
+57
رأی دهید
-12

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۰
    winnie1987 - بيرمنگهام، انگلستان

    خدا حفظ‌شون کنه.
    5
    33
    یکشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۵
    amir-amir - تورنتو، کانادا

    امیدوارم همه دختر کوچولو هاى افغانستان مثل نیایش خانم آینده اى روشن و موفق داشته باشند.
    6
    41
    یکشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    Southern Star - سیدنی، استرالیا
    ایول به رییس جمهور آینده افغانستان، میخواد آدمهای بد ، دزد و فاسد رو از کشورش بیرون کنه! به کجا؟ معلومه دیگه به کشور دوست و همسایه برادر، جمهوری اسلامی
    21
    40
    دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    Alireza.mahdavi - هرات، افغانستان

    از کجامعلوم تا ریس جمهوری این دختر کوچولو برسه توی افغانستان دزد وفاسد نباشه . اون ستایش بد بخت که دزدی شد و بهش تجاوز شدو بعد به قتل رسیدوبعد روش اسید پاشیده شداگه تو افغانستان میبود شاید الان زنده بود
    39
    4
    دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۳:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    araz kartuli - شانگهای، چین

    نمونه دیگری از بزرگواری،مهمان نوازی و سخاوت ملت سربلند ایران.امیدوارم که در آینده بتونه چیزهایی رو که از ایران و ایرانی فرا گرفته به مردم خودش یاد بده و باعث پیشرفت اونها بشه
    10
    37
    دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۴:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    سیستانی - نیمروز، افغانستان

    دختر خانم عزیز وطنم! اول از همه از همسایه های عزیز ایرانی ام که در گذاشتن سنگ تهدات زندگی آینده ات نقش موثر و مفیدی داشتند سپاسگذار و ممنونم. خدا کند مدارج والای موفقیت را یکی بعد از دیگری طی کنی و به اون چیزی که آرزویش را داری برسی. اندکی صبر، سحر نزدیک است.
    2
    23
    دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    araz kartuli - شانگهای، چین

    [::Alireza.mahdavi - هرات، افغانستان::]. مهمل و یاوه میبافی ...،اگر افغانستان امنیت و امکانات نگهداری از شماها رو داشت که اینطور ملیونی اینور و اونور دنیا ....نمیشدید .،،،،..که مثلا نگران این کودکی؟اتفاقا باید نگران آینده این کودک در افغانستان بود که یه وقت به ظن آتش زدن قرآن تو خیابون توسط افغانیها سنگسار نشه و یا به خاطر حجاب نکننش تو گونی های پنجره دار که تو کشورت مرسومه!. ...!!!
    11
    41
    دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.