میگنا: شاید در یک میهمانی یا مکان عمومی با فردی مواجه شوید که برای جلب توجه دست به کارهای غیرعادی زده است مثلا لباس های عجیب و غریب پوشیده، آرایش زننده ای دارد یا با صدای کارتونی و فیلمی صحبت می کند... خلاصه سعی دارد به هر شیوه ای دیگران را شیفته خود کند.
برای این بیماران «دنیا تماما صحنه است» زیر آن مانند «ستاره سینما» در روابط با اشخاص نقش بازی میکنند. در برخود با این افراد «صحبتهای پر آب و تاب و جلب توجه کننده» مکررا دیده میشود. آنها هر چیزی را مهمتر از آنچه که واقعا هست، جلوه میدهند. رفتار بیمار در هر دو جنس «اغواگرانه و نمایشی» است، بخصوص از لحاظ جنسی اهل «لاس زدن و عشوه کردن» هستند، بویژه زنان که ممکن است بصورت اغوا کنندهای «لباس بپوشند، رفتار کنند یا خود را آرایش نمایند». این بیماران همچنین ممکن است برای جلب توجه «ژستهای تهدید» و «خودکشیهای نمایشی» یا «بیماریهای جلب توجه کننده» را داشته باشند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی یا هیستریونیک (Histrionic) سابقه طولانی جلب توجه و رفتارهای نمایشی یا پرزرق و برق دارند و در ظاهر جذاب، گرم، صمیمی و معاشرتی هستند. واژه هیستریونیک از واژه یونانی هیستری (Hysteria) به معنی رحم گرفته شده است. هیستری که یکی از واژه های کهنه روانپزشکی است، برای بیماری هایی به کار برده می شود که در آن علل هیجانی و نشانه های عاطفی به یک نشانه جسمانی تبدیل می شوند. در بسیاری از موارد نشانه جسمانی بیانگر احساس بیمار به صورت نمادین یا سمبولیک تلقی می شود.
آیا این اعمال جزیی از اختلال های شخصیتی محسوب می شوند؟ این اشخاص واقعا چه اهدافی را دنبال می کنند و چرا چنین صفاتی در آنها پدیدار شده است؟
ویژگی اصلی اختلال شخصیت نمایشی، رفتار توجه طلبانه و هیجان پذیری مفرط و فراگیر است. این الگو در اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینه های گوناگون ظاهر می شود.
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی چاپ چهارم تجدید نظر شده DSM-IV-TR اختلال شخصیت نمایشی را چنین شرح می دهد:
یک الگوی فراگیر هیجان پذیری و توجه طلبی که از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های گوناگون دست کم با پنج مورد (یا بیشتر) از موارد زیر مشخص می شود...
ملاکهای تشخیص اختلال نمایشیالگوی مستمر هیجان زدگی ، توجه طلبی که در اوائل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگون وجود دارد.
برای تشخیص وجود پنج (یا بیشتر) علامت از علائم زیر ضروری است:
-درموقعیتهایی که کانون توجه نیست ، احساس ناراحتی میکند.
-تعامل او با دیگران معمولا با رفتار اغوگرانه و برانگیزنده جنس مشخص است.
-هیجانات را بطور سطحی و با تغییرات سریع ابراز میکند.
-مستمرا از ظاهر فیزیکی خود برای جلب توجه استفاده میکند.
-سبک گفتار او برداشت گرایانه و فاقد جزئیات است.
-تلقینپذیر است، یعنی به آسانی تحت نفوذ دیگران و موقعیت قرار میگیرد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی، هرگاه مرکز توجه دیگران نباشند احساس ناراحتی یا عدم قدردانی می کنند (ملاک1). آنها اغلب با شور و نشاط زیاد و چشمگیر مایلند توجه دیگران را به خود جلب کنند و ممکن است با اشتیاق، گشاده رویی ظاهری یا عشوهگری، آشنایان جدید را شیفتة خود سازند. اگرچه، وقتی این افراد پیوسته خواهان توجه باشند، این ویژگیها وضوح کمتری می یابند. آنها در میهمانیها به هر قیمتی که شده نقش «گل سرسبد مجلس» را بازی می کنند. هرگاه مورد توجه قرار نگیرند، ممکن است برای جلب توجه دیگران، کار برجسته ای انجام دهند(برای مثال، داستانهایی بسازند و یا صحنه ای را خلق کنند). این نیاز اغلب در رفتارشان با متخصص بالینی نیز آشکار می شود (برای مثال، چاپلوسی، آوردن هدایا، ارائة توصیفهای مهیجی از نشانه های جسمانی و روانی که هر جلسه با نشانه های جدیدی جایگزین می شوند). قیافة ظاهری و رفتار افراد مبتلا به این اختلال، اغلب از لحاظ جنسی به طور نامناسبی تحریک آمیز یا اغوا کننده است (ملاک 2).
این رفتار نه تنها معطوف افرادی است که او به آنها علاقة جنسی یا عاشقانه دارد، بلکه در طیف گسترده ی روابط اجتماعی، شغلی و حرفهای نیز به گونهای رخ می دهد که فراسوی رفتار مناسب برای بافت اجتماعی است. بیان هیجانی آنان ممکن است سطحی باشد و به سرعت تغییر کند(ملاک3).
افراد مبتلا به این اختلال همواره از ظاهر جسمانی خود برای جلب توجه دیگران استفاده می کنند(ملاک4).
آنها به شدت علاقمند به تحت تأثیر قرار دادن توسط ظاهر خود هستند و زمان، انرژی و پول زیادی را صرف خرید لباس و آراستن خود می کنند. آنها ممکن است به تعارفها و تمجیدهای مربوط به قیافة ظاهری توجه زیادی داشته باشند و به سرعت و با شدت نسبت به انتقاد از سر و وضع خود واکنش نشان دهند و یا با یک عکس که آنها را خوشایند نشان نمی دهد، ناراحت شوند. سبک گفتاری این افراد به شدت تأثیرگذار و فاقد جزئیات است(ملاک5).
عقاید تند یا افراطی با فراست شگرفی بیان می شوند ولی دلایل زیربنایی معمولاً مبهم و گنگ هستند و حقایق و نکات تأیید کننده وجود ندارند. برای مثال، یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی، ممکن است معتقد باشد که شخص معینی، یک انسان شگفت آور است، ولی با اینحال قادر نیست که نمونه های خاصی از ویژگیهای خوب او را برای تأیید نظر خود ارایه دهد.
افراد مبتلا به اختلال با خودنمایی1، تظاهر2 و بیان افراطی هیجان مشخص می شوند(ملاک6).
آنها ممکن است با ابراز علنی و افراطی هیجانی خود باعث ناراحتی دوستان یا آشنایان شوند(برای مثال، در آغوش گرفتن آشنایان دور با شور و شوق افراطی، گریة غیرقابل کنترل در موقعیتهای احساسی جزئی، یا قشقرق بازی). با وجود این اغلب به نظر می رسد که هیجانهای آنان چنان به سرعت تغییر می کنند که عمیقاً قابل احساس نیستند به همین دلیل ممکن است دیگران آنان را به وانمود کردن این احساسها متهم سازند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی بسیار تلقین پذیرند(ملاک7).
عقاید و احساسهای آنها به سادگی تحت تأثیر دیگران و هوسهای گذرای خودشان قرار می گیرد. آنها بویژه از نظر اعتماد کردن به افراد صاحب قدرت، ممکن است بسیار زودباور یا ساده لوح باشند و عقیده داشته باشند که این افراد به صورت معجزه آسایی قادرند مشکلات آنها را حل کنند. این افراد میل دارند تا به دیگران شک کنند و به سرعت مجاب شوند. افراد مبتلا به این اختلال، اغلب روابط را صمیمانه تر از آنچه واقعاً هست در نظر می گیرند و تقریباً هر آشنایی را با «عزیزم» یا «دوست عزیزم» خطاب می کنند و پزشکانی را که تنها یک بار و یا دوبار و آنهم تحت شرایط حرفهای ملاقات کردهاند، با اسامی کوچک مورد خطاب قرار می دهند(ملاک8).در این گونه افراد، خیالپردازیهای عشقی شایع است.
●چشم انداز ابعادی
در اینجا مدل پنج عاملی شخصیت برای اختلال شخصیت نمایشی یک نیمرخ فرضی را ایجاد کرده است (مک کری ،۱۹۹۴):
الف ـ نوروزگرایی بالا: عواطف منفی مزمن که شامل اضطراب ، ترسویی ، تنش ، تحریک پذیریی، خشم، اندوهگینی، گناه، شرم، دشواری کنترل تکانه (برای مثال در خوردن، نوشیدن یا خرج کردن پول) باورهای نامعقول (برای مثال: انتظارات غیرواقع گرایانه طوری که خود را مجبور کند که همیشه کامل عمل کند)، بدبینی ، اضطراب بدنی بیمورد ، درماندگی و وابستگی به دیگران برای حمایت هیجانی وتصمیم گیری.
ب ـ برونگرایی بالا: پرحرفی، خودافشاگری، عدم توانایی در گذراندن زمان به تنهایی، جلب توجه کردن، حرکات نمایشی در نشان دادن هیجانها، برانگیختگی جنسی بی ملاحظه، تلاشهای نامناسب برای کنترل و تسلط بر دیگران.
ج ـ گشودگی بالا : اشتغال ذهنی با خیالپردازی و رویاهای روزانه، سودمندی، تفکر غیرعادی (برای مثال اعتقاد به شبح ) هویت پراکنده و اهداف متغییر برای مثال مستعد بودن برای دیدن کابوسها و حالات هشیاری متغییر، ناهمرنگی و سرکشی اجتماعی که می تواند فرد را در تعارض با جامعه قرار دهد یا مانع از پیشرفت شغلی او باشد.
د ـ توافق بالا: زودباوری، اعتماد بیش از اندازه به دیگران، صداقت زیاد و فراوان، عدم تمایز بین خود و دیگران، قدرت تشخیص علائق شخصی، ناتوانی در مقابله با دیگران و تلافی کردن، به راحتی از چیزی سود بردن.
ه ـ وظیفه شناسی پایین: روشنفکر، فقدان لذت، هنرپیشه بالقوه، ضعف در عملکرد تحصیلی با توجه به تواناییهای نسبی، رعایت نکردن نقشها و تعهدات می تواند فرد را در مقابل قانون قرار دهد، ناتوانی در خود انضباطی( برای مثال: گرفتن رژیم، تمرین طرح )حتی زمانی که به دلایل پزشکی نیاز است. بی هدف بودن شخصی و حرفه ای.
●چشم انداز رفتاری
افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی تحریک پذیر و هیجانی اند و رفتاری پررنگ و لعاب، نمایشی و برونگرایانه دارند. اما علی رغم رفتار متظاهرانه و پرزرق و برقی که دارند، اغلب نمی توانند دلبستگی عمیقی را به مدت طولانی حفظ کنند.
رفتار توجه طلبانه بسیار زیادی از خود نشان می دهند. آنها در افکار و احساسات خود اغلب مبالغه می کنند و هر چیز ساده ای را مهمتر از آنچه در واقع هست، جلوه می دهند. اگر کانون توجه واقع نشوند یا تحسین و تایید نشوند، تندخو می شوندو زیر گریه می زنند، و دیگران را ملامت می کنند و به آنها افتراهای ناروا می زنند. این افراد هیجان طلب هستند و ممکن است با قانون درگیر شوند و به سوءمصرف مواد روی می آورند( کاپلان- سادوک ۲۰۰۳)
همه گیر شناسی
شیوع در جمعیت عمومی 2تا3درصد است
شیوع در جمعیت بالینی 10تا15درصد است
این تشخیص در زنها بیشتر از مردهاست
در برخی مطالعات ارتباطی میان این اختلال و اختلال جسمانی سازی واختلالات مربوط به مصرف الکل دیده شده است
ویژگیها و اختلالهای همراه
افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی ممکن است برای رسیدن به صمیمیت هیجانی در روابط عاشقانه یا جنسی خود مشکل داشته باشند. آنها اغلب در روابط خود با دیگران، بدون اینکه آگاه باشند، نقش بازی می کنند (برای مثال، نقش «قربانی» یا «شاهزاده خانم»1). آنها ممکن است از یک سو با فریبکاری یا گمراه سازی هیجانی شریک جنسی خود را کنترل کنند، در حالی که از سوی دیگر وابستگی چشمگیری را نسبت به آنها نشان می دهند. افراد مبتلا به این اختلال، اغلب با دوستان همجنس خود روابط مختلفی دارند، زیرا روش بین فردی آنان از نظر جنسی برانگیزاننده بوده و ممکن است برای روابط دوستانة آنها تهدید کننده به نظر برسد.
همچنین ممکن است به واسطة خواستهای مربوط به توجه مداوم، باعث بیزاری دوستان خود شوند. هرگاه مرکز توجه نباشند، بیشتر افسرده و پریشان می شوند. آنها ممکن است خواهان تازگی، تحریک و هیجان باشند و از انجام کارهای معمولی خود، کسل شوند. این افراد، اغلب در موقعیتهایی که موجب به تأخیر افتادن پاداش می شوند،احساس ناکامی کرده و یا قادر به تحمل آنها نیستند و اغلب اعمالشان معطوف به کسب رضامندی فوری است. اگرچه اغلب یک شغل یا طرح کاری را با شور و اشتیاق فراوان آغاز می کنند، ولی علاقه شان ممکن است به سرعت کاهش یابد. روابط طولانی مدت ممکن است برای رسیدن به برانگیختگی ناشی از روابط جدید مورد غفلت قرار گیرند. خطر واقعی خودکشی این افراد مشخص نیست، ولی تجربههای بالینی نشان می دهند که افراد مبتلا به این اختلال برای جلب توجه، در معرض خطر زیاد ژستها تهدیدهای خودکشی هستند. اختلال شخصیت نمایشی به میزان بیشتر با اختلال جسمانی کردن، اختلال تبدیلی و اختلال افسردگی عمده همراه است. معمولاً، اختلال شخصیت مرزی، خودشیفته، ضداجتماعی و وابسته همراه با این اختلال، ظاهر می شوند.
ویژگیهای خاص وابسته به فرهنگ، سن و جنسیت
هنجارهای مربوط به رفتار بین فردی، ظاهر شخصی و ابراز هیجانی در فرهنگ های مختلف، در گروههای سنی و در دو جنس تا اندازة زیادی با هم تفاوت دارند. قبل از توجه کردن به صفات گوناگون (برای مثال، هیجان پذیری، عشوه گری، سبک بین فردی نمایشی، نوجویی، جامعه پذیری، فریبندگی، تأثیرپذیری، و گرایش به جسمانی کردن) که مؤید اختلال شخصیت نمایشی است، ارزیابی اینکه آیا این موارد از لحاظ بالینی، آسیب یا پریشانی زیادی را به وجود می آورند یا خیر، مهم است. در موقعیتهای بالینی، این اختلال در زنان بیشتر تشخیص داده می شود؛ ولی، این نسبت جنسی به طور معنی دار متفاوت از نسبت جنسی زنان در موقعیتهای بالینی دیگر نیست.
در مقابل، دسته ای از مطالعات که سنجشهای ساخت دار را به کار بردهاند، میزانهای شیوع مشابهی را در میان زنان و مردان گزارش کرده اند. بیان رفتاری اختلال شخصیت نمایشی ممکن است تحت تأثیر نقشهای قالبی جنسی قرار گیرد. برای مثال، یک مرد مبتلا به این اختلال ممکن است به شیوه ای لباش بپوشد و رفتار کند که اغلب اَبَر مرد1 به نظر برسد و امکان دارد با لاف زدن در مورد مهارتهای ورزشی بخواهد مرکز توجه باشد، در حالی که یک زن ممکن است لباسهای کاملاً زنانه را انتخاب کند و در این باره صحبت کند که چقدر معلم رقص خود را تحت تأثیر قرار داده است.
تشخیص افتراقی
ممکن است سایر اختلالهای شخصیت با اختلال شخصیت نمایشی اشتباه گرفته شوند، چون ویژگیهای مشترک معینی دارند. بنابراین، تمایز میان این اختلالها براساس تفاوتهای موجود در ویژگیهای بارز آنها مهم است. با وجود این، اگر فردی دسته ای از ویژگیهای شخصیتی را داشته باشد که علاوه بر اختلال شخصیت نمایشی، با ملاکهای یک یا چند اختلال شخصیت دیگر نیز مطابقت کنند، باید تمام تشخیص ها را مطرح کرد. اگرچه می توان اختلال شخصیت مرزی را نیز با توجه طلبی، رفتار فریبکاری، و تغییر سریع هیجانها مشخص کرد، ولی این اختلال نیز با خود تخریبی، گسستگی قهرآمیز روابط نزدیک و احساسهای مزمن پوچی عمیق و آشفتگی هویت مشخص می شود. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت نمایشی در گرایش به تکانشگری، سطحی بودن، هیجان طلبی، بی پروایی، اغوا گری و فریبکاری شبیه به هم هستند، ولی اشخاص مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی بیشتر در هیجانهای خود اغراق می کنند و درگیر رفتارهای ضداجتماعی نمی شوند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی در کسب محبت مهارت دارند، در حالی که اشخاص مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی در کسب منفعت، قدرت یا سایر رضامندیهای مادی ماهر هستند. اگر چه افراد مبتلا به اختلال شخصیت خوشیفته نیز به توجه دیگران نیاز دارند، ولی معمولاً برای «برتری» خود، خواهان تمجید دیگران هستند، در حالی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی در کسب محبت مهارت دارند، در حالی که اشخاص مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی در کسب منفعت، قدرت یا سایر رضامندیهای مادی ماهر هستند. اگرچه افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نیز به توجه دیگران نیاز دارند، ولی معمولاً برای « برتری» خود، خواهان تمجید دیگران هستند، در حالی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی مایلند لطیف یا وابسته به نظر بیایند به شرطی که این امر وسیله ای برای جلب توجه باشد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است در صمیمیت روابط خود با دیگران اغراق کنند، ولی بیشتر مایل به تأکید بر وضعیت «یک شخص بسیار مهم1 » یا ثروت دوستان خود هستند. در اختلال شخصیت وابسته، شخص برای دریافت تمجید و راهنمایی به شدت به دیگران وابسته است ولی فاقد ویژگیهای نمایشی، اغراق گونه و هیجانی اختلال شخصیت نمایشی است.
اختلال شخصیت نمایشی را باید از تغییر شخصیت ناشی از یک بیماری جسمانی که در آن این صفات به واسطه اثرات مستقیم یک بیماری جسمانی روی دستگاه عصبی مرکزی پدیدار می شوند، تفکیک کرد. همچنین باید اختلال شخصیت نمایشی را از نشانه هایی که ممکن است در ارتباط با مصرف مزمن مواد به وجود آیند (برای مثال، اختلال مرتبط با کوکائین که در جای دیگر مشخص نشده است)، متمایز کرد. بسیاری از افراد ممکن است صفات شخصیت نمایشی را نشان دهند. تنها هنگامی که این صفات انعطاف ناپذیر, ناسازگارانه و پایدار باشند و آسیب کارکردی یا پریشانی ذهنی قابل ملاحظهای را موجب شوند اختلال شخصیت نمایشی تلقی می شوند.
درمان
-روان درمانی : این افراد اغلب از احساسات واقعی خود بی خبرند وتبیین احساسات درونی آنها فرایند درمانی مهمی است روان درمانی مبتنی بر روان کاوی
دارو درمانی:
داروهای ضد اضطراب
داروهای ضد روانپریشی برای مسخ واقعیت وخطاهای ادراکی بیمار معمولاً بسیار هیجانی است و ممکن است بیش از اندازه به دنبال جلبتوجه باشد.
ـ درمان معمولاً بهصورت رواندرمانی فردی، بینشگرا یا حمایتی، بسته به توانمندی ایگو است. تمرکز بر روی احساسات عمیقتر بیمار و استفاده از نمایش سطحی بهعنوان دفاعی در مقابل آنها است.
ـ روانکاوی برای برخی بیماران مناسب است.
ـ گروهدرمانی میتواند مفید باشد.
ـ استفاده کمکی از داروها، معمولاً یک ضداضطراب (مثلاً ۱-۵/۰ میلیگرم کلونازپام روزانه) برای موقعیتهای هیجانی گذرا میتواند مفید باشد. . این بیماران ممکن است انتظار درمان ویژه داشته باشند.
منابع:
- کتاب اختلالات شخصیت در زندگی مدرن. تئودور میلون.۲۰۰۴. ترجمه وحید نوروززاده
- روانپزشکی کاپلان وسادوک
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان