جدال خواهر و برادر بر سر ارثیه ناچیز مادر با جنایت پایان یافت و خواهرزاده نوجوان به دنبال سنگپرانی داییاش جان سپرد.
متهم دیروز پای میز محاکمه ایستاد، اما خودش را بیگناه خواند.
رسیدگی به این پرونده از پنجم شهریور 93 به دنبال جدال خانوادگی و سنگپرانی در یکی از خیابانهای شهرری در دستور کار پلیس قرار گرفت. شواهد نشان میداد در جریان این نزاع و سنگپرانی چندین نفر زخمی شدهاند و پسر 17 سالهای به نام مجید جان سپرده است. جنازه به پزشکی قانونی رفت و مجروحان این درگیری به بیمارستان منتقل شدند.
در این بین مادر قربانی برادر 43 سالهاش به نام محمد را عامل قتل پسرش معرفی کرد. به این ترتیب محمد بازداشت شد و به درگیری با خواهرش بر سر ارثیه ناچیز مادری اعتراف کرد.
محمد دیروز در حالی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست امین مقدمزهرا و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد که خواهرش برای وی تقاضای قصاص را مطرح کرد.
این زن در حالی که اشک میریخت با اشاره به برادرش گفت: «این مرد بیرحمانه و مقابل چشمان من پسرم را کشت. پسرم در آغوش من جان سپرد و لحظهای صحنه مرگ پسرم از مقابل چشمانم کنار نمیرود. من به هیچ قیمتی از خون پسرم که نانآور خانهام بود گذشت نمیکنم.»
سپس محمد در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات درگیری گفت: «مادرم زندگی فقیرانهای داشت. او در زمان حیاتش وصیت کرده بود بعد از مرگش اسباب و اثاثیه خانهاش را وقف کنیم. بعد از فوت مادرم به خانه او رفتم تا به وصیتش عمل کنم اما خواهرم مانع شد. او میگفت فرشهای کهنه را خودش به مادرم بخشیده و حالا فرشها متعلق به اوست. درگیری ما از آنجا شروع شد و شب خواهرم و شوهرش و پسرهایش مقابل خانهمان آمدند و شیشههای خانه را شکستند. من از سر و صدا بیرون رفتم و دیدم عده زیادی مقابل در خانهمان به تماشا ایستادهاند. خواهرزادهام مجید با برادرم گلاویز بودند و افراد زیادی به سمت یکدیگر سنگ پرتاب میکردند. من هم به طرفین دعوا سنگ پرتاب کردم اما سنگ با سر مجید برخورد نکرد. من قاتل خواهرزادهام نیستم.»
سپس سه شاهد ماجرا یک به یک در جایگاه ویژه ایستادند و به تشریح آنچه دیده بودند پرداختند. زن جوان گفت: «وقتی دعوا شروع شد مجید را دیدم که با یک مرد جوان گلاویز بود و افراد زیادی به سمت هم چوب و سنگ پرتاب میکردند. حتی یکی از سنگها به پایم برخورد کرد. اما من ندیدم چه کسی با سنگ به سر پسر نوجوان زد.»
شاهد دیگر گفت: «در آن درگیری دیدم که لباسهای مجید و داییاش به خاطر اصابت سنگ به سرشان خونی بود. من سنگ را دست محمد دیدم اما ندیدم سنگ را به کدام سمت پرتاب کرد.» سومین شاهد نیز گفت: «وقتی سنگ به سر پسر نوجوان برخورد کرد و او مقابل چشمان ما جان سپرد، مادر مجید به صورت برادرش سیلی زد و گفت او با سنگ به سر پسرش زده است.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان