گذشت مادر از قصاص پسر

روزنامه فرهیختگان : جدال دو برادر معتاد در خانه پدری با جنایت پایان یافت و برادر بزرگ دیروز به اتهام قتل برادر کوچک پای میز محاکمه ایستاد. این پسر وقتی از مادرش شنید که حاضر به قصاص وی نیست، او را در آغوش کشید و گریه کرد.

رسیدگی به این پرونده از یازدهم بهمن 91 به دنبال کشته شدن پسر 23 ساله‌ای به نام علی‌اصغر در خانه پدری‌اش در قیامدشت در دستور کار پلیس قرار گرفت. برادر بزرگ علی‌اصغر به نام علی‌اکبر که دست چپش شکسته و زخمی شده بود، خودش را عامل قتل معرفی کرد و بازداشت شد.

این پسر 26 سال گفت: «برادر معتادم را کشتم، چون مدام با مادرم درگیر بود.»

 علی‌اکبر در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به قصاص محکوم شد. در جریان رسیدگی به این پرونده در دادگاه، مادر قربانی درخواست اعاده دادرسی را مطرح و اعلام کرد با دریافت دیه از خونخواهی گذشت می‌کند. به این ترتیب پرونده علی برای رسیدگی دوباره به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

 در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز به ریاست محمد‌باقر قربان‌زاده و با حضور دو مستشار تشکیل شد، مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «من حاضر به قصاص پسرم نیستم. قبلا درخواست دیه را مطرح کرده بودم، اما چون می‌دانم پسرم پولی برای پرداخت ندارد با گذاشتن دو شرط از خون پسر کوچکم گذشت می‌کنم.» این زن گفت: «اگر علی‌اکبر آزاد شود نباید دیگر به دیدن من بیاید و مزاحمتی برایم ایجاد کند. من به بعد از مرگ شوهرم به تنهایی زندگی می‌کنم و نمی‌خواهم دیگر علی‌اکبر را ببینم.»

سپس متهم پشت تریبون دفاع ایستاد و ابراز پشیمانی کرد. این پسر گفت: «برادرم تحت تاثیر مصرف مواد مدام با مادرم درگیر بود. من سر کار بودم و فقط هفته‌ای یک‌بار به خانه می‌آمدم. آخرین بار وقتی از سر کار به خانه برگشتم، متوجه شدم برادر کوچکم سر غذا با مادرم درگیر شده است و فحاشی می‌کند. سعی کردم او را آرام کنم، اما نشد. او از من خواست برای دعوا از خانه بیرون برویم. من کارد آشپزخانه را برداشتم و بیرون رفتم. برادرم مرا به داخل جوی آب هل داد و دست چپم شکست. من هم با کارد آشپزخانه یک ضربه به پهلویش زدم، اما قصد کشتن او را نداشتم و حالا پشیمانم.»

او در پایان دادگاه مادرش را در آغوش گرفت و گریه کرد.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و علی‌اکبر را طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی به 10سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد.
متهم :شرمنده مادرم هستم
سابقه داری؟
سه فقره سابقه سرقت و استعمال مواد مخدر دارم.
اولین بار در چند سالگی دستگیر شدی؟
سال 87 به اتهام سرقت وسایل خانه در کرج دستگیر شدم.
چقدر درس خوانده‌ای؟
تا پنجم ابتدایی درس خواندم.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟
علاقه‌ای به درس خواندن نداشتم و مشغول کار شدم.
شغلت چه بود؟
در یک کارگاه جوشکار بودم.
به چه موادی اعتیاد داشتی؟
از 20سالگی شیشه مصرف می‌کردم.
برادرت به چه موادی معتاد بود؟
او کراک می‌کشید.
خرج زندگی‌تان را چه کسی تامین می‌کرد؟
بعد از فوت پدرم، مادرم حقوق بازنشستگی پدرم را می‌گرفت و زندگی‌اش را می‌گذراند. من هم سر کار می‌رفتم، اما برادر کوچکم پول‌های مادرم را می‌گرفت و خرج مواد می‌کرد.
چطور به دام اعتیاد افتادی؟
 وقتی مدرسه را رها کردم و مشغول کار شدم. در کارگاه دوستانم مواد می‌کشیدند. من هم شب‌ها را پیش آنها می‌ماندم و بعضی شب‌ها تفریحی شیشه می‌کشیدم، اما در 20 سالگی بود که متوجه شدم معتاد شده‌ام.
رابطه‌ات با برادرت چطور بود؟
رابطه‌مان خوب بود، اما آخرین بار وقتی دیدم باز هم علی‌اصغر با مادرم درگیر شده عصبانی شدم.
فکر می‌کنی چرا مادرت شرط گذاشته که دیگر نباید به دیدن او بروی؟
 من شرمنده او هستم و قول می‌دهم مزاحمتی برایش ایجاد نکنم.
چه مدت است در زندانی؟
سه سال و دو ماه.
در زندان چه کار می‌کنی؟
در دارالقرآن کار می‌کنم.
بعد از آزادی می‌خواهی چه کار کنی؟
 قصد دارم سر کار قبلی‌ام برگردم. هر روز با صاحب کارگاهی که در آن کار می‌کردم تلفنی صحبت می‌کنم. می‌خواهم گذشته را جبران کنم.
+10
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.