ارثیه دردسرساز پدر برای دختر

مردی به خاطر ارثیه پدری با داماد و دخترش به خانه خواهرش حمله کرد و وی را تا حد مرگ کتک زد.وقتی زن بی‌هوش با آمبولانس اورژانس به بیمارستان انتقال یافت بررسی‌های قضایی و پلیسی ویژه‌ای کلید خورد. اواسط بهمن ماه سال گذشته همسایه‌های یک زن در شهرک غرب با فریادهای کمک‌خواهی وی خودشان را به آپارتمانش رساندند و صحنه هولناکی را دیدند.
 
دو مرد و دو زن با خشم زیادی در حال کتک زدن زن همسایه بودند تا اینکه ماجرا به پلیس 110 اطلاع داده شد و هنوز مأموران در صحنه حاضر نشده بودند که مهاجمان پا به فرار گذاشتند. همزمان با سررسیدن خودروی پلیس وضعیت وخیم زن همسایه که سر و صورتی خون‌آلود داشته و بی‌هوش بود به اورژانس اطلاع داده شد و تکنیسین‌ها پس از معاینه میدانی، این زن 35 ساله را به بیمارستان انتقال دادند.وقتی این پرونده عجیب پیش روی دادیار مهدی صفریان قرار گرفت زن جوان که پس از بهبودی از بیمارستان مرخص شده بود تحت تحقیق گرفته شد و گفت: 6 سال پیش پدر و مادرم در تصادف درگذشتند و من که مستأجر بودم با توافق برادرم قرار شد در خانه پدر و مادرم زندگی کنم و از همه دارایی‌های پدری‌ام این خانه در قالب ارث به من برسد و در عوض هم برادرم باغ‌ها و زمین‌های اطراف را بردارد که من هم قبول کردم و این توافق را بین خودمان بستیم و امضا کردیم.

وی افزود: حدود دو ماه پیش وقتی برادرم به همراه خانواده‌اش میهمان من بودند بحث خانه را پیش کشید و ادعا کرد که باید خانه را به او بدهم که با اعتراض من و همسرم روبه‌رو شد، بعد از گذشت چند روز از طریق پیامک و  تماس‌های تلفنی شروع به تهدید کرد که اگر خانه را به او ندهم، هم خودم و هم بچه‌هایم را از بین می‌برد. من تهدیدهایش را نادیده گرفتم تا اینکه چند روز پیش با دو دختر و دامادش سرزده به خانه من آمدند، آنها باز هم بحث خانه را به میان کشیدند و وقتی خواستم حرف بزنم ناگهان دخترهایش به من حمله کردند و شروع به کشیدن موها و چنگ زدن صورتم کردند چون در خانه تنها بودم فقط فریاد می‌زدم و با صدای بلند از همسایه‌ها کمک می‌خواستم که با آمدن همسایه‌ها، برادرم و دامادش هم با لگد به جانم افتادند تا اینکه دیگر نایی برای تکان خوردن نداشتم و آنها با سررسیدن پلیس پا به فرار گذاشتند.زن گریان که هنوز باور نمی‌کرد برادرش چنین رفتاری با وی کرده باشد، گفت: بعد از اینکه به بیمارستان رفتم با هماهنگی مأموران کلانتری به پزشکی قانونی رفتم که آثار کبودی روی دو دست، شکم، پا، لگن، و شکستگی جمجمه‌ام تأیید شد و نمی‌دانم اگر همسایه‌ها نمی‌آمدند و پلیس را خبر نمی‌کردند به چه سرنوشتی می‌افتادم و حالا از همه آنها شکایت دارم و اصلاً حاضر به گذشت نیستم.بنابر این گزارش، دادیار صفریان با شنیدن ادعاهای زن جوان و گزارش پلیس که تحقیقاتی از همسایه‌های وی داشته‌اند در نخستین اقدام برادر وی به همراه داماد و دخترانش را احضار کرد که هیچ کدام در جلسه دادسرا حاضر نشدند. از این رو دستور جلب برادر خشن صادر شده است تا با دستگیری‌اش پرده از ارثیه دردسرساز پدری برداشته شود.
+45
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۶۲
    فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین

    با سلام،این چه دامیست که در دور فلک میبینم!؟همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم!؟ به این برادر مهربان تبریک عرض میکنم.
    4
    63
    ‌سه شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.