مرد روز: از عدد ۴۳ زیاد خوشم نمی آید چون اولین بار، سال قبل بود که به عنوان یک مرد احساس کردم زنان جوان، بدون هیچ توجهی از کنارم رد می شوند و یا در حین عبور از کنار من، با لبخندی شاید دلسوزانه بدرقه ام می کنند.
از همان موقع این احساس و خودداری مصنوعی در من مدام افزایش یافت که به خانم های جوان رغبتی نشان ندهم مبادا که شبیه پیرمردهای بشوم که از موقعیت سن شان سواستفاده می کنند و با ذوق و شوق تمام، اسم خانم های سر صندوق فروشگاه ها یا رستوران ها را می پرسند هر جا زن جوانی دیدند سعی می کنند با مزه باشند و چشمان شان از ذوقی یکجانبه، برق بزند و …
با اصطلاح « پیرمردان عوضی – Creepy old man » آشنا بودم و می دانستم که رفتارشان در فرهنگ عمومی شناخته شده است.
به خاطر وضعیت جدیدم به عنوان مردی که پا به سن می گذارد برایم جالب شد که بدانم چه اتفاقی در هویت مردانه ما می افتد که سال به سال علاقه ما به زنان و حتی دختران جوان بیشتر می شود. هر چند، هنوز جوهر مهر ۴۴ سالگی ام خشک نشده است ولی این احساس پیرمرد بودن در نگاه اجتماع، دارد آزرده خاطرم می سازد چون فکر می کنم هنوز جوان هستم و از دور مسابقه خارج نشدم.
آیا این همان لجبازی است که مرا نیز به یک پیرمرد عوضی تبدیل خواهد کرد؟ همین آخرِ هفته گذشته، با یک توپ فوتبال و لباس ورزشی که هدیه تولدم بودند با ماشینم به کنار پارک محله رفتم ولی دلم نیامد که لباسم را بپوشم و به میان دختران و پسران جوانی که مشغول بازی بودند بروم.
در اکثر مطالبی که در این باره خواندم متوجه یک تناقض اصلی شدم که نه طبیعت و نه فرهنگ بشری هنوز ما مردان را با آن تطبیق نداده است. موضوع اصلی این است که ضمن مسن شدن نمی توانیم بپذیریم که میل جنسی و قدرت جنسی ما با دوره جوانی ما فرق خواهد کرد.
ساده ترین و عمومی ترین انکار برمی گردد به جلال و جبروت آلت مردانه مان که دیگر نمی تواند مثل ۲۰ سالگی، از طریق مویرگ های کمی فرسوده شده یا کمی مسدود شده از چربی یا شکر خون، به اندازه همیشگی، مملو شود و بالطبع سفت و سرافراز گردد.
احساس جنسی و قدرت مثبتی که از توانایی های جنسی مان می گیریم به ما اعتماد به نفس و انرژی برای رقابت و مدیریت و بلندپروازی می دهد. برای ما مردان قدرت و میل جنسی یک رابطه بسیار نزدیک با احساسات و غرور ما دارد. برای همین تجسم اینکه آلت ما به ناگهان قادر به ایستادگی کامل و طولانی مدت نیست و سال به سال نیز از صلابتش کاسته می شود همه هویت مردانه ما را در هم می ریزد.
در سنین بالاتر از ۵۰ و بعد ۶۰، وقتی که انواع مرض های مزمن، دردها و بسته شدنِ شیر هورمون ها به سراغ بدن مردان می آید که با خود نگرانی و تشویش هایی می اورد که بر وضعیت جنسی شان تاثیر منفی خواهد اشت.
فقط کافی است تلنگر کوچکی به جام بلورین میل جنسی مردانه بخورد تا به سرعت، توهم و تشویش و ترس، وجودمان را در بر بگیرد و بر وخامت اوضاع، بیش از پیش بیفزاید.
تجسم مردان مسنی که از اوائل ۶۰ سالگی، دچار شوک و بهت ناشی از تقلیل قوای جنسی شان شده اند و بعضی از آنها به هر شکل ممکن به در و دیوار می زنند تا در جلب توجه زیبارویان عقب نمانند نباید زیاد غیرمعمول باشد.
بخشی از این اضطراب سراسیمه و عکس العمل هایی که پیرمردان مورد نظر از خود بروز می دهند ناشی از نداشتن تربیت و فرهنگ جنسی است که مختص یک جامعه یا منطقه نیست و کمبودی است که هنوز در تمامی فرهنگ های بشری وجود دارد.
مردانی که مسن می شوند یاد نمی گیرند که اختلالات کوچک جنسی می تواند هم توسط ورزش و تغذیه و هم از طریق داروها کنترل شود. قرار نیست پیرمردان بر اساس میل و قوای جنسی دوران جوانی خود را ارزیابی کنند. ما مردان در هر دوره سنی، بهتر است با میانگین رفتار جنسی همان سن و سال وضعیت و توانایی جنسی مان را ارزیابی کنیم.
بی شک مردان مسنی هم هستند که سرشت های ویژه دارند، بعضی ها بسیار ثروتمند هستند، بعضی ها ذهن توانمند یا احساسات قوی دارند و قوای جنسی شان به خاطر خصلت فردی شان بیش از میانگین عمومی است. بعضی ها نیز این قابلیت ها در ژن متفاوت و خاص شان حک شده است. حتما هم، مردان مسن خردمندی هم وجود دارند که درک و کنترل بیشتری بر اتفاقات جنسی بدن شان دارند.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان