این عکس، سیلی میزند!
+268
رأی دهید
-3
ایسنا : «من میخواهم صحنههایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشهدار کند و به خطر بیندازد. میتوانی نگاه نکنی، میتوانی خاموش کنی، میتوانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتلها، اما نمیتوانی جلوی حقیقت را بگیری، هیچکس نمیتواند ...»تصویر زیر، جلوه آشکاری از این جملات کاوه گلستان عکاس مشهور است.
«رقیه» 7 سال دارد. کلاس اول است. پدرش «غریبک» از نخل افتاده و چند سالی میشود که از کار افتاده است. تمام زندگیشان در کپری میگذرد رها شده در کنجی از یک روستای خشک و فراموششده.
شوق دخترانگی میگوید لباس زیبا بپوش، موهایت را بباف یا شانه بزن و کفشی بپوش که پاهایت ناسور و بدگل نشود اما رقیه سالهاست که با این شوق بیگانه است. انگار چیزی در دل او مرده است. باید کور بود که این را از چشمان گودافتاده دخترک وقتی نگاهش را بیرغبت و راکد به لنز دوربین میاندازد، نتوان فهمید.
روسری رنگین و چرکگرفته رقیه با گرهی نافرم، قصه تلخ سرخی صورت و سیلی است. مگس، مزاحم صورت رقیه است اما حتی حوصلهای برای پسزدنش نیست.
تنپوش رقیه اگر سالم و تمیز بود، حتما دلها میبرد اما هجوم فقر به تار و پود این بالاپوش، دل را میبرد به پسکوچههای تاریکِ نداری.
در نگاه اول، بی برو برگرد میگویی عقبمانده است اما دقیق که میشوی میبینی این چشم و دست ماست که از دیدن و یاری او عقب مانده است. رقیه تمام لحظههای کودکی را عقب ایستاده است تا کسی بر بدن نحیف و صورت لاغر و پوست آفتابسوخته و چشمان بیروح و پاهای کبرهبسته یا سیاه از سرمازدگیاش ترحمی نکند. او خوب میداند که آه و افسوس، نه برای تنش لباس میشود و نه برای شکمش نان.
لبهدوزیها و تزئین ترمهشکل این تنپوش پاره بر هر لباس دیگری بود روی دست میبردندش اما این زیبایی و تجمل بر پیکره رقیه کوچک، زار که سهل است، ضجه میزند.
رقیه با همین لباس به مدرسه میرود و کنار همکلاسیها و همروستاییهایش مینشیند؛ دختران و پسرانی که آنها هم گرچه گندمزار زندگیشان را رقصی با باد نیست اما دستکم لباس سالمی دارند.
همپای این روزهای رقیه، همین دمپاییهای پاره و کهنه است که دارند تمام تلاششان را میکنند پوست کف پای دخترک روی ریگ و خاک و خار روستا، چاکچاک نشود و بیشتر از این کاری از دستشان نمیآید.
دخترک، بچه روستای سیدآباد است؛ حوالی بخش گافر و پاراموند شهرستان بشاگرد، استان هرمزگان. بشاگرد نه شهری مرزی است و نه متعلق به جایی دیگر. این شهر درست نزدیک همانجایی است که بار تمام غرور و افتخار و غیرت ایرانی ما را با تاکید بر «ابدی» و «همیشگی» بودنش به دوش میکشد؛ خلیج فارس. اما سهم رقیه از زلال نیلگون خلیج فارس، تنها رنگ نیلی بالاپوشی سخت مندرس است.
و حالا عید است. گاهِ نو شدن. کودکان خوشبخت این سرزمین، وقتی کفشهای نو و لباسهای رنگین اتوکشیدهشان را میپوشند، احساس میکنند تمام دنیا ایستاده و به آنان چشم دوخته است. ته دلشان قند آب میشود. وقتی از تماشای ذوق کودکانمان خوب لذت بردیم، بد نیست یادمان بیفتد که «رقیه»ها هیچ تجربهای از غنجرفتن دلشان بابت پوشیدن لباس نو ندارند. شاید بتوانیم این حس خوب را به آنان هدیه کنیم.
روسری رنگین رقیه با گرهی نافرم، قصه سرخی صورت و سیلی است
همپای این روزهای رقیه، همین دمپاییهای پاره و کهنه است
رقیه با همین لباس به مدرسه میرود و کنار همکلاسیهایش مینشیند۴۵

SydneyWater - سیدنی، استرالیا
از این سیلی ها آنقدر خورده ایم که متاسفانه دیگر دردمان نمی آید!!!
72
210
پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۵
۴۹

alvares - زوریخ، سوییس
تعجب نداره مملکت اسلامی اینها و بقیه مسلمانان یعنی همین ، اسلام اصلا گره خرده با فقر و کثیفی و ژولیدگی، غیر از این باشد کافر خوانده میشود، لعنت بر حاکمان دزد مسلمان که باعث بانی تمام درد مردمشان است،
64
165
پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۳
۵۶

esfanie - اسن، آلمان
بفرما، اینها را نشون اون سلیمانی وطن فروش بی غیرت بدین، که پولها را نبره تویه یونجیه عربها بکنه و بعد هم بلیسه.به خدا راست میگم.برین تو لبنان خودتون ببینید.
59
201
پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۰
۵۵

bulgaria - اندن، بلژیک
او با سیلی صورتش را سرخ نگاه نداشته بلکه با نگاه بچگانه و معصوم، میگوید مگر من از بچههای سوریه و لبنان و و و کمترم؟ او میگوید مگر نگفتید چراغی که به خانه رواست به مسجد حرم است؟ او میگوید اول مرا با یک پیراهن دست دوم شاد کن بعد به هر سوریه أی هفت هزار دلار کمک کن، او میگوید اصلا میدانید چقدر نیازمند در ایران خودمان داریم یا نه؟ و او میگوید ننگ به این حکومت اسلامی
20
153
پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۲:۳۳
۴۱

نسترن19 - وین، اتریش
همه ما مقصریم دراین بدبختها هدکدام به شکلی ودرنهایت همه ما باسکوت وترس مان.ملاهای وقیح خوب فهمیدن که ما مردمی محافظه کارهستیم وآنقدرکه به فکر چهارچوب خانه هستیم کاری به خانه وطن نداریم.بردن وخوردن وکشتن به من ربط نداره شعارمان است فقط به من واطرافیانم آسیب نرسد......ملااینوخوب فهمیده.ازهم گسیخته هستیم وبه جای اینکه کنارهم باشیم روبروی هم ایستادیم...
9
133
پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۳:۱۸
۴۵

شیرمردان - سیدنی، استرالیا
ولایت علی همین است؟؟ اگر این علی از دیدن درد این کودک سر به بیابان نزند و از درد نمیرد مسلمان نیست. اگر این کودک سرزمین ولایت است وای بر ولایت.
7
58
جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۲:۲۷
۳۸

Imod.barbekan - منامه، بحرین
وقتی تاریخ سرزمین بلوچستان رو بخونیم همیشه جز مظلومیت بلوچ چیزی نصیب خوانندگان نمیشود همیشه بلوچها مورد هجوم و ظلم بیگانان قرار گرفته اند از انگلیسیها کثیف گرفته تا او قجرهای وحشی و پاکستانیهای هندو اصل که همیشه غیر از جنایت ادمکشی هیچ کاری در بلوچستان انجام نداده اند
10
57
جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۳
۳۷

Hamed-irooni - سیستان، ایران
یه بخش کوچکی از هزینه چند صد میلیاردی مسجد مکی رو بدند به اینا گناهه؟ اصلا دولت بی خیال، ملاهای اونا اگه این از این همه پولی که بابت مساجد از منابع معلوم و نا معلوم در میارند بدند به اینا، حرام مرتکب شدند؟ چراغی که به خونه رواست به مسجد حرامه، الان دیگه تو ادارت دولتی هم صندوق های کمک به مسجد مکی رو میارن تا کارمندان اهل سنت کمک کنند
16
35
جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۷
۶۵

fair 50 - رنتون، ایالات متحده امریکا
درد و شرم این سیلی تو روح منحوس اون امام دروغگوی شیاد و پیروانش و هوادارانش!
6
44
جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۹
۴۵

kiyanzx1 - استکهلم، سوئد
واقعا نمیدونم چى بگم فقط اشک از چشمانم جارى و خشمناک از این همه ظلم !!
4
39
جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۶
۳۸

Imod.barbekan - منامه، بحرین
::Hamed-zaboli - افغانستان . هزینه های چند صد میلیاردی مسجد مکی !!!!!!اگه شما تبعیدیهای افغانی در بلوچستان، وجدان داشته بودید مثل مرد میامدید واقعیتها (ظلم و جنایت علیه بلوچها ) را قبول میکردید و با دشمنان بلوچها همدست نمی شدید و بلوچهایی که یه روز پدران و پدربزرگهای شما را در بلوچستان پناه داده اند
5
21
جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۴
۳۸

Imod.barbekan - منامه، بحرین
[::Hamed-zaboli -افغانستان . شما که بلدید راهکار خوب بدهید چرا در زابل از این کارها نمیکنید چند سال پیش یه خانواده زابلی بخاطر فقر مجبور شده اند دخترشون رو بفروشند اگه خرج یه روز یکی از صدها حسینیه ای که در زابل هست به همین خانواده نیازمند میدادن شاید هیچوقت اون خانواده زابلی دخترشون رو نمی فروختند
4
19
جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۰
۶۳

فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
با سلام ،از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون هزرط! هابیل،از همان روزی که فرزندان آدم،صدر پیغام آوران درگه باری تعالی! زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید، آدمیت مرد!!!
0
11
جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۹
۴۸

shah2224 - ونکور ، کانادا
لطفآ میشه بگین چه جور میشه کمک کرد؟ شماره حساب بانکی یا راه دیگری که بشه؟ . مرسی
0
24
جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۱
۳۷

Hamed-irooni - سیستان، ایران
[::Imod.barbekan - منامه، بحرین::]. به همه مذهبی ها این انتقاد وارده ولی کدوم حسینه تو زابل اندازه یه دیوار مسجد مکی می ارزه؟
6
11
شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۱:۵۳
۳۷

Hamed-irooni - سیستان، ایران
[::Imod.barbekan - منامه، بحرین::]. خود دوستان مسجد مکی میگن دولت یه ریال همه کمک نکرده، میگن تماما از کمک های مردمی ساخته شده، مساجد اهل سنت تو زاهدان فقط چند هزار تاست؛ بلوچستان به این فقیری چجور این همه کمک جمع شده؟.
6
10
شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۱:۵۷
۳۸

Imod.barbekan - منامه، بحرین
Hamed-zaboli - افغانستان::]. ختم کلامت اینه سنیها حق ندارند در زاهدان مسجد بسازند
9
9
شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۷
۳۷

Hamed-irooni - سیستان، ایران
[::Imod.barbekan - منامه، بحرین::]. بسازند اصلا به جای 5 هزار تا 500 هزار تا بسازند تفریبا برای هر نفر دوتا ، مسجد، کلسیا، حسینیه، اینقدر بزرگ و باشکوه بسازن که بخوره به پوز همدیگه، ولی بعد به خودشون نگند این همه فقیر از کجا؟ مقصر ما نیستیم باید بقیه به فکرشون باشند، مذهب از قدیم کارش همین بوده
4
17
شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۷
۴۵

srdash - تبریز، ایران
راستی فدای آقایاهمان تفکراسلامی . چراتواین جورخبراپیدات نیست ؛تواین چندسالی که کامنتهای مضخرف گذاشتی همشون رودیدم یه دونه تواین جورمواردکامنت نداری .خجالت هم خوب چیزیه .
1
12
دوشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۶:۳۰