جراحی نفسگیر برای نجات جان کودک بازیگوش

کودکی ۴ ساله هنگامی که یک چاقوی میوه خوری در دستش بود و در خانه می‌دوید دچار حادثه دلخراشی شد. او زمین خورد و تیغه چاقو وارد چشمش شد اما در جریان یک جراحی کم نظیر نه‌تنها از مرگ و خطر فلج شدن نجات یافت بلکه به چشمش نیز آسیبی نرسید و یک هفته بعد از بیمارستان مرخص شد.
 
این حادثه چندی قبل برای کودکی 4ساله به نام جواد اتفاق افتاد. ساعت از نیمه شب گذشته بود و او یک چاقوی میوه خوری دستش گرفته بود و در اتاق‌های خانه‌شان می‌دوید. مادرش نگران او شده بود و می‌ترسید که حادثه‌ای برای پسرش اتفاق بیفتد.
 
زن دنبال پسرش رفت تا چاقو را از دستش بگیرد اما پیش از آن پسربچه زمین خورد و حادثه تلخی برایش اتفاق افتاد. درحالی‌که چاقو در دستش بود تیغه آن وارد چشمش شد. صدای گریه و شیون کودک بلند شد و مادرش که صحنه دلخراشی را دیده بود دست و پایش را گم کرد و نمی‌دانست باید چه کار کند. شرایط سختی بود و کوچک‌ترین اشتباه می‌توانست به قیمت جان پسربچه تمام شود. درحالی‌که چاقوی میوه‌خوری در چشم کودک بود و او بی‌قراری می‌کرد به بیمارستان رسول اکرم منتقل شد.
 
پزشکان اورژانس با صحنه‌ای روبه‌رو شده بودند که پیش از این کمتر دیده بودند اما یکی از متخصصان آنجا به نام دکتر علیرضا طبیب‌خویی، تجربه رویارویی با چنین وضعیتی را داشت. این جراح 33ساله مغز و اعصاب پیش از این توانسته بود در جریان یک جراحی عجیب و غریب میل گردی 2متری را که وارد مغز کارگری ساختمانی شده بود با موفقیت از جمجمه وی بیرون بکشد و کارگر خوش شانس چند هفته بعد به زندگی طبیعی باز گشته بود.
 
درحالی‌که ساعت از یک بامداد گذشته بود جواد 4ساله به اتاق عمل منتقل و تلاش تیم پزشکی برای نجات وی آغاز شد. دکتر طبیب خویی در این‌باره به همشهری می‌گوید: کودک هوشیار بود اما بی‌قراری می‌کرد. در چنین شرایطی او را بیهوش کردیم و جراحی آغاز شد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد چاقو بعد از ورود به جمجمه در فاصله کمی از یکی از شریان‌های حیاتی مغز توقف کرده است. تیغه چاقو فاصله کمی با این شریان داشت و از طرفی نوکش تیز نبود چرا که اگر تیغه به این شریان می‌رسید ممکن بود پسر بچه از ناحیه هر دو پا فلج شود. همین موضوع حساسیت جراحی را بیشتر می‌کرد.
 
وی ادامه می‌دهد: جراحی سخت و نفسگیر بود. با این حال من و همکارانم می‌خواستیم هر طور شده جان پسربچه را نجات دهیم و او با کمترین آسیب از اتاق عمل خارج شود. باید شکافی در جمجه ایجاد می‌کردیم و به‌خاطر اینکه جای شکاف روی پیشانی بیمار نماند بخشی از سرش را که مو داشت باز کردیم. این بخش از جراحی حساسیت زیادی داشت و کوچک‌ترین لغزش می‌توانست به بیمار آسیب بزند.
 
در این شرایط جمجمه باز شد و یکی از همکارانم تیغه را از پایین بیرون کشید. سرپرست تیم پزشکی ادامه می‌دهد: بعد از بیرون کشیدن تیغه باید شرایط بیمار به ثبات می‌رسید. با کمک همکارانم خونریزی او را کنترل کردیم و بافت‌های آسیب‌دیده را تا حدودی ترمیم کردیم. همه این کارها حدود 5ساعت طول کشید و وقتی عقربه‌های ساعت به 6بامداد رسید پسربچه را در بهترین شرایط ممکن از اتاق عمل خارج کردیم. او چند روزی تحت نظر بود و خوشبختانه نه‌تنها به چشمش آسیبی نرسیده بود بلکه طی چند روز جراحات سرش هم ترمیم شد و در نهایت یک هفته بعد از بیمارستان مرخص شد. حالا این کودک در شرایط عادی به سر می‌برد و کوچک‌ترین اثری از این حادثه در چهره‌اش وجود ندارد.
+66
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۷
    سلام لبخند - تهران، ایران

    درود بر این جراح بزرگوار . خدا حفظش کنه . ولی چه فایده ؟؟ قدر این عزیزان را نمیدانیم و انقدر به این افراد فشار وارد میشه که ترک وطن میکنند و نهایتا اسم انها را در جراید امریکا و اروپا می بینیم . بعد میرویم تو فیس بوک و غیره و مطالب انها را به اشتراک میگزاریم و میگوییم که هموطن ما هست و مایه افتخارمان !!! مثل جناب سمیعی ویا هزاران نابغه دیگر
    2
    74
    شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۲
    فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین

    با عرض سلام بینهایت از این متخصص و جراح متشکرم که در اولین فرصت بداد این کودک رسید و ماجرا ختم بخیر شد امیدوارم در تمامی مراحل زندگی موفق و مهربان! باشند.
    1
    24
    شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۷
    Anarchist - دبلين، ایرلند
    اول از همه یک سپاسگزاری بزرگ به این پزشک اخلاق مدار و حاذق. دوم تنلنگر به پدر و مادر بی‌ ملاحظه که با بی‌ مسئولیتی چنین ریسکی‌ بر بچه خود و همچنین خانواده‌شان وارد میکنند. دوستان نگوئید بچه خودش چاقو را برداشت، می‌‌دانم ,اما من هم بچه دارم، بچه که نمیفهمه، ما پدر و مادرها نباید حتا یک لحظه چشم از بچه تا زمانی‌ که از آب و گل در بیاد برداریم. من ۸ا ساله که خارج از ایران زندگی‌ می‌کنم، و هرگز چنین چیزی نشنیدم.
    0
    2
    دوشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.