اما اگر از آدم هایی که خورشید را سال ها در آسمان دیده اند و موی سپید کرده اند، بپرسی، ساعت ها برایت از خاطرات حمام عمومی، حمام دامادی می گویند و حال آن شیر آب فراموش شده را خوب می فهمند.
گوش هایت را اگر تیز کنی صدای کسی را جایی میان زمان می شنوی که میان بخار و همهمه فریاد می کشد:خشک، خشک...