ایران وایر می نویسد : فرج الله سلحشور کارگردان سینمای ایران بعد از یک دوره طولانی بیماری درگذشت. حاج فرج، یکی از پر حاشیه ترین افراد سینمای ایران که نه فقط به خاطر کار هنری و افتخارش به آتش زدن سینماها که به خاطر اظهار نظرهای توهین آمیزش در دوران احمدی نژاد، چندین بار به دادگاه رفت و با وجود محکوم شدن با کمک همفکران تندرویش از مجازات رها شد. او در حالی در سن شصت و سه سالگی به بیماری سرطان درگذشت که آرزوی فیلمی درباره حضرت موسی را برای تو دهنی زدن به اسراییل به گور برد.
او کارگردانی بود که روزگاری سینمای ایران را فاحشه خانه دانست و تاکید کرد که بازیگران زن سینمای ایران - به جز آن هایی که در فیلم های او بازی کردند- شغل اصلیشان روسپی گری است. البته او این اظهار نظر را در واکنش به خبر حضور آنجلینا جولی در ایران گفت. او در این اظهار نظر جنجالی گفت:« سینمای ایران فاحشه خانه است و احتیاجی به آوردن فاحشه بین المللی نیست.»
سلحشور در حالی چنین ادعایی را کرد که برخی از بازیگران زن که در فیلم های او بازی داشتند از درخواست های غیر اخلاقی اش به ستوه آمده بودند. موضوعی که البته بعدها دخترش نیز در گفتگویی جنجالی به آن اشاره کرد و گفت که پدر و برادرانش که ادعای مسلمانی می کنند از مدافعان چند همسری و صیغه هستند.
این اظهار نظر سلحشور برایش بیشتر از این دردسر ساز شد و چندی بعد از سوی برخی از بازیگران زن ایرانی بی جواب نماند و بازیگرانی چون ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، نگار جواهریان، هانیه توسلی، باران کوثری، رؤیا تیموریان و لیلی رشیدی شکایتی را علیه او تنظیم کردند. شکایتی که در نهایت رای دادگاه را به نفع این بازیگران برد و سلحشور را مجبور به عذرخواهی از آن ها کرد. هرچند که او بعد از این عذرخواهی هم همچنان نسبت به بدنه سینمای ایران حمله های تندی می کرد.
فرج الله سلحشور متولد قزوین بود و بعد از انقلاب به همراه جوانان تندرویی چون محسن مخملباف که از "حظیرهالقدس" بهاییان بالا رفتند و حوزه هنری را در مقابل هنر مستقل بنیان گذاشتند. او در نخستین فیلم سینمایی مخملباف یعنی توبه نصوح نقش اصلی را بازی کرد. سلحشور پیش از انقلاب البته به اعتراف خودش در کار حمله و اتش زدن سینماها مشغول بود. این کارگردان سینما در یکی از برنامه هایی که حضور داشت با افتخار به این که روزگاری سینماها را آتش زده است گفت:« قبل از انقلاب اسلامی ماهیت سینما برای مردم روشن بود و خانوادههای مذهبی با سینما و تلویزیون هیچ کاری نداشتند و ما به خوبی میدانستیم که سینما کانال ورود فرهنگ بیگانه به کشور ما است... من جزء کسانی بودم که قبل از انقلاب سینما آتش زدم و متأسفانه بعد از انقلاب برای همان سینماها موزه درست شد و هنوز هم از آنها حمایت میشود.»
البته او بعدها اعلام کرد سینما رکس که بیش 600 نفر در آن سوختند کار او نبوده است. سلحشور از سال 72 تصمیم گرفت تا به جای بازیگری وظیفه خود در حوزه کارگردانی ادامه دهد و در نخستین اقدام فیلم ایوب پیامبر را ساخت که یکی از ضعیف ترین آثاری بود که در سینمای ایران با هزینه بسیار بالایی ساخته شده است. اما او از شکست ایوب پیامبر مایوس نشد و فیلم بعدی خود یعنی مردان آنجلس را که زندگی اصحاب کهف را به تصویر می کشید را با هزینه میلیاردی ساخت. فیلمی که با وجود همه حمله های سلحشور به سینمای هالیوود با دکورهایی شبیه به فیلم هایی چون بن هور و ال سید ساخته شد. او در این فیلم برای نخستین بار یک بازیگر زن را معرفی کرد که قرار بود تنها برای همین یک فیلم بازی کند. قراری که مهتاب کرامتی بعدها آن را شکست و به یکی از شناخته شده ترین بازیگران سینمای ایران مبدل شد. این قرار را سلحشور بعدها با مصطفی زمانی بازیگر نقش یوسف پیامبر هم گذاشت اما او نیز با توجه به فروش خوب سریال یوسف در کشورهای عربی که بیشترش را مدیون چهره او بود به یکی از بازیگران پرکار سینما تبدیل شد. سریال یوسف پیامبر اما حاشیه های زیادی برای سلحشور داشت. او که این فیلم را تقریبا براساس منابعی چون زندگینامه سینهوهه ساخته بود به دزدی فیلم نامه متهم شد و در سال 89 شعبه ویژه رسیدگی به جرایم کارکنان دولت فرجالله سلحشور را به جرم سرقت ادبی از طریق رونویسی فیلمنامه سریال یوسف پیامبر از مجموعه کتاب و فیملنامه دوجلدی «یوسف صدیق» اثر شهابالدین طاهری به ۳ سال حبس و پرداخت جریمه ۱٫۵ میلیارد تومانی محکوم کرد. او البته بعدها محکومیت خود را تکذیب کرد و گفت:« من فکر میکنم این دوستان پول گرفتهاند تا خبرهای دروغ را همهجا منعکس و بدون اجازه منتشر کنند... ایشان یعنی عباس بابویهی ریاست هیئت کارشناسی پرونده شکایت شهاب الدین طاهری را اکثر دوستان در سینما میشناسند. حتی یک اثر قابل دفاع ندارند؛ لذا وی نمیتواند این هیئت را کارشناسی کند.» سلحشور به کمک دوستانش در قوه قضاییه یاران هیچ گاه این جریمه و زندان را نپرداخت. اما این تنها حاشیه یوسف نبود. بعد از این فیلم کتایون ریاحی که بازیگر نقش زلیخا بود اعلام کرد که برای همیشه از سینما خداحافظی خواهد کرد. او هیچ مصاحبه ای در این مورد نکرد که دلیلش برای کناره گیری از بازیگری چیست. اما یکی از نزدیکان او تایید کرد که آزارهای جنسی و درخواست برای صیغه کردن که توسط سلحشور در زمان فیلمبرداری مطرح شده بود باعث چنین تصمیمی شد. هرچند خودش هنوز هم این داستان را تایید نکرده است.
اما زینب سلحشور، دخترش که مشاور خانواده و هنرمندی است که حدود 9 سال در سینما، تلویزیون و رادیو کار کرده با انتقاد از رفتار پدر و دو برادر روحانی اش گفت:«جریانی هدایت شده و سازمان یافته برای ترویج چند همسری در سینما و تلویزیون به راه افتاده که نتایج آن میتواند در جهت اهداف دشمنان انقلاب مصرف شود. وی انتقاد خود را بیشتر متوجه ناظران بخش فرهنگی کشور میداند تا هنرمندان و فیلمسازان.»
او با ابراز شرمندگی از حرف های پدرش گفت:« من به عنوان یک مخاطب عادی نظر میدهم، کاری ندارم که نسبت من با کارگردان این کار چیست. من شرمندهام از همه جوانهای این مملکت که دین برایشان اینطور تعریف میشود. متاسفم و نگرانم از آینده این نسل با دین و سیرت و قرآن. نمیدانم تکلیف آنها چه خواهد بود؟»
دختر سلحشور که گفته بود هیچگاه با پدرش در مورد سینما موافق نیست گفته بود:«اگر سینمای ایران فاحشه خانه است، اگر فساد دارد یا «هر کسی که به آن نزدیک می شود بوی این لجن را می گیرد» پس باید آقای سلحشور توضیح دهد چطور با همین سینما مسئولان تراز اول کشور دیدار می کنند، از آنها تقدیر می کنند و به آنها رهنمود می دهند. البته کسی منکر برخی مشکلات در سینمای ایران نیست که البته کم هم نیست ، اما آیا این گونه برخورد چهره ای چون سلحشور و به یک چوب راندن همه، غیر از دامن زدن به این مشکلات، کمک دیگری می کند؟»
سلحشور در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد جزو مدافعان او بود و انتقادهایش نسبت به خانه سینما منجر به زدن تهمت هایی شد که بار دیگر پای او را به دادگاه باز کرد. دادگاهی که این بار هم او از زیر آن در رفت. او از سوی احمدی نژاد و رهبر ایران بارها مورد تشویق قرار گرفت و به او لقب مالک اشتر دادند. سلحشور در یکی دو سال گذشته با رویای ساختن فیلم حضرت موسی با وجود بیماری تلاش زیادی کرد. تلاشی که از سوی همفکرانش نادیده گرفته شد و در نهایت نیز بیماری او را از پای در آورد و تجویز اشتباه دکتر باعث فلج شدنش شد. در نهایت نیز سرطان جانش را گرفت. اما او از مرگ نیز از انتقاد دست نکشید و وصیت کرده است که در قطعه هنرمندان و کنار هنرمندانی از دید او هنرمندان واقعی نیستند دفن نشود. او قرار است در امامزاده باغ فیض دفن شود.