'به هر حال بهتر است رأی بدهیم!' تکرار یک تجربه پس از چهل سال؟
+53
رأی دهید
-26
بی بی سی : همن سیدی (تحلیلگر سیاسی)"به هر حال بهتر است رأی بدهیم! خوب قبول دارم که فضای سیاسی کشور مخصوصاً پس از... از قبل هم بستهتر شده است، دیگر با... وضع حق انتخابی باقی نمانده است، ولی باز نباید با صندوق رأی قهر کنیم. راه دیگری نیست. جنبش... که شکست خورد، همه فعالان... و... در زندانند. حتی چهره معتدلی مثل... هم اجازه فعالیت ندارد و زندانی شده است. جوانان دانشگاهیمان همه به نام... در خیابانها و زندانها کشته میشوند. ولی به هر حال باید رأی بدهیم. همین حزب...، کی فکرش را میکرد که هفت میلیون عضو بگیرد؟ خیلی ناامید کننده است! ولی باز بهتر است که رأی بدهیم. مگر نمیبینی کل جهان و منطقه ناآرام است. قدرتی چون... ده سال است در... گیر کرده، در... هم علیه... کودتا میشود هم علیه... هم... را اعدام میکنند هم... را ترور. کل... و... و... با... درگیرند، کردهای تحت رهبری... با بغداد درگیرند، ... و... میلیونها کشته دادند. ببین در... چه خبر است! خوب است ما حداقل امنیت داریم. درست است که آزادی نداریم ولی قدرت اصلی منطقه هستیم. ببین،... ما را... خلیج فارس میداند. ابرقدرتی مثل... ناچار شد که منافع ما را در منطقه بپذیرد. با همین انتخابهای محدود، با همه ضعفها، باز این انتخابات برای ما در منطقه عزت و افتخار میآفریند".
***
این مونولوگ فرضی، مربوط به اصلاحطلبها و فضای سیاسی روزهای اخیر نیست.
با خواندن متن کامل در زیر، متوجه میشویم این حرفها مربوط به ۴۰ سال پیش است، آخرین انتخابات مجلس شورای ملی در دوران سلطنت در سال ۱۳۵۴.
این استدلال کسانی بود که هم به خود ظلم کردند هم به حکومت.
نه به خود اجازه فکر کردن به گزینه جدیتری دادند، نه برای حاکمیت پیامی جدی فرستادند.
شاه کاملاً پذیرفته بود که مملکت آرام است و میتواند هر کاری بکند.
چند سال بعد که آرامش ظاهری به انقلاب ختم شد، هم شاه و هم مخالفان دست پاچه بودند.
نه مخالفان میدانستند چه میخواهند، نه شاه میدانست چه باید بکند.
هم شاه فرصت اصلاحات احتمالی را از دست داد، هم انقلابیون فرصت انقلابی دمکراتیک را.
***
متن کامل:
به هر حال بهتر است رأی بدهیم! خوب قبول دارم که فضای سیاسی کشور مخصوصاً پس از تأسیس حزب رستاخیر از قبل هم بستهتر شده است، دیگر با سیستم تک حزبی، حق انتخابی باقی نمانده است، ولی باز نباید با صندوق رأی قهر کنیم. راه دیگری نیست. جنبش ملی که شکست خورد، همه فعالان جبهه ملی و نهضت آزادی در زندانند. حتی چهره معتدلی مثل بازرگان هم اجازه فعالیت ندارد و زندانی شده است. جوانان دانشگاهیمان همه به نام مجاهدین و چریکهای فدایی در خیابانها و زندانها کشته میشوند. ولی به هر حال باید رأی بدهیم. همین حزب رستاخیر، کی فکرش را میکرد که هفت میلیون عضو بگیرد؟ خیلی ناامید کننده است! ولی باز بهتر است که رأی بدهیم. مگر نمیبینی کل جهان و منطقه ناآرام است. قدرتی چون آمریکا ده سال است در ویتنام گیر کرده، در عراق، هم علیه شاه کودتا میشود هم علیه رئیس جمهور، هم ملک فیصل را اعدام میکنند هم عبدالکریم قاسم را ترور. کل سوریه و مصر و اردن و عراق با اسرائیل درگیرند. کردهای تحت رهبری ملا مصطفی با بغداد درگیرند. پاکستان و بنگلادش میلیونها کشته دادند. ببین در کامبوج چه خبر است. خوب است ما حداقل امنیت داریم. درست است که آزادی نداریم ولی قدرت اصلی منطقه هستیم. آمریکا ما را ژاندارم خلیج فارس میداند. ابرقدرتی مثل شوروی ناچار شد که منافع ما را در منطقه بپذیرد. با همین انتخابهای محدود، با همه ضعفها، باز این انتخابات برای ما در منطقه عزت و افتخار میآفریند".
۴۶

amirHassna - سیدنی، استرالیا
در اینکه شاه انسان فقید و وطن پرستی بود در مقایسه با اخوندکها شکش درش نیست اما متاسفانه در اداره مملکت چندان درست عمل کرد در نتیجه مردم اصلا سواد سیاسی نداشتن و راحت فریب ملا رو خوردن. شاه نیاز به اصلاحات داشت ا ما دیر متوجه این اوضاع شد و مردم قبلا تصمیم گرفته بودن با هر کسی جز شاه سازش کنن. شکی درش نیست شاه اهداف بلند مدتی داشت که برای اینده مرم ایران مفید بود اما دانش سیاسی و فهم مردم اون زمان در نظر گرفته نشد. جامعه ایران همیشه دچار خرافات و بیسوادی سیاسی بوده و هست. تا زمانیکه سواد مردم بالا نره شاه و اخوند نمی تونن کاری از پیش ببرن.
9
27
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۶
۲۶

romano - تهران، ایران
من مخالف رژیم هستم ولی رای ندادن یعنی همسویی با ملاها سناتورهای خاص آمریکا یهودیها و آیت الله بی بی سی! دلیل؟ آمدن مجلسی مانند مجلس نهم آرزوی حکومت است تا دست آورد اتمی را لوث و تبدیل به کشمکش مجدد کند از آنطرف (تندروهای آمریکا و یهودیها) هم آنطرف بقا را در این کشمکش میبینند. رفتن بیشتر ایران به سوی جامعه بین الملل یعنی هوای تازه برای مردم و مخصوصا نسل جوان بدون کاهش قدرت تندروها اتفاقا بشما قول می دهم این حکومت ۱۰ سال دیگر بازهم بیمه خواهد شد و براحتی رهبری آینده ایران از تندروها خواهد بود و از آن بدتر مفهوم آن برای دنیا این خواهد بود مردم ایران این حکومت را میخواهد. سوال آیا روحانی و باندش طرف مردم است یا حکومت؟ روحانی دست پرورده این به اصطلاح انقلاب است و طبیعتا به فکر بقای آن است اما از طرفی جزو آندسته است که میگوید (یا امید ندارند) که جمهوری اسلامی با روند کنونی بقا پیدا کند پس حیات خود را در گرو با مردم بودن (تا حدی نه کاملا) و آینده بعد از خامنهای میبیند. قدرت جمهوری اسلامی همین بود که بود قدرت بیشتری ندارد پس رای دادن همیشه مهم است چون زلزله حیات رژیم در آن است.
36
9
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۹
۴۴

aarian - تهران، ایران
چقدر جالب. اون موقعه از یک طرف الان هم که از اون طرف افتادیم.
4
10
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۱
۳۵

Raymondweb - ایران، ایران
درود...چی بگم والا..با این که جهان به شدت ناامن شده به بواسطه کثافت کاری های آمریکا اسرائیل و اسلام گراهای تندرو دیگه جای امنی پیدا نمیشه...الان که توی ایران هستیم حداقل امنیت پیدا میشه...چاره نداریم...عرب های علیه ما دشمن شدند ولی نمی تونن با وجود قدرت نظامی بالای ایران علیه ایران حمله کنن...بنابراین نیاز داریم ایران رو برای همیشه قدرتمند کنیم...جهان در حال تغییره و قدرت امریکا کاهش پیدا می کنه و قدرت روسیه و چین و ایران بالا میره...چی بگم
26
8
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۹
۳۵

Roxenda - لندن، انگلستان
خلایق هرچه لایق .
6
17
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۳
۷۴

نازک بین - شفیلد، انگلستان
تاریخ گذشته نشان میدهد وقایع تکرار مکررات است. عقربه های ساعت نمی ایستند.حول محوری دائم میجرخد و ملت هم همانند عقربه حول این محور مدت 40 سال است میجرخد بدون اینکه تغییری در شعاعش یا فضایش ایجاد شود.
0
17
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۷
۴۰

Liberte - تهران، ایران
به این جمع بندی رسیم که در نهایت بهتر است رای ندهیم.
1
28
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۷
۷۱

senator x - تهران، ایران
romano - تهران، ایران:تمام زور رژیم هم همین است کهباین بهانه ها ملت را پای صندق رای بکشاند.رژیمی که خودش افراد را برای ورود بمجلس انتخاب میکند,بعد بملت میگوید از میان منتخبین ما نماینده ات را انتخاب کن,بنظرشما باید رای داد؟انها کارشانرا کردند فقط شماها را برای نمایش جلوی دوربینهای خبرنگاران خارجی نیاز دارند.باعث تعجب است که چطور ملت آگاه(غیرخودفروخته ها)دراین 37سال پی بدسیسه رژیم نبرده اند؟حتم بدانید اگر رای دادن بضرر رژیم بود,خامنه ائی برای رای دادن شماها التماس نمیکرد.فقط بیداری ملت باعث بقای آن است.
1
14
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۰:۲۰
۵۸

دریانورد - اسلو، نروژ
خوب شاید اگر همان موقع اصلاح طلبان آن زمان موفق میشدند مردم را قانع کنند که با رای دادن و دیگر فعالیت های مدنی حکومت زمان را ترغیب به پذیرش اصلاحات میکردند، آن انقلاب صورت نمیگرفت و سرنوشت مردم و ایران جور دیگری رقم میخورد!
1
5
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۸
۴۹

آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
چه زیبا بود مقاله آقای سیدی . این نشان می دهد جامعه ما هنوز تغییر نکرده آن زمان هم یک عده می گفتند آقا درسته که این کشور دیکتاتوریه و شاه شخصا نیمی از مجلس را انتخاب می کنه و بقیه هم باید مطیع او باشند ولی این هم باز یک فرصته بیایید آدمهای درست را انتخاب کنید تا کم کم اوضاع بهتر شود اما استدلالهای خاص ایرانی شروع شد : سگ زرد برادر شغاله - اینها همه دستشون تو یک کاسه است - همه چیز از قبل تعیین شده . جامعه ای که سعادت را فقط در انقلاب کردن و سرنگون کردن می داند نتیجه ای بهتر از این هم ندارد
5
0
جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۲:۳۱