زندانی ها در مورد انقلاب ۵۷ چه می گویند؟

ایران وایر , فرشته ناصحی
روزگاری انقلابی بوده، در نوجوانی و جوانی، حالا میهمان زندان اوین: «اعتراف می کنم اشتباه کردم در جریان انقلاب مشارکت کردم.» جوان زندانی از فرصت اعتراف هم سلولی پیر استفاده می کند: «این آشی است که شما با بی درایتی برای ما حاضر و آماده کردید.» کار به مشاجره نمی کشد و با  مزاح و شوخی و خنده تمام می شود اما تلخی اش می ماند.

مهدی، فعال سیاسی ساکن اوین با اشاره به چنین خاطراتی به ایران وایر می گوید: « این بار اول نیست که در روزهای بهمن دور هم جمع می شویم و در مورد درستی یا نادرستی انقلاب بحث می کنیم. من که سنم قد نمی دهد اما چند نفری از ریش سفیدهای بند ما از آدم های مشهور انقلابند. گاهی پیش می آید در چنین جو دوستانه ای به برخی از اشتباهاتشان اعتراف می کنند. زیاد پیش می آید که مسن ترها در مقابل ما جوانان که نسل سوخته محسوب می شویم و در حال تقاص پس دادن بخاطر انقلاب آنان هستیم به اشتباه خود اعتراف کنند.»
 
او تاکید می کند هوادار رژیم سابق نیست: «مسلما ما سلطنت را قبول نداریم و مخالف بازگشت سلطنت هستیم اما این انقلاب یک اشتباه بود، به هر حال سلطنت مطلقه کماکان ادامه دارد.»
 
ناصر یکی دیگر از زندانیان سیاسی است که نگاهی تاریخی تر به موضوع دارد: « چپ ها و اسلام گراها انقلاب کردند نه مردم؛ چریک ها و گروه های آموزش دیده چپ با رویای مبارزه با امپریالیسم وارد ماجرا شدند و بعد از آن هم اسلام گراها و افرادی مثل محمد غرضی، چمران و هاشمی بودند که در خاطراتشان گفتند ما به فلسطین و جنوب لبنان اعزام می شدیم تا آموزش های چریکی ببینیم و از فلسطین، پاکستان،عراق و لیبی کمک های نقدی و سلاح می گرفتیم تا در ایران انقلاب کنیم. این دو گروه در ماه های آخر ۵۷ مردم را با وعده های غیرواقعی به خیابان ها کشاندند و فرصت پیشرفت تدریجی را از ایران گرفتند. به فیلم های باقیمانده از آن دوران نگاه کنید، غالب شرکت کنندگان در تظاهرات ها هواداران مجاهدین خلق، چریک های فدایی و احزاب اسلام گرا بودند.»
 
آقای «ق» یک زندانی اصلاح طلب ساکن زندان اوین است. او که این روزها به فکر چرایی انقلاب سال 57 افتاده در این باره نظر متفاوت تری دارد و به این نکته اشاره می کند که وقوع انقلاب در آن روزها ضروری بود، اما مسیر آن به اشتباه افتاد: «هیچ کدام از ما با ایده جامعه امروز وارد جریان انقلاب نشدیم. نمی دانستیم حرف ها و ادعاهای خوب و روشنی که مطرح می شود بعد از رسیدن به قدرت اینگونه زمین گذاشته می شود و با مردم و  حتی با خود ما که فرزندان همین انقلاب بودیم، اینگونه برخورد می شود. به هر حال ایده ما به انحراف کشیده شد، نشانه مستقیم این حرف هم زندان بودن امروز ماست. آن روزها از وجود زندانیان سیاسی به عنوان حربه ای برای به ثمر رسیدن انقلاب استفاده می کردن و اینکه چرا باید فرزندان این سرزمین در زندان باشند. چرا باید ساواکی ها دیگران را به خاطر اعتقادشان به بند بکشند؟ حالا کسی نیست بگوید چرا ما در زندانیم؟»
 
یک ملی گرای زندانی معتقد است: «دولت بختیار به تدریج مسیر باز گذاشتن آزادی های سیاسی را باز گذاشته بود، روشی شبیه به سلطنت مشروطه بر سر کار آمده بود که در نهایت به نفع ایران بود. راستش من نمی توانم نام رخدادهای سال 57 را انقلاب بگذارم به نظرم این اتفاق یک شورش اسلامی بود. توجه کنید که طبق آماری که عمادالدین باقی در تحقیقاتش از تعداد اعدام ها و کشته های دوره پهلوی ارائه داده، شمار کل اعدام شدگان و کشته شدگان در جریان مبارزه علیه حکومت پهلوی از سال ۴۲ تا ۵۷، حدود هزار و دویست نفر بوده، حالا شما این آمار را با تعداد اعدام های سیاسی رژیم فعلی مقایسه کنید.»
 
یک روزنامه نگار ساکن بند هفت اوین با تاکید بر این نکته که «انقلاب درست بود اما انقلاب کنندگان نادرست بودند»، می گوید: «این روزها مملکت تا گردن در فساد فرو رفته و در طول سی و اندی سال پیش تا کنون مردم و روشنفکران رودست خورده اند و سرشان بی کلاه مانده. جالب است بدانید من از هر کسی که در زندان در مورد حضورش در روند تظاهرات های اعتراضی زمان شاه می پرسم به کلی حضورش را انکار می کند، انگار که  این حضور نه فخرآمیز و مایه افتخار، بلکه مسئله ای شرم آگین برای این پیرمردها باشد.»

«صادق»، زندانی دیگر، انکار نمی کند که در جریان تظاهرات سال 57 مشارکت می کرده: «دانش آموز بودم و کم سن و سال، نمی توانم انکار کنم که جوگیر شده بودیم و فعالیت اجتماعی و شرکت در تظاهرات برایمان جالب بود. اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم من و دوستانم به خیابان می رفتیم، چون هیجانش را دوست داشتیم و تعطیل کردن مدرسه برایمان جالب بود، یعنی به تعطیی کشاندن مدرسه برایمان جالب تر بود تا شرکت در مبارزه ای که ایده ای از آن در ذهن نداشتیم.»
 
«حسین» به جرم امنیتی در زندان است، او می گوید متولد بعد از انقلاب است و اصلا آن روزها را نمی نشناسد اما در این مورد با مسن ترها حرف زده است: «پدرم آن روزها معلم بود و در روند تظاهرات سال 57 شرکت فعال داشت. اما باعث تعجب من بود که همیشه حضورش را انکار می کرد، انگار که کار شرمسارانه ای کرده باشد. هر بار هم بحثمان به مشاجره می کشید و من می گفتم حداقل مسئولیت کارتان را بپذیرید؟ او پاسخ می داد جوان بودیم و نمی دانستیم کدام راه و کدام چاه است. آمدن در خیابان و همدلی عمومی و آن شور و هیجان و مهربانی که در مردم ایجاد شده بود و هماهنگی که وجود داشت، باعث حضورمان شد.
پدرم می گوید تا ماه های منتهی به وقوع انقلاب اصلا نام آیت الله خمینی را نشنیده بود و فقط چند ماهی مانده به انقلاب بود که او در ذهن مردم تبدیل به شخصیتی کاریزماتیک شد. او حالا می گوید اگر مانع روند اصلاحات تدریجی نمی شدند، به نفع همه بود و شاید جامعه امروز ما چندین سر و گردن از بسیاری از کشورهای توسعه یافته، جلوتر بود.»
+69
رأی دهید
-8

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۹
    آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه

    واقعا هم بختیار همان چیزی بود که ما می خواستیم . او 28 مرداد را کودتا اعلام کرد ساواک را منحل کرد و عوامل فساد و ظلم را به زندان انداخت و آزادی مطبوعات را برقرار کرد دیگر چه می خواستیم ؟ اما وقتی ملتی کور می شود و فقط امام را می بیند امامی که او را نمی شناسد نتیجه همین می شود
    11
    65
    ‌پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    aarian - تهران، ایران

    نظامی که قابل اصلاح بود، شاهی که در تلویزیون گفت من هم صدای انقلاب شما را شنیدم و قول میدهم که اشتباهات گذشته هیچگاه تکرار نشود را سرنگون کردند. به جایش آخوند دیوانه قدرت به رهبری رسید که اسلام سر لوحه کارش بود و ایران را درید و نابود کرد. حالا دنبال اصلاح آخوند میگردیم! جماعتی غریب هستیم ما...
    2
    78
    ‌پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۵
    siavashomaha - منچستر، انگلستان

    نابود جمهوری اسلامی ،،ننگ‌ و نفرین بر شورشیان ۵۷
    2
    62
    ‌پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۰
    chupan - یونشاپینگ، سوئد

    . «صادق»، زندانی دیگر، انکار نمی کند که در جریان تظاهرات سال 57 مشارکت می کرده: «دانش آموز بودم و کم سن و سال، نمی توانم انکار کنم که جوگیر شده بودیم و فعالیت اجتماعی و شرکت در تظاهرات برایمان جالب بود. اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم من و دوستانم به خیابان می رفتیم، چون هیجانش را دوست داشتیم و تعطیل کردن مدرسه برایمان جالب بود، یعنی به تعطیی کشاندن مدرسه برایمان جالب تر بود تا شرکت در مبارزه ای که ایده ای از آن در ذهن نداشتیم.». خیلیها از جمله ماها فقط به همچین دلیلهائی ریختیم تو خیابون و عجب غلطی کردیممممممممممممممممم .
    0
    31
    ‌پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۶
    اسب آتش - سیدنی، استرالیا
    خود ما مردم ایران مشکل هوچی گری داریم، اگه وضع اقتصادی خوب میموند الان همه به شاه هنوزم بدوبیراه میگفتن! ما ملت فقط نوک دماغمون رو میبینیم. زمان ساسانیان گفتیم فقط یزگرد و سلسله اش بروند،تازی یا غیر اون عیبی نداره بیاد، زمان مغول از لج خوارزمشاهیان با مغولان نجنگیدیم،زمان سلطان حسین صفوی لج کردیم و محمود افغان رو حمایت کردیم و صد ها نمونه بی وفائی و غریبه پرستی.هنوزم میگیم اینا برن فلانی که خودمونم نمیدونیم کیه بیاد! دموکراسی هم که اصلا نمیخواهیم تمرین کنیم و هنوزم به فرد وابسته ایم.تا تمرین اصلاحات تدریجی( بجای انقلاب ناگهانی) نکنیم در بروی همین پاشنه میچرخه. صبور نیستیم-تاریخ نمیخونیم-تنبلیم-منفی باف وشایعه سازیم وفقط حرف و حرف وحرف ،بخاطر همینه که تو شعر سرائی تو دنیا تکیم!!
    15
    27
    ‌پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۶
    ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
    جمع کنید این مسخره بازیها رو، تر زدید به مملکت حالا اومدن که ال و بل ....ملت به اندازه پشم فرهنگ نداشت و خوب چوبشو هم خورد. حالا تازه اولش, صبر کنید. این قانون طبیعت که جامعه ایران باید به درجه نابودی مطلق برسه، بعدش نوبت شروع تازه هست اما بدون دین.
    5
    22
    ‌پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۷۱
    senator x - تهران، ایران
    بقای این مملکت برژیم سلطنتی است اما قانونمند.حالاهرچندسال طول بکشد.تاریخ نشان داده هرمملکتی که از سلطنت افتاد,دیگه رو نیامد.حالا هم شاه دارید,خامنه ائی,حداقل یک پادشاه سالم و آبرومند داشته باشید.
    2
    5
    جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۵:۳۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۳
    ordak - بن، آلمان
    کاریزماتیک ....نمیدانم کسانی که این کلمه را بکار میبرند،معنی ان را هم میدانند یا فقط این کلمه را تکرار میکنند که بگن روشنفکریم!؟،اگر بجای این کلمه مترادف فارسی استفاده بشه ، فارسی زبانها اونو حالی نمیشن یا میگن طرف امل است؟!
    0
    2
    جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.