کارد به استخوان کارلوس کروش رسیده است... این را نزدیکان سرمربی تیم ملی میگویند، آنهایی که از نزدیک نظارهگر حرص خوردن مرد پرتغالی و کلنجار بینتیجه او با رئیس فدراسیون فوتبال هستند. کروش روزی که داشت با هماهنگی فدراسیون فوتبال از ایران میرفت، هرگز فکر نمیکرد وقتی برمیگردد، اوضاع به همان بدی باشد که بود و حتی بدتر هم شده باشد.
گویا کفاشیان آن زمان به کروش گفت حالا که رقابتهای انتخابی المپیک برگزار میشود، لیگ هم تعطیل است، فعلاً برو استراحت کن و تا تو برگردی، ما هم مشکل لباس تیم ملی را حل میکنیم و اوضاع چمن کمپ هم درست میشود.
انگار کفاشیان فقط میخواست باتوجه به مصاحبههای تند مایلیکهن و احتمال ایجاد تنش میان مدیرفنی تیم امید و سرمربی تیم ملی، کروش را از ایران دور کند.کروش حالا برگشته اما هیچ چیز عوض نشده است. نه تنها وضعیت کمپ تغییر نکرده و مشکل لباس حل نشده بلکه اینترنت کمپ هم قطع است و سرویس بهداشتی کمپ را هم گرفتهاند و بدتر از آن، ساختمانی که کروش برای سنجش آمادگی جسمانی تیم ملی کنار کمپ پایهریزی کرده، خیلی راحت و دو دستی برای درآمدزایی تقدیم جای دیگر شده است! اما آنچه کارلوس را به نقطه جوش رسانده، حرفهای جدید کفاشیان است. سرمربی تیم ملی از او خواسته ملیپوشان در امارات اردو بزنند اما رئیس فدراسیون گفته از کروش میخواهیم به ما تخفیف بدهد و اردو را در ایران برگزار کند! کجای ایران؟!
کمپی که زمین چمن آن افتضاح است؟! سرمربی تیم ملی چه چیزی را باید تخفیف بدهد؟ مگر او و کفاشیان در حال معامله هستند که یک طرف از طرف مقابل تخفیف میخواهد؟ اصرار کارلوس کروش روی برپایی اردو و انجام بازی تدارکاتی برای این است که جوانان تیم ملی باید در اردوها و بازیهای تدارکاتی آبدیده شوند و تجربه کسب کنند. روزگاری کروش در تیمش بازیکنان باتجربه داشت و میدانست هرچه جنجال و حاشیه درست شود، بازیکنان مجرب خودشان را گم نمیکنند اما جوانان باید زیر بال و پر خودش باشند تا از حاشیه نترسند و خودشان را نبازند.حاشیه هم که برای کروش از در و دیوار میبارد...
او هر کاری کند یک عده میگویند منافع شخصی دارد، مثلاً وقتی با استفاده از روابط خود با دوست دوران کودکیاش در پرتغال که بزرگترین هتلدار این کشور اروپایی است، اردوی رایگان دوازده روزهای در پرتغال برای تیم ملی جور کرد تا در روزهای بیپولی فدراسیون، تیم ملی 12 روز رایگان در استادیوم ملی پرتغال تمرین و بازی کند (در این استادیوم جز تیم ملی پرتغال، فقط تیم ملی برزیل تمرین کرده بود) به او تهمت زدند برای خوشگذرانی به پرتغال رفته و هزینه روی دست فدراسیون گذاشته است.
آن زمان کروش در ازای لطفی که دوستش به تیم ملی کرد، از فدراسیون خواست حداقل دو تابلوی تبلیغاتی ورزشگاه آزادی را به شرکت این شخص اختصاص بدهند تا جبران هزینههایی که دوست کروش برای اردوی ملیپوشان کرده بود، بشود و حتی این کار هم انجام نشد. از این بلاها کم سر کروش نیامده است. سرمربی تیم ملی یک بار میخواست دستیارش لوسیانو را برای تماشای بازی عربستان و عمان از یک کشور عربی به ریاض بفرستد. هزینه این کار کمتر از 500 دلار بود و فدراسیون گفت همین پول را هم نداریم! اما همان زمان به گوش کروش رسید 500 هزار دلار اعتبار مستقیم از دفتر رئیسجمهور به حساب وزارت ورزش ریخته شده که 200 هزار دلارش را به تیم ملی دادند و 300 هزار دلار بابت طلب یک مربی ایرانی پرداخت شد!
نزدیکان کروش میگویند او به این نتیجه رسیده که دارد وقت خود را در ایران تلف میکند. او در خلوت خود میپرسد واقعاً برای چه باید بجنگم؟! سالی حداقل یک پیشنهاد عالی را به خاطر ادامه همکاری با ایران رد میکنم و هر سال مشکلات بیشتر میشود، فدراسیون هم فقط وعده میدهد و خبری از تحقق وعدهها نیست.
چند وقت پیش یکی از دوستان کروش به او گفته بود حالا که شهرداری این همه به تیم امید کمک کرده، شما هم لباس رسمی بپوش و برو جلوی شهرداری و بگو به تیم ملی بزرگسالان هم پول بدهند...
کروش در جواب این شوخی گفته: «در 15 ماه 8 اردوی خارجی برای تیم امید گذاشتند که باید هم میگذاشتند اما چرا وقتی من برای تیم ملی بزرگسالان اردو میخواهم، میگویند پول نداریم؟!» حتماً خبر اینکه 600 میلیون پول لباس برای تیم امید داده شده و 80 میلیون هم اضافه بار، به گوش کروش رسیده، آن هم در روزهایی که تیم ملی لباس ندارد! اینها حرص او را درمیآورد اما شاید کروش نگران است که میخواهند حذفش کنند! او میبیند آدمهایی اطراف کفاشیان نفر به نفر حذف شدهاند و او هیچ واکنشی نشان نداده است. از نایب رئیس اول و دوم تا نایبرئیس بانوان و دبیرکل و شاید از خودش میپرسد نفر بعدی منم؟!
این مجموعه نگرانیها، کارلوس را به نوشتن استعفایش مصمم کرده است. به او میگویند صبر کن، در سال جدید اوضاع با چند تغییر بهتر میشود اما کارلوس اهل حساب کتاب است و لابد با خودش میگوید تا آن موقع با این وضعیت، چند 3 امتیاز را از دست میدهم و در قامت یک بازنده قرار میگیرم.
دیروز وقتی به یکی از نزدیکان کروش گفتیم آیا استعفای او جدی است، جواب داد: «اوضاع تیم ملی هیچ وقت تا این حد بد نبوده، کروش هم ناراحت است. او میگوید به من تهمت میزنند که پولکی است اما یک نفر به من نگفت 12 کارتن لباسهای برند اصلی که من به ایران آوردم و مفقود شد، کجا رفت؟ تنها واکنش رئیس این بود که وضع مالیات خوب است و بیخیال شو!... او میگوید من که برای حقوق خودم فریاد نمیزنم، نگران فوتبال ایران هستم اما چرا باید تنهایی حرص بخورم؟!» وضعیت تیم ملی اصلاً خوب نیست. این بار کروش با تمام وجود لمس کرده و انگار دیگر نمیخواهد بماند. فقط معلوم نیست او اسفند ماه میرود یا فروردین بعد از دو بازی مقابل هند و عمان؟!
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان