عامل جنایت در پارک بهاران با انکار موضوع ارتکاب قتل به خاطر اسید پاشی گفت: نمیدانم فاز مقتول که شیشه ای و خطرناک بود، چه بود و من مرتکب قتل نشدم.
به گزارش میزان، پسر جوانی که عصر یکشنبه در پارک خیابان بهاران با مرد جوانی درگیر شده بود و او را با ضربه چاقو به قلبش به قتل رسانده بود، صبح امروز پس از ترخیص از بیمارستان با انتقال به دادسرای امور جنایی، مورد بازجویی قرار گرفت.
پسر جوان به نام رضا ، در بازجوییها با انکار قتل، مدعی شد: ابراهیم را از ده سال قبل میشناختم که با برادرش در یک کلاس درس میخواندم، در این مدت با آنها هیچ رابطه ای نداشتم؛ تا اینکه مرداد ماه در یک جشن عروسی، در بوستان ولایت؛ امید، برادر ابراهیم سر میز شام با چاقو به من حمله کرد و از ناحیه کتف مجروح شدم.
بعد از گرفتن پول درمان از امید، شکایت کردم اما با وساطت بزرگان محل، از شکایتم صرفنظر کرده و دیه ۵۰ میلیون تومانی را نگرفتم.
در این مدت هیچ ارتباطی با خانواده مقتول نداشتم تا اینکه روز حادثه، به خاطر بیکاری قصد داشتم، با فروش حلقه ازدواج خودم و همسرم، لباس بخرم. وقتی به طلا فروشی رفتم، آنجا بسته بود و در راه برگشت چند نفر از اهالی مدعی شدند، ابراهیم شیشه کشیده و با چاقو منتظر است تا من را به قتل برساند.
به حرف آنها توجه نکردم، وقتی به نزدیک خانه رسیدم؛ وی با دو چاقویی که همراهش بود، سد راهم شد و مرا به پارک محله برد. او به سمتم حمله کرد و ابتدا با ضربه ای، دستم را مجروح کرد. مرد جوان، شیشه کشیده بود و با تهدید من را مورد ضرب و شتم قرار داد.
ابراهیم با دو چاقویی که همراهش بود، من را به زمین انداخت و چند ضربه به پایم زد. من هم با لگد، سعی کردم او را از خودم دور کنم که موفق نشدم. هیچ چاقویی همراهم نبود و پسر جوان را من نکشته ام.
در حین درگیری، مرد شیشه ای، با فریاد “سوختم! سوختم!” از من جدا شد و به طرف خانه شان دوید؛ اما چند متر آنطرف تر روی زمین افتاد. من هم به دلیل اینکه خون زیادی از دست داده بودم، بیهوش شده و به بیمارستان منتقل شدم.
آقای قاضی نمیدانم فاز مقتول چه بود و چرا با من درگیر شد و باور کنید من او را نکشته ام.
بعد از مرگ برادرم، ۴ سال است که قرصهای آرام بخش استفاده میکنم و تحت درمان روانپزشک هستم.
متهم در ادامه با رد ارتکاب جنایت به علت اسید پاشی، گفت: چند ماه قبل، برادر مقتول روی خودروی دوستش، اسید پاشید و سعی داشت من را به عنوان اسید پاش معرفی کند. اما این موضوع هیچ ربطی به قتل نداشت. چرا که صاحب خودرو متوجه شد؛ اسید پاشی کار سعید بوده است. حتی در محله شایع شده بود، ابراهیم به خاطر گوشت قربانی، پدرش را کشته است و با صحنه سازی قصد داشته قتل پدرش را خود کشی نشان دهد. من نیز این موضوع را از برادران مقتول شنیده بودم.
با اظهارات پسر قاتل، او با دستور بازپرس سعید احمد بیکی، برای انجام تحقیقات بیشتر بازداشت و در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت.
گفتوگو با قاتلرضا که ٢٥ سال دارد ادعا میکند که هیچ ضربهای به ابراهیم نزده و نمیداند چطور کشته شده است.
سابقه داری؟ نه.
ازدواج کردی؟ بعد از ٤ سال دوران عقد نزدیک به یک سال است که ازدواج کردم.
مقتول را میشناختی؟
١٠سال است که بچه محل هستیم.
چرا ابراهیم را کشتی؟
من نکشتم و حتی چاقو هم نداشتم.
از روز حادثه بگو؟
ساعت یک و نیم ظهر بود که به خاطر بیپولی مجبور به فروش حلقههای عروسیام شدم و به همین خاطر به منطقه امامزاده حسن رفتم اما طلافروشی بسته بود. وقتی به محل برگشتم اهالی محل گفتند که ابراهیم شیشه کشیده و دنبال من میگردد. ساعت ٣ بود که به سمت خانه میرفتم و ابراهیم از جلوی کامیون پدرزنم بیرون آمد و در حالی که دستانش در جیب بود گفت «آقا رضا کجا میری» و در همین لحظه با چاقو به سمتم حمله کرد.
تو چه کار کردی؟
ابراهیم با چاقو ضرباتی به سمت صورتم رها کرد که با دست چپم از خودم دفاع کردم و ضرباتش به دستم خورد.
تو هم با چاقو او را زدی؟
نه، من عقب عقب میرفتم و میخواستم فرار کنم که افتادم روی شمشادهای داخل پارک که ابراهیم سعی داشت با چاقو مرا بکشد که با پاهایم از خودم دفاع میکردم و او با ٢ چاقویی که در دست داشت چپ و راست به پاهایم ضربه میزد که در این زمان چند نفر برای کمک به ما نزدیک شده بودند. ابراهیم گفت سوختم و پا به فرار گذاشت و به سمت خانهاش رفتم ودیگر نمیدانم چه شد.
یعنی تو با چاقو نزدی؟
شاید موقعی که با پاهایم دفاع میکردم چاقویش به خودش خورده باشد و شنیدم بعد از فرار روی زمین افتاده و احتمال دارد چاقویش به سینهاش خورده باشد.
با ابراهیم اختلاف داشتی؟
برادرش مرداد ماه امسال در یک جشن عروسی با چاقو زد که من بعد از شکایت دلم برایش سوخت و رضایت دادم اما بعد از مدتی وقتی شنیدم آنها به خاطر زخمی کردنم جشن گرفتند تصمیم به پیگیری پروندهام را گرفتم و شنیدم برادر مقتول چندی پیش به اتریش فرار کرده است.
یعنی ابراهیم به خاطر شکایت برادرش به تو حمله کرد؟
نه، ابراهیم شرور بود و به خاطر اعتیادش با همه درگیر بود که این بار فاز منو گرفته بود. حتی از برادرانش شنیدم که ابراهیم در خانه، پـــدرش را حلق آویز کرده و به همه گفتند خودکشی بوده است.
برادرش چرا تو را با چاقو زد؟
در حالت عادی نبود که از پشت مرا با چاقو زد و هیچ مشکلی نداشتیم.
جریان اسید پاشی به خودروی رضا چه بود؟
برادر ابراهیم چند روز مرا سوار موتورش کرد و در محل دور میزدیم که فهمیدم برنامه دارند و میخواهند پای مرا وسط بکشند که بیخیال شدم و رضا به سراغم آمد و گفت که فیلم اسید پاشی روی خودرویش را دیده و من بیگناهم.
بچه داری؟
رضا در حالی که اشک میریخت گفت عید بچهام به دنیا میآید.
حرف آخر؟
من قاتل نیستم.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان