تارمو، رازگشای جنایت

پسر افغان که زن میانسال را کشته بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد و به قصاص محکوم شد.
این پسر که در بازجویی‌های اولیه منکر قتل بود، با نظر کارشناسان پزشکی قانونی رسوا شد و لب به اعتراف گشود. رسیدگی به این پرونده از عصر پنجم مهر 91به دنبال کشته شدن زن 50 ساله‌ای به نام ویدا در خانه‌اش در خیابان شوش شرقی در دستور کار پلیس قرار گرفت. پلیس وقتی به خانه زن تنها رفت با جنازه وی که با پیچیده شدن روسری دور گردنش خفه شده بود، روبه‌رو شد.
دختر قربانی به ماموران گفت: «مادرم بعد از مرگ پدرم به تنهایی زندگی می‌کرد. از صبح هر چه با او  تماس گرفتم پاسخی نداد تا اینکه نگران شدم و به خانه مادرم رفتم اما وقتی در را با کلید یدک باز کردم با جنازه مادرم روبه‌رو شدم.
مادرم با هیچ کسی خصومت شخصی نداشت و نمی‌دانم چه کسی او را کشته است.» پلیس در نخستین گام از تحقیقات دریافت که گوشی موبایل این زن نیز سرقت شده است. به این ترتیب به ردیابی گوشی موبایل پرداخت و رد یک مرد افغان به نام شاه‌ولی را یافت.
این پسر 22ساله که  خود را بی‌اطلاع از ماجرای مرگ زن تنها نشان می‌داد به ماموران گفت: «من ویدا را نمی‌شناسم. گوشی موبایل را از یک دستفروش به مبلغ 100 هزار تومان خریده‌ام و سیم‌کارت را نیز برادرم به من داده که حالا به افغانستان رفته است.» وقتی بررسی فهرست مکالمات تلفنی قربانی نشان داد که ویدا  بارها با شماره موبایل شاه‌ولی تماس گرفته است تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد تا  اینکه کارشناسان پزشکی قانونی به رازگشایی جنایت پرداختند.
آنها در گزارشی اعلام کردند لکه‌های خون و چند تار مو که در محل جنایت کشف شده است با DNA شاه‌ولی مطابقت دارد. به این ترتیب پسر افغان لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد. این پسر گفت: «من و خانواده‌ام در افغانستان زندگی می‌کردیم و برادر بزرگم برای کار به ایران آمده بود. مدتی بود که برادرم برای ما پول نمی‌فرستاد به همین خاطر به ایران آمدم و فهمیدم با زن میانسالی به نام ویدا دوست شده است. برادرم همه پول‌هایش را خرج زن میانسال می‌کرد. چند بار به برادرم تذکر دادم اما چون دیدم گوشش بدهکار نیست به سراغ ویدا رفتم تا به او بگویم دست از سر برادرم بردارد که با هم درگیر شدیم و او را خفه کردم.» به دنبال اعتراف‌های این مرد، وی دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست امین مقدم‌زهرا و با حضور دو مستشار محاکمه شد. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده دو دختر و پسر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل مادرشان حکم قصاص خواستند. دختر بزرگ مقتول در حالی که اشک می‌ریخت با اشاره به متهم گفت: «چند بار که به خانه مادرم رفته بودم این پسر را در راه‌پله‌ها دیدم.
رفتار مرموزی داشت به همین خاطر به او مشکوک شدم و این ماجرا را به برادرم هم گفتم اما هرگز فکر نمی‌کردم این پسر دست به چنین جنایتی بزند.» وقتی شاه‌ولی پشت تریبون دفاع ایستاد خود را بی‌گناه خواند و  منکر قتل عمدی شد. وی گفت: «باور کنید من هیچ وقت زن تنها را ندیده بودم و نمی‌دانم چطور پزشکی قانونی اعلام کرده است خون  و چند تار  موی کشف شده در محل جنایت متعلق به من است. من تحت فشار در اداره آگاهی  به قتل اعتراف کرده بودم و حالا می‌گویم بی‌گناهم. باور کنید سیم کارت ویدا را برادرم به من داده بود.» در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده پسر افغان را به قصاص محکوم کرد.
+31
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۷
    همایون شایان - اسلو، نروژ

    واقعاٌ جالبه . با یه تاره مو طرفو دو روزه میتونن پیدا کنن و اعدامش کنن . حالا یارو سفارته به اون بزرگی رو آتیش زده یا میلیاردی اختلاص کردن میگن در دست تحقیقه و جالب ترش اینکه بعد از اینکه رسانه ها و مردم بهشون فشار میارن فقط به مخففه اسمشون که اونم معلوم نیست راست باشه اشاره میکنن .
    5
    46
    ‌چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    hossein+87+ - ایران، ایران

    حالا تحت فشار هم میری بالا چوبه دار که برگ افتخارات برادران افغانی در ایران رو گلگون تر کنی.
    5
    32
    ‌چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۱
    era-hashemi - شیراز، ایران

    این شاه ولی برادر شنبه نیست ؟؟؟.
    2
    23
    ‌چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    londonlondon - لندن، انگلستان
    و باز هم برادران افغانِ عزیز
    5
    16
    ‌چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.