علی آخوندان - خبرنگار ورزشی امید نمازی را بسیاری از علاقهمندان به فوتبال با تیم استیل آذین و پس از آن به عنوان دستیار کارلوس کیروش در تیم ملی ایران شناختند، اما او قبل از آن هم برای خودش در آمریکا اسم و رسمی پیدا کرده بود. این مربی ۵۰ ساله در تصمیمی عجیب درست در آستانه جام جهانی برزیل، تیم ملی ایران را ترک کرد و برای مربیگری در رده زنان راهی آمریکا شد.
او از آن زمان تا کنون پلههای موفقیت را طی کرده و حالا سرمربی تیم زیر ۱۸ سال آمریکا است. نمازی بازیکن خیلی خوبی هم هست که خیلی هم باهوش بازی میکند. او یک مربی بالفطره فوتبال است. او حتی وقتی با دوستانش بازی میکند، ناخودآگاه به دنبال هدایت آنها است؛ حتی اگر همبازیان آماتور اصلا ندانند معنای حرفهای نمازی که از آنها میخواهد به جای یارگیری من تو من، منطقهای دفاع کنند، چیست!
فکر میکردید، از انتخاب شما به عنوان سرمربی تیم ملی زیر ۱۸ سال آمریکا اینقدر استقبال شود؟واقعیتش این است که وقتی داخل ایران بودم آن قدر به وجودم انتقاد شد و من را کوبیدند که سمت الان برای همه عجیب بود. البته برای خودم خیلی عجیب نیست، چون این جا از رئیس فدراسیون فوتبال آمریکا تا مربیان سطح بالا همه من را می شناسند.
شما از حضور در جام جهانی را که آرزوی هر مربی است، صرفنظر کردید و به تیم زنان آمریکا رفتید، حالا در جایگاهی هستید که برای مربیان ایرانی دستنیافتنی به نظر میرسد.سمت فعلی من، پست مهمی هست. به خصوص که من به عنوان یک ایرانی این جا هستم. داخل ایران که کار میکردم، افراد زیادی بدون این که تحقیق کنند، می گفتند این از کجا آمده و برای چه به تیم ملی رفته، بدون این که کوچکترین تحقیقی راجع به سابقه من بکنند. فقط سه ماه به جام جهانی مانده بود که من از تیم جدا شدم. وقتی که یک فرصت را از دست می دهید، باید دنبال فرصتهای دیگر بروید. ما با تیم زیر ۲۰ سال آمریکا توانستیم به یکهشتم نهایی جام جهانی برسیم و آنجا در ضربات پنالتی به صربستان باختیم و صربستان هم قهرمان آن مسابقات شد.
کلینزمن علاوه بر این که سرمربی تیم ملی آمریکا است، مدیر فنی تمام ردههای سنی تیم ملی این کشور هم هستشما دستیار تب راموس در تیم زیر ۲۰ سال بودید، او بیشتر در انتخاب شما به عنون سرمربی زیر ۱۸ سال نقش داشت یا یورگن کلینزمن؟تب راموس علاوه بر این که سرمربی تیم زیر ۲۰ سال آمریکا است، مدیرفنی تمام تیمهای پایه زیر ۲۰ سال این کشور هم هست. کلینزمن علاوه بر این که سرمربی تیم ملی آمریکا است، مدیر فنی تمام ردههای سنی تیم ملی این کشور است. راموس زیر نظر کلینزمن است و مستقیم با او کار می کند. کلینزمن به طور دقیق از برنامهها و روشهای تمرینی تیمها خبر دارد و بازیهای آنها را مرتب میبیند و دنبال میکند. مربیان تمام ردههای سنی، از جمله راموس به او گزارش میدهند. راموس من را به کلینزمن پیشنهاد کرد. خود من هم با کلینزمن صحبت کردم. او خیلی استقبال کرد و گفت، تو به این دلیل که علاوه بر آمریکا در جاهای دیگر هم مربیگری کردهای، می توانی فلسفه بقیه جاها را هم وارد فوتبال اینجا کنی.
گفته بودید که بازیکنان شما وارد تیم زیر ۲۰ سال میشوند؟بله این جا در تیمهای پایه، "سیکل" دو ساله است. بازیکنان من هم خیلی به ندرت ممکن است که وارد تیم زیر ۱۹ سال شوند. آنها از تیم زیر ۱۷ سال بازیکن میگیرند. بازیکنان ما یا باشگاهی هستند و یا در مسابقات دانشگاهی بازی میکنند. ما شش اردوی ده روزه در طول سال داریم. تیم ۲۰ سال هم تقریبا همینطور است. در حال حاضر من هم سرمربی زیر ۱۸ سال هستم و هم دستیار زیر ۲۰ سال.
گویا زمانی که ایران بودید علی پروین از معدود افرادی بود که از شما حمایت کرد؟پروین واقعا برای من سنگ تمام گذاشت. او همان موقع گفت: "من از نزدیک نمازی را دیدهام و تمریناتش حرف ندارد" و گفت من بازی اش را هم دیدهام و سطح بازیاش هم بالاست.
اما کارلوس کیروش گفت که انتخاب شما بزرگترین اشتباهش بوده؟من اگر وسط کار ول کنم و بروم، رابطه راموس هم با من این جوری نمیماند. به نظرم منظور کیروش هم این بوده که اگر میدانست من وسط کار از تیم جدا میشوم، من را انتخاب نمیکرد. شاید توی ذهن مردم من فقط دستیار ایرانی او بودم، اما در ذهن کیروش من نزدیکترین آدم به او بودم. در جلسات فنی بیشتر صحبتهایش خطاب به من بود. رابطه کیروش با بازیکنان و یک سری از مربیان که میخواستند با او رابطه داشته باشند را من برقرار میکردم.
جداییتان از تیم ملی ایران چگونه بود؟۴۸ ساعت قبل از روزی که می خواستم تیم ایران را ترک کنم به کیروش ایمیل زدم و گفتم میخواهم برگردم کنار خانوادهام. بزرگترین اشتباهم این بود که نگفتم پیشنهاد کاری دارم. بعد کیروش به من تلفن زد و گفت چرا ایمیل زدی و اگر جرات داشتی این حرف را رودررو به من میزدی. من هم پرسیدم شما کجا هستی که بیایم و رودررو باهم صحبت کنیم و رفتم در دفتر تیم ملی با او صحبت کردم.
فضای گفت و گو چطور بود؟سه چهار ساعت حرف زدیم. سعی کرد که تصمیم من را عوض کند. گفت داری دست من را خالی میکنی و اگه رفتی من "هیچ وفاداری" به تو ندارم. من هم گفتم فکر میکنم و به شما خبر میدهم. روز بعد از ایران رفتم و به کیروش هم ایمیل زدم و گفتم که تصمیمم را عوض نکردم. کارلوس هم فردای آن روز مصاحبه کرد و گفت کار نمازی قیف گذاشتن هنگام تمرین بود.
در این مدت باهم تماس داشتهاید؟دوبار ایمیل زدم که جواب نداد. یکبار که احوالپرسی معمولی بود و یکبار هم خبر آمده بود که به دنبال شکایت حقوقی از من هستند و من هم برای او نوشتم که تو مشکلات من را میدانی.
کار کردن با کیروش را مثل دانشگاه رفتن نامیدید، مهمترین چیزی که از این مربی پرتغالی یاد گرفتید چه بود؟یادگرفتم که در کار باید آدم بینهایت جدی باشد و دقت عجیبی به جزئیات داشته باشد. تا جایی که همه چیز برای بازیکنان فراهم باشد و وقتی از رختکن وارد زمین تمرین میشوند بهانهای برای کار نکردن نداشته باشند. کیروش از متخصصین تغذیه میخواست که بهترین غذا را برای تیم ملی فراهم کنند و با وجود مشکلات مالی فدراسیون بهترین هتلها را برای تیم ملی میگرفت. او روی زمین چمن میلیمتری دقت می کرد. کیروش واقعا ۲۴ ساعت کار میکند. او نشان داد که یک مربی فوتبال تقریبا تمام روز باید کار کند، تمرین را طراحی کند، خوب اجرا کند و بعد هم تمرین را تحلیل کند، با بازیکنانی که لازم است جلسه بگذارد.
بین سایر مربیان ایرانی هم چنین چیزی را دیدید؟در ایران من خودم شاهد بود که تمرین تیم که ساعت ۱۰ شروع میشد مربی یک ربع به ده به باشگاه میآمد و بعد از تمرین هم اولین نفری که میرفت مربی تیم بود. این فرهنگ مربیگری ایران است و باید تغییر کند. البته به نظرم الان مربیان جوانی مثل گلمحمدی و منصوریان که خوب نتیجه میگیرند، متوجه این موضوع شدهاند و برای همین هم موفق هستند.
وقتی کنار کیروش کار میکنید باید غرورتان را فراموش کنید. این برای مربیهای ایرانی خیلی سخت استمشکل کیروش با دستیار ایرانی چیست و فکر میکنید چرا غیر از مارکار آقاجانیان، بقیه فرصت همکاری با کیروش را پیدا نمیکنند؟کیروش مربی بزرگی است که در باشگاههایی مثل رئال مادرید و منچستر یونایتد کار کرده. اگر فرض کنیم فوتبال حرفهای دنیا ۲۰ سطح دارد، کیروش در سطح ۱۹ کار کرده و سطح فوتبال ایران ۲ است. برای کیروش کارکردن با مربیان ایرانی سخت است. ضمن این که کیروش آدم خود محوری هست، اگر موفقیتی به دست آید، همهاش را برای خودش میخواهد و به اطرافیانش کمتر بها میدهد. مارکار تا حدی انگلیسی بلد است و میتواند رابطه را برقرار کند. در ایران کمتر کسی هست که این شرایط را داشته باشد. ضمن این که هر کسی که کنار کیروش کار میکند باید هرچه او می گوید را گوش کند. وقتی کنار کیروش کار میکنید باید غرورتان را فراموش کنید. برای مربیهای ایرانی این کنار گذاشتن غرور خیلی سخت است. هر کسی نمیتواند کنار کیروش کار کند.
موقع جام جهانی برزیل که در لندن بودید، گفتید، دوست دارید پله پله پیشرفت کنید؛ فکر میکنید پله آخرتان کجا باشد؟انگیزه من رسیدن به بالاترین سطح مربیگری در دنیا است. دوست دارم پله پله تجربیات خوب رو بدست بیاورم. اگر در لیگ آمریکا باشد، دوست دارم بهترین تیمهای امالاس را داشته باشم و اگر فرصت دیگری هم باشد استفاده میکنم.
خارج از آمریکا تیم و مربی مورد علاقهتان کیست؟تیم مورد علاقهام منچستر یونایتد است و دوست دارم روزی روی نیمکت این تیم باشم. اما در بین مربیان بیشتر کلوپ را دوست دارم. هم انرژی زیادی دارد و آن را به بازیکنان منتقل میکند و هم رفتارش با بازیکنان جوانمردانه است.
شما کارتان در فوتبال ایران را با محمد خاکپور، مربی فعلی تیم المپیک ایران شروع کردید، شانس موفقیت این تیم را چقدر میدانید؟تا یکی دو ماه پیش و با توجه به احتمال حضور سردار آزمون و علیرضا جهانبخش فکر میکردم که خیلی موقعیت خوبی دارند. حالا هم به نظرم میتوانند به المپیک برسند هرچند که خیلی کار سختی است. اما این تیم سرمربی بسیار با شخصیتی دارد.