دگمههای لباس مردانه سمت راست و دگمههای لباس زنانه سمت چپ بسته میشوند. چرا؟ فرضیههای مختلفی برای پاسخ دادن به سوال وجود دارد.
فرضیه اول این است که زنان برای سوار شدن بر اسب از زینهای یک طرفه استفاده میکردهاند و جهت زین سوارکار به طرف راست اسب بوده. در نتیجه وقتی اسب به حرکت درمیآمده باد از لابلای لباس وارد میشده و ظاهر لباس زنان را آشفته میکرده. در نتیجه دگمههای لباس زنان را در سمت چپ قرار دادهاند تا از اثر وزش باد بر لباس جلوگیری کنند. اسناد موزه تاریخ طبیعی امریکا نشان میدهد اهلی کردن اسب به پنج هزار سال پیش میرسد. اسناد موزه بینالمللی اسب نیز قدمت اهلی کردن اسب را به دو هزار سال پیش از میلاد مسیح نسبت میدهند. بنابراین میتوان حدس زد که اهلی کردن اسب و سوارکاری زنان موضوعی قدیمیتر از زینهای یکطرفه و لباسهای فاخر دگمهدار است. ولی این پاسخ را نادیده نمیگیریم، شاید جزئیات بهتری از موضوع بتواند توضیح قانعتری ارائه کند.

فرضیه دوم میگوید مردان بطور عمده راست دست هستند و زنان بطور عمده چپ دست بنابراین محل دگمهها بر اساس توانایی دستها انتخاب شده. بعید میدانم بتوانیم برای این فرضیه شواهد علمی قابل توجهی پیدا کنیم. فرضیه از اینجا نقض میشود که پژوهشگران دانشگاه آکسفورد در گزارشی درباره جنسیت و راست یا چپ دستی به فراوانی بیشتر چپ دستی در مردان نسبت به زنان اشاره کردهاند. بنابراین اگر دگمههای لباس بر اساس جنسیت طراحی شده بود لاجرم میبایست دگمههای لباس مردانه در سمت چپ قرار میگرفت. اگر موافق باشید این فرضیه را میتوانیم کنار بگذاریم.
بر اساس فرضیه سوم در زمانهای گذشته مردان در زمان شکار اسلحه به کمر میبستهاند و در نتیجه وقتی نیاز به استفاده از سلاح داشتند ابتدا با دست دگمه کتشان را باز میکردند و بعد با دست راست اسلحه را از جلد بیرون میکشیدند. این فرضیه ما را ناگزیر میکند که بپذیریم زنان اگر اسلحهای به کمر میبستهاند- و این اتفاق عجیبی نمیتوانسته باشد- میبایست اسلحهشان را سمت چپ ببندند تا کاربردی برای دست راستشان و باز کردن دگمههای کت خودشان پیدا کنند. فرضیهایست که از به جای حل کردن موضوع دگمه یک مشکل تازهتر ایجاد میکند؛ مشکل این که هر حرفی دلتان میخواهد بزنید ولی دگمه لباس زنان باید سمت چپ باشد. فرضیه رد میشود.

فرضیه چهارم باز هم به موضوع اسلحه اشاره میکند ولی البته به شمشیر. فرضیه میگوید جنگاوران شمشیر را در دست راست خود میگرفتند و سپر را در دست چپ بنابراین در زمان جنگیدن از سمت چپ با دشمنشان روبرو میشدند. اگر شمشیر دشمن از کنار سپر میگذشته تا به بدن جنگاور روبرو برسد لایه سمت چپ و بدون دگمه لباس که بر روی لایه دگمهدار قرار میگرفته مانع ورود مستقیم شمشیر از لای لباس میشده. میدانم غر میزنید ولی فرضیه را من نساختهام بلکه موزه متروپولیتن نیویورک دربارهاش نوشته است و البته آن را تایید نمیکند.
فرضیه پنجم دلیل آن را موضوع شیر دادن به نوزادان میداند. بر اساس این فرضیه چون مادرانی که به نوزادانشان شیر میدهند بطور عمومی آنها را روی دست چپ خود قرار میدهند بنابراین دگمه لباسهای زنانه بشکلی طراحی شده که مادران بتوانند با دست راست خود دگمه لباسشان را برای شیر دادن به نوزاد باز کنند. فرضیه عجیبیست و به دلایل اندام شناسانه رد میشود. بعید میدانم اعتراضی داشته باشید.

فرضیه ششم که فراگیرتر است به موضوع تجملی شدن لباسهای زنان در دوره رنسانس اشاره میکند. فرضیه میگوید لباسهای زنان طبقه اشراف چنان لایه بندی بوده که برای پوشیدنشان ناگزیر میبایست خدمتکاران به کمک صاحب لباس میآمدند. بنابراین برای بستن دگمههای بیشمار لباسهای رویی و زیری باید دگمهها در حالتی میبودند که بستن آنها برای خدمتکاران امکانپذیرتر باشد. در نتیجه دگمههای لباسهای زنانه در سمت چپ قرار گرفته است. اشکال اصلی فرضیه این است که زنان طبقه متوسطی که خدمتکار نداشتهاند میتوانستند ترجیح دهند لباسی بپوشند که خودشان دگمههای آن را ببندند. در این صورت بستن دگمههای سمت راست میتوانسته راحتتر از دگمههای سمت چپ باشد.
فرضیه هفتم هم وجود دارد. تاکید این فرضیه بر تولید انبوه پوشاک در قرن نوزدهم و دوران انقلاب صنعتیست و از دگمههای لباس مردانه و زنانه برای ایجاد تفاوت جنسیتی در لباس و هدفگیری مشتریان نام میبرد. فرضیه میگوید دگمه لباس زنانه به جامعه میگوید لباسهای مشابه را میتوان بر تن زن و مرد پوشاند و برای زنان جایگاه اجتماعی مشابه با مردان ایجاد کرد ولی برای نشان دادن تفاوت جنسیتها میتوان از تعبیه کردن دگمهها در طرف مقابل استفاده کرد.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان