امید رضایی
رادیو زمانه: در چند دهه اخیر، استبداد، سرکوب، کودتا، جنگ، محدودیتهای اجتماعی و شرایط بد اقتصادی، ایرانیان زیادی را وادار به مهاجرت کرده است. بخشی از این مهاجران کسانی هستند که به دلایل مختلف، از سازمان ملل یا کشورهای غربی درخواست پناهندگی میکنند.
حق جابهجایی و پناهندگی، هر چند در اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح شدهاند، اما تحقق آنها برای ایرانیان چندان هم آسان نبوده است.
بنا بر بند دو ماده ۱۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر، «هر انسانی محق به ترک هر کشوری از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.»
همچنین ماده ۱۴ این اعلامیه میگوید: «هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناهدهنده در برابر پیگرد قضایی است.»
حق پناهندگی هر چند از جانب بسیاری از دولتهای غربی به رسمیت شناخته میشود، اما شرایط بد دوران پناهجویی (از زمان ارائه تقاضای پناهندگی تا پذیرفته شدن آن) و طولانی شدن این دوران، از مشکلات پناهجویان است.
هماکنون بیش از ۱۵ هزار پناهنده و پناهجوی ایرانی در ترکیه زندگی میکنند. گروهی از این پناهجویان در سال ۲۰۱۴ در مقابل دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در آنکارا تحصن کردند. همچنین تعداد زیادی از آنان به دلیل طولانی شدن اقامت در ترکیه و بیسرانجام بودن و نامشخص بودن وضعیتشان، ترکیه را به شکل غیرقانونی به مقصد اروپای غربی و مرکزی ترک میکنند.
اوایل آذر ماه سال جاری، چند پناهجوی ایرانی در مرز مقدونیه و یونان لبهای خود را دوختند.
دولت مقدونیه به آنها اجازه نمیداد از مرز عبور کنند و خود را به اروپای غربی برسانند. آنها روی پیشانی خود نوشته بودند «ایران» و «آزادی». یکی از پناهجویان ایرانی اعتصاب کننده در مرز یونان و مقدونیه به علت برقگرفتگی کشته شد.
پیش از این هم پناهجوها و پناهندههای ایرانی در اعتراض به نقض حقوقشان در کشورهای مختلف، دست به اعتراض زذهاند.
خودکشی یک پناهجوی ایرانی در کمپ پناهجویان در ژانویه ۲۰۱۲/ بهمن ۱۳۹۰، اعتراضاتی را در پی داشت که نهایتا به «جنبش پناهجویی» در آلمان انجامید و بیش از دو سال طول کشید.
بعد از خودکشی این پناهجو در اعتراض به طولانی شدن روند رسیدگی به پروندهاش، ۱۰ پناهجوی ایرانی در چادری خارج از کمپ پناهندگان در سطح شهر ورکسبورگ دست به اعتصاب غذا زدند.
محمد کلالی، فعال سیاسی در آلمان که از افراد هسته اولیه این جنبش بود، به رادیو زمانه میگوید: «این اعتراضات ده خواسته اولیه داشت، از جمله برداشته شدن دیپورت، برچیده شدن کمپهای پناهندگی، برداشته شدن قانون محدودیت تردد و قبولی پناهجویان.»
کلالی میگوید که این جنبش توانست با کمپهای پناهندگی در شهرهای مختلف آلمان ارتباط برقرار کند و اکسیونهای بزرگی از جمله پیادهروی اعتراضی از ورسکبورگ به برلین، اعتصاب پناهجویان در چادری در برلین و دو پیادهروی اعتراضی در ایالت بایرن برگزار کند.
به گفته او این جنبش ترمهای «شهروند-ناشهروند» را در سطح جامعه سیاسی آلمان مطرح کرد و توانست به دولت فشار بیاورد تا به اصلاحاتی در قوانین پناهجویی دست بزند.
قانون «محدوده تردد»
بنا بر بند اول ماده ۱۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر، «هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابهجایی [حرکت از نقطهای به نقطهای دیگر] و اقامت در [در هر نقطهای] درون مرزهای مملکت است.»
در آلمان اما قانونی برای پناهجویان وجود داشت که طبق آن، پناهجو تا قبل از پذیرفته شدن درخواست پناهندگیاش، اجازه نداشت بدون هماهنگی با مقامات مربوط از محدودهای که برای او تعیین شده بود، خارج شود. این محدوده در برخی ایالتها تا شعاع ۴۰ کیلومتری کمپ محل اقامت پناهجو بود و در برخی ایالتها پناهجو حق نداشت از ایالت خارج شود.
کلالی که در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ در جنبش پناهجویی آلمان فعال بوده است، میگوید: «ما در همان چادر اول اعتصاب غذا، به این قانون اعتراض داشتیم و روی آن تاکید میکردیم. من و یک نفر دیگر که در آن چادر بودیم، همانجا هم این قانون را نقض کرده بودیم.»
به گفته او، شهروندان آلمان هم در اعتراض به این قانون با پناهجویان همدل بودهاند: «وقتی با مردم صحبت میکردیم میگفتند کمپها را نمیشود به سرعت جمع کرد و برای همه خانه ساخت. یا نمیشود هیچکس را دیپورت نکرد، ولی در مورد محدوده تردد، واکنش مردم این بود که در دورانی که اروپا مرز ندارد، چنین قانونی برای چیست؟ برای شهروندان آلمانی هم این سوال بود.»
بعد از اعتراضهای گسترده به این قانون، دولت آلمان آن را لغو کرد و اعلام شد که پناهجویان فقط در یک ماه اول اعلام پناهندگی محدودیت تردد خواهند داشت.
جنبش پناهجویی در آلمان که به ابتکار چند ایرانی شکل گرفت و بعد پناهجویان زیادی در سراسر آلمان به آن پیوستند، دستاوردهای زیادی داشت: اضافه شدن حقوق پناهجوها، لغو قانون محدوده تردد و البته برخی موارد جزیی دیگر.
این جنبش همچنین باعث ارتباط پناهجویان با جامعه، دانشجویان، گروههای چپ و انجیاوها شد. پناهجویان روی جامعه تاثیر گذاشتند و از آن تاثیر گرفتند.
کلالی اما میگوید تاثیر مثبت این جنبش، روی خود پناهجوها بود: «در ابتدا ما نمیدانستیم که میشود اعتراض کرد. پناهجویان فکر میکردند اگر اعتراض کنند وضعیتشان بدتر میشود، اما بعد از این اعتراضها موانع ذهنی درشان شکست و دیدند که میشود اعتراض کرد و حق را در این جامعه به شکلی فریاد زد.»
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان