حال و هوای سال نو میلادی در تهران

ایران وایر , سعید بردبار
این جا فارسی زبان دوم است. «وحیدیه» محله‌ای است لابه‌لای حاشیه شرقی تهران که بیش تر ساکنان آن ارامنه‌ای هستند که حالا سال‌ها است بومی تهران شده اند. این روزها که نزدیک به عید نو‌ئل و جشن‌های سال نو مسیحی است، جنب‌و جوش و آماده‌شدن برای استقبال از سال جدید را می‌توانید از در و دیوار این محله ببیند. صلیب‌های چوبی و فلزی که به بالای درها آویخته شده اند و سایه درخت‌های کاج سبزی که از پشت پرده‌ها به چشم می‌خورند تا تزیینات طلایی و قرمزی که در مغازه‌ها آماده اند که به خانه‌ها بروند و پوسترهای کنسرت‌های سال‌ نو خوانندگان ارمنی در باشگاه  های«آرارات» و «ارمنستان» روی در دیوار مغازه‌ها همه نشان از این دارد که عید به این محله نزدیک است.
 
وحیدیه یا محله «زرکش»، یکی از محله‌های منطقه 8 شهرداری تهران است. این محله از شمال به خیابان «شهید ثانی»، از جنوب به «بلوار دماوند»، از شرق به خیابان «شهید سهیلیان» و خیابان «افشاری» و از سمت غرب به «بلوار گلستان»، «مسیل باختر» و خیابان «سلیمی افضل» منتهی می شود. این خیابان در گسترش سوم تهران، از سال ۱۳۳۴ به بعد مسکونی شد. نام زرکش نیز یادگار این دوره است که پزشکی به اسم «حمید زرکش» در آن ساکن بوده است.
با گسترش محله، بخشی بزرگی از مهاجران ارمنی که در پل کن مستقر شده بودند، به این جا آمدند، ساکن شدند و کلیسا و مراکز درمانی ساختند. با گسترش محله، تعداد دیگری از ارامنه ساکن تهران که در نقاط دیگر بودند نیز به این منطقه آمدند و وحیدیه بعد از منطقه «بهجت‌آباد»، دومین مرکز ارمنی نشین تهران شد؛ محله‌ای که روزهای یک شنبه صدای زنگ ناقوس کلیساهایش در فضا می‌پیچید و در این روزها که به سال نو مسیحی نزدیک می‌شویم، رنگ و روی سال تازه را می‌گیرد.
 
به گفته «آیدا»، برنامه آماده‌سازی برای سال نو از هفته دوم آذر(ماه دسامبر) آغاز می‌شود. آیدا ۳۴ ساله است و  در یک آرایشگاه  زنانه کار می‌کند. او می‌گوید:«ما از اول دسامبر شروع به تمیز کردن و آماده‌سازی خانه برای سال نو می‌کنیم.»
 
این آماده‌سازی شامل خرید لوازم جشن سال نو و درست کردن درخت کاج است. آیدا می‌گوید:«تا ده، دوازه ‌سال پیش بیش تر ارمنی‌ها درخت کاج واقعی داشتند که برای سال نو آماده می‌کردند. اما حالا به خاطر این که بسیاری از خانواده‌ها علاقه‌ندارند به طبیعت آسیب برسانند، از درخت‌های مصنوعی استفاده می‌کنند.»
از لابه‌لای حرف‌های او متوجه می‌شوم که حتی کسانی که خیلی معتقد به گرفتن جشن نیستند هم یک درخت کاج کوچک مصنوعی در کنار پنجره می‌گذارند. البته خودش از کسانی است که معتقد به آماده کردن درخت با تزیینات زیاد است. او 10 سال است ازدواج کرده و شوهرش خلبان است و یک دختر هفت ساله به اسم «ژاسیمین» دارد:«دوست دارم ژاسی با آیین‌های اجدادی ما آشنا شود و همین‌طور که من از مادرم یاد گرفتم برای سال نو چه کارهایی بکنم، او هم یاد بگیرد و این آیین‌ها در خانواده ادامه پیدا کند.»
 
برخلاف مغازه های خیابان «میرزای شیرازی» و سایر بخش‌های شهر تهران مثل بازار «قائم» تجریش که پر از مغازه‌هایی با تزیینات کریسمس هستند، این جا تعداد مغازه‌ها کم تر و وسایل فرق می‌کند.
«وازگن» که فروشنده یکی از همین مغازه‌ها است، می‌گوید:«مغازه‌های میرزای شیرازی بیش تر مخصوص مسلمانانان است که وسایل کریسمس هم می‌آورند. اما بیش تر مغازه‌هایی که در این محله هستند، خودشان ارمنی هستند و برای ارامنه که با این آیین و آداب آشنایی دارند، تزیینات می‌آورند. بیش تر ارامنه اصیل، وسایل سال نو را دارند و آن‌هایی را هم که بخواهند، از ارمنستان می‌آورند. »
 
گفته می شود ورود ارامنه به تهران از دوره کریم‌خان زند، وقتی آغاز شد که «وکیل‌الرعایا» تصمیم گرفت در بازار تهران صنعت‌گری را راه‌اندازی کند. به همین دلیل ۱۰ خانواده از ارامنه «جلفا» اصفهان را انتخاب کرد و به تهران آورد تا حرفه خود را دنبال کنند. این ۱۰ خانواده در پشت حصار تهران در منطقه بازار مستقر شدند و نخستین کلیسای تهران را نیز در کوچه‌ای پشت دروازه «شاه‌عبدالعظیم» ساختند؛ کوچه‌ای که به نام «کوچه ارامنه» معروف است.
 
وازگن می‌گوید که سال‌ها است مسلمانان  با سایر معتقدان به ادیان دیگر در تهران کنار هم زندگی می‌کنند. او دانشجوی جامعه‌شناسی است و در کنار درس خواندن در این مغازه هم کار می‌کند.  وازگن می‌خواست حقوق بخواند و رتبه‌اش هم برای انتخاب رشته حقوق در دانشگاه تهران کافی بود اما می گوید به دلیل این که حقوق اسلامی تدریس می‌شود، او نتوانست این رشته را انتخاب کند.
 
همین‌طور که همراه آیدا از مقابل کلیسا رد می‌شوم، می‌پرسم عید شما از  ۲۵ دسامبر شروع می‌شود؟ می‌گوید:«نه؛ ما تولد حضرت عیسی را در دسامبر جشن نمی‌گیریم. سال نو ما هم اول ژانویه آغاز می‌شود اما ارامنه برخلاف سایر مسیحی‌ها معتقدند که پیامبرمان در ششم ژانویه به دنیا آمده است.»
 
آیدا می گوید:«ما ارامنه عیدمان را از اول ژانویه آغاز می‌کنیم و برای خواندن دعای تولد عیسی مسیح، شش روز بعد از جشن سال نو به کلیسا می‌رویم. ارمنی‌های ایران مانند سایر ایرانی‌ها برای شام سال نو سبزی ‍پلو ماهی با کوکو می‌خورند. »
 
همین‌طور که با او در محله قدم می‌زنم، به قنادی «ماسیس» می‌رسم. می‌دانم نخستین قنادهای تهران ارمنی بوده‌اند. آیدا می‌گوید: «ما شیرینی‌های ویژه‌ای برای سال نو داریم. اما مهم ترین آن‌ها "گاتا" و "پیروک" است.»
 
گاتا را خورده‌ام. بهترین گاتای تهران را یک قنادی در خیابان ویلا می‌پزد
+80
رأی دهید
-6

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۷
    سلام لبخند - تهران، ایران

    لطفا این مقاله ها را چاپ نکنید . دو روز دیگه همین یک ذره امتیاز را هم از این عزیزان هموطن دریغ میکنند .
    8
    62
    شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    دایره مینا - کراکف ، لهستان

    البته محلهُ مجیدیه -ازگلبرگ و سه راه ارامنه تا شمس آباد و مجیدیه شمالی -را فراموش کردید ! همانطوری هم که شما اشاره کردید قدیمی تر هایشان در محدودهُ جنوبی پل حافظ- تا بهجت آباد- هستند !
    10
    33
    شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۶
    Omide por jalal - لس‌انجلس، ایالات متحده امریکا

    دایره مینا - کراکف ، لهستان متاسفانه به لطفِ جمهوریِ اسلامی دیگر در این محله‌های قدیمی‌ و حتا مجیدیه ارامنه خیلی‌ کم شده اند ، حدودِ ۴۰ درصد از ارامنه از ایران به خارج مهاجرت کرده اند و اکثرِ ساکنانِ حافظ و سعدی و مجیدیه به نارمک و زرکش و وحیدیه ( محله خودم ) نقلِ مکان کرده اند که دورِ هم باشند .
    5
    33
    شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    دایره مینا - کراکف ، لهستان
    [::Omide por jalal - لس‌انجلس، ایالات متحده امریکا::]. ترانه : " توی باغی یه درخت کهنه ای - قصه با ناله و با غصه می گفت - از هجوم تیغ باد فصل خزون - از غم پرنده ها قصه می گفت - اون می گفت که یک شبی آروم آروم- صدای پای زمستونو شنید- اومد و "بهمن"و رو جاده ها ریخت- پرهای خورشیدو از مزرعه چید- سرمای سخت زمستون که اومد- گنجشک خسته هم از تو باغ پرید- برف سنگینی نشست رو خونه ها - کسی از کسی دیگه گرمی ندید- توی باغ صحبت از بچه ها شد- اونها که تنهای تنهان همیشه -:" ما باید به دستهاشون گرما بدیم- کارمون همین حالا شروع می شه" - از درختی که تنه اش خشکیده بود- تا درخت کاج و اون سَرو بلند- همگی صف کشیدند با دل و جون- یکسره جونشونو فدا کنند- بچه ها وقتی که خورشید نباشه- مهر اون ز دلها هیچوقت نمی ره - همین آتیش که امید ما همه ست - نمی ذاره که این امید بمیره - "ما همون قصه ُ باغیم و درخت - واسه این گلهای فردا چی داریم ?! - یه روزی اگر که وقتش برسه - باید از دلامون مایه بذاریم " ! امضا- دایره مینا !
    2
    9
    شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    oghab - هلسینکی، فنلاند

    اصلا چه ربطی داره ....ملت ماچکارداره باکریسمس ..غرب زدگی وتلقید پدر ایران رادرآورده ....نوروز خودمون راباایام مذهبی خراب میکنیم ..ولی کریسمس ..حسیعلی .چراغ علی..فاطمه سلطان.زهرا سلطان .کلاه قرمز سرمیکنند .ای جچقدربدم میادازاین ملت
    40
    8
    شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۱
    persianshadow1 - برایتون، انگلستان
    کسانى که چند نسل در جایى زندگى کنند دیگه مردم اون کشورند، ارمنىها هم ایرانى مسیحى هستند نمیدونم چه اصرارى هست که بگن ارمنى هستند.
    12
    8
    شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۶
    Omide por jalal - لس‌انجلس، ایالات متحده امریکا
    [::دایره مینا - کراکف ، لهستان::]. زیبا بود .
    1
    6
    شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۲۳:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۶
    Omide por jalal - لس‌انجلس، ایالات متحده امریکا
    اگه بری دکتر بهت میگن :)
    1
    2
    یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴ - ۰۴:۵۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.