ایران وایر , کیومرث مرزبان "دیدین صدف طاهریان لخت شده؟"
این جمله را یکی از مخاطبین برایم پیغام گذاشته بود...
اولاش نفهمیدم درست چه میگوید؟ فقط فهمیدم که یکنفر لخت شدهاست | بعد رفتم و اسم صدف طاهریان را در اینترنت جستجو کردم | بعد فهمیدم صدف طاهریان بازیگریست که لخت شدهاست...
کمی گذشت و در فیسبوک مشغول گشت و گذار بودم که دیدم یکی از صفحات سیاسی-اجتماعی فیسبوک خبری مبنی بر کشف حجاب کردن طاهریان در اینستاگرام منتشر کرده...
به صفحهی اینستاگرامِ این بازیگر رفتم و هر چه گشتم عکسهای لخت ندیدم | فقط چند عکسِ بیحجاب بود | مثلِ بقیهی عکسهای اینستاگرام | مثلِ عکسهای خودمان | مثلِ عکسهای خودتان| با این تفاوت که زیرِ عکسهای او پر از فحش و بد و بیراههای جنسی بود | فحشها و جملات کثیفی که بازگو کردنشان هم آزار دهندهاست....
دوباره برگشتم به فیسبوک و بارِ دیگر چشمام خورد به پیغامی که برایم آمده بود:"دیدین صدف طاهریان لخت شده؟"همان لحظه ذهنم رفت به دورانِ مدرسه...
در دوران راهنمایی به یک مدرسهی خیلی مذهبی میرفتم | در آن مدرسه ناظممان که مسئول پرورشی هم بود زنها را به دو بخش تقسیم کرده بود | زنان چادری – زنانِ لخت...
اکثرِ مادرانِ آن مدرسه چادری بودند و مادر من جزوِ معدود لختهای آن مدرسه بود...
آنها معمولاً از کلمهی لخت استفاده میکردند تا ما خجالت بکشیم | مرتب میگفتند خواهرانتان را ارشاد کنید | نگذارید بدحجاب باشند | نگذارید با نامحرم در ارتباط باشند...
خب خانوادهی من مذهبی نبود | و آنها این موضوع را به خوبی میدانستند | از همین رو مرتب با من بیادبی و بدرفتاری میکردند و هر چه که بیشتر خود را به تفکراتشان نزدیک میکردم رفتارشان بهتر میشد...
من کم کم تبدیل به پسرِ مذهبیای شده بودم که از رقصیدن خواهر و مادرش در میهمانیها ناراحت میشد | پسری که کم کم داشت میپذیرفت که مادرش لخت است!
اواخر دوران راهنمایی اوجِ دورانِ بلوغ پسران بود | دورانی که سر در گم بودند با فلانشان چه کنند؟ | اما هیچکس راه حلی آموزش نداد | فقط ما را از گناه ترساندند... یکی از معلمها میگفت:"حکمِ خودارضایی مساویست با عشقبازی با خواهر کنارِ خانهی کعبه"....یعنی شما مغز را ببینید...
بچهها نمیدانستند چه کنند | نمیدانستند با نیازهایشان چه کنند؟
خودِ من...خودِ من... یکهو نصفِ شب در خواب ارضا میشدم |با ترس و لرز از خواب بیدار میشدم و میرفتم رسالهی خمینی را باز میکردم تا ببینم حکماش چیست؟ از بس که ناظممان میگفت:"آدمِ جُنُب رطوبتاش نجس است".
وقتی که دوران راهنماییام تمام شد | خانواده سعی کردند من را از محیط مذهبی دور کنند | از همین رو من به یک هنرستان خیلی خوب رفتم که الحق و الانصاف اساتید درجه یکی داشت....
اما خیلی چیزها فرقی نکرد و فقط ظاهرش عوض شد...
آنجا یک مسئول پرورشی داشتیم که آخوند بود و مرتب میگفت:"انقدر برای دخترها خودتون رو ذلیل نکنید...هفتاد درصدِ لذتِ جنسیِ مالِ زنهاست | راحت به دستشون ندید".
میگفت به خواهرانتان بگویید موهایشان را بپوشانند | چون خداوند در آن دنیا آنها را از هر یک تارِ مویی که پیدا بود آویزان میکند...
میگفت همهی این زنانِ آرایش کرده و بدحجابی که در خیابان میبینید فاحشه هستند و شما را آلوده به گناه میکنند...
یک معلم زبان هم داشتیم که کلاسهایش تبدیل شده بود به مرکز مشاوره جنسی برای بچهها | اما فکر میکنید مشاورههایش چه بود؟ میگفت:"اگر میخواید دلِ زن رو بدست بیارید باید بهش سگ محلی کنید" | مرتب میگفت که شما مرد هستید و مرد جنسِ برتر است | مرتب میگفت که زنها ذلیلاند | مرتب میگفت:"زن خودش رو هزار جور آرایش میکنه که بیاد یه مرد رو با ریشِ نزده ببینه".
ما مسائل جنسی را درست یاد نگرفتیم | آنها را یا از فیلمهای پورنوی خارجی یاد گرفتیم | یا از فیلمهای پورنِ ایرانیِ داخلِ موبایلها | که اصولاً هر گاه شما یک فیلمی دیدید که در آن یک مرد و زن روی فرش مشغول هستند و زن میگوید که فیلم نگیر و مرد میگوید که فیلم نمیگیرم و زن میگوید تو رو ابوالفضل فیلم نگیر و مرد میگوید به امام حسین فیلم نمیگیرم و زن میگوید تو رو فاطمه زهرا کاری نکن و مرد میگوید به پیغمبر کاری ندارم | شک نکنید که آن یک فیلم پورنوی ایرانیست....
همینطور که مشغولِ مرورِ این خاطرات بودم | دوباره ذهنام برگشت به صفحهی صدف طاهریان | بعد نگاهام افتاد به یکی از کامنتها:"ای بابا...از صفحهی گلشیفته خسته شدین اومدین اینجا؟".
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان