تقاطع: با گذشت سه روز از حملات تروریستی خونبار پاریس که به کشته و زخمی شدن بیش از ۴۸۰ نفر منجر شد، به تدریج جزییات تازهای از این حملات و قربانیان آن در رسانهها منتشر میشود.
یکی از مکانهایی که مورد حملهی تروریستهای بنیادگرا قرار گرفت، کافه “لا بِل اِکیپ” در مرکز پاریس بود. جایی که دو فرد مسلح وابسته به گروه “داعش”، حاضران در کافه را به گلوله بستند و جان ۱۹ نفر را به طرز وحشیانهای گرفتند.
حال آنگونه که وبسایت “دیلیمیل” در گزارشی نوشته، ۱۱ نفر از قربانیان، جوانانی بودند که برای شرکت در جشن تولد ۳۵ سالگی دوست و همکارشان، “هُدا سعدی” به “کافه لا بِل اکیپ” آمده بودند. این زن با اصلیت تونسی در کافهی دیگری در همان نزدیکی به نام “کافه دِزانژ” (به معنی کافه فرشتگان)کار میکرد و در جشن تولد او، خواهر ۳۶سالهاش “حلیمه” و دو برادرش، “خالِد” و “بشیر” نیز حضور داشتند.
“هدی” و “حلیمه”، هر دو اثر تیراندازی کشته شدند اما دو برادر به شکل معجزهآسایی، بدون اینکه آسیبی ببینند، جان سالم به در بردند.
در این میان، خالد که همچون هدی در “کافه دِزانژ” کار میکرد سعی کرد به یکی از دو خواهرش تنفس مصنوعی بدهد که تلاشهایش بینتیجه ماند و او بر روی زمین آغشته به خون کافه جان سپرد در حالی که خواهر دیگر که گلوله به سرش خورده بود، در بیمارستان از دنیا رفت.
یک شاهد عینی در گفتگو با “دیلیمیل” صحنهی حادثه را وحشتناک توصیف کرده و گفته باقی قربانیان نیز جوان و خوشلباس بودند.
یکی از آنها، “میچِلی گیل جِیمِز”، زن ۲۷ سالهی مکزیکی بود که از سه سال قبل در پاریس زندگی میکرد. او که خود کارمند “کافه لا بِل اکیپ” بود، تنها سه روز قبل از حادثه با یک جوان ایتالیایی نامزد کرده بود.
خوان، دوست ۳۴ سالهی میچِلی، با چشمانی اشکبار او را اینگونه توصیف میکند: «میچلی خورشید رستوران بود حتی در روزهایی که باران میبارید.»
دیگر کسانی که آخرین لحظات زندگیشان را در کنار “هُدی” سپری کردند این افراد بودند: “لودویک بومباز” که قهرمانانه خودش را قربانی کرد تا جان دوستش “کلوئه کلومون” را نجات دهد؛ یک زن رومانیایی به نام “لاکری پاپ” و پارتنرش “سیپرین کالسیو”، “یاسنت کُما”، “جمیلا اود”، “گیوم لودرامپ”، “رومَن فویاد”، و “رِنه بیشون”.
در این میان، “کلوئه کلومون” که دورهی نقاهت را در بیمارستان سپری میکند، گفته میشود که دچار شوک روحی شده دائما نجاتدهندهاش را تکرار میکند. “ویرژیل گرونبرگ”، مدیر ۲۷ سالهی “کافه دزانژ” که به دیدن “کلوئه” در بیمارستان رفته میگوید: «به وی مُرفین تزریق شده بود و او به ندرت حرف میزد. او از اینکه لودویک به خاطرش جان خود را فدا کرده، احساس گناه میکند و نامش را پشت سر هم صدا میزند.»
گِرِگ لیما، ۳۷ ساله، که دوست چند نفر از قربانیان و به ویژه “یاسِنت کُما” بود نیز میگوید روز حادثه، سه ساعت با وی بوده است: «یاسنت نمیخواست به تولد برود و قصد داشت دختری را ملاقات کند. اما بقیه اصرار کردند و سرانجام با آنها رفت.»
“کافه دزانژ” در فاصلهی کوتاهی از “کافه لا بِل اکیپ” قرار دارد و گفته میشود هر دو کافه به دو شریک تعلق دارد که یکی از آنها در یونان زندگی میکند. این کافه عصر روز دوشنبه (۱۶ نوامبر-۲۵ آبان) بعد از سه روز تعطیلی، در فضایی غمبار فعالیت خود را از سر گرفت.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان