ادعای ابراهیم یزدی: امام روز ۱۳ آبان به من گفت: «اینها کیاند اشغال کردند؟ برو بریزشان بیرون»
+18
رأی دهید
-174

او که در سال ۶۲ جایگزین مهدی بازرگان به عنوان دبیرکل نهضت آزادی ایران شد، در این گفتوگو به تشریح تاثیر افکار عمومی و گروههای سیاسی بر سیاست خارجی دولت موقت میپردازد.
متن کامل گفتگوی قانون با ابراهیم یزدی را در ادامه میخوانید:
با توجه به اهمیت سیاست خارجی در کشورهای جهان سوم و ویژگیهای خاص روابط دیپلماتیک، به نظر شما مولفههای یک رویکرد دموکراتیک در عرصه سیاست خارجی چیست؟ و تفاوت آن با یک رویکرد پوپولیستی در آن عرصه چیست؟
سیاست خارجی ادامه سیاستهای داخلی است. روابط خارجی به طور اصولی در خدمت تحقق اهداف توسعه ملی است. هیچ کشوری بینیاز از رابطه با کشورهای خارجی نیست. اما رابطه برای رابطه معنا ندارد. در سیاست خارجی رویکرد پوپولیستی، یا عوامپسندانه نهتنها بیمعناست بلکه مضر هم است.
با این تفسیر، سیاست خارجی دولت موقت را تا چه میزان تحت تاثیر نظر افکار عمومی جامعه میدانید؟
سیاست خارجی دولت موقت بر اساس منافع ملی و آرمانهای انقلاب تعریف و تدوین شده بود. یکی از اهداف انقلاب، رهایی از سیطره استیلای سیاسی، اقتصادی و نظامی خارجی بود. با پیروزی انقلاب اگرچه سلطه سیاسی قدرتهای خارجی به کلی قطع شد اما در زمینههای اقتصادی و نظامی مسائلی بر جای مانده بود که تسویه و پاک کردن آثار آنها نیاز به زمان داشت. به عنوان مثال در زمان شاه، ایران قریب به ۵۰میلیارد دلار سلاحهای نظامی از آمریکا خریده بود. این سلاحها به لوازم یدکی نیاز داشتند که لاجرم باید تامین میشد.
نوع تعامل دولت موقت با گروههای مختلف داخلی از جمله دانشجویان مسلمان در این زمینه چگونه بود؟ آیا امکان پیشگیری از اتفاقاتی چون تسخیر سفارت آمریکا با تعامل یا آلترناتیو دیگری امکانپذیر نبود؟
در دولت موقت دو اقدام بسیار مهم در راستای همکاری نه فقط با دانشجویان بلکه با اساتید دانشگاه و متخصصان متعهد صورت گرفت. شادروان دکتر یدا… سحابی به عنوان وزیر مشاور در طرحهای انقلاب، بیش از ۵۰۰ نفر از اساتید را در رشتههای مختلف دعوت کرد و آنها طرحهای اساسیای را برای توسعه در زمینههای مختلف و اجرای برنامهها در کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت تدوین کردند که به صورت کتابی در همان زمان تکثیر شد. متاسفانه بعد از استعفای دولت موقت این کار بسیار مهم و ارزنده به بوته فراموشی سپرده شد. اقدام دیگر در دولت موقت تشکیل اتاق فکر بود. به عنوان معاون نخستوزیر در امور انقلاب، با موافقت مهندس بازرگان با دعوت از استادان و دانشجویان اتاق فکری را تشکیل دادم. انقلاب ایران فاقد سازماندهی کلاسیک بود. بنابراین رهبری انقلاب با نیروهای متخصص و متعهد ارتباط ارگانیک نداشت. اتاق فکر برای ایجاد ارتباط با متخصصان متعهد و جلب همکاری آنها با دولت بود. اساتید و دانشجویان روزهای جمعه در یکی از سالنهای ساختمان نخستوزیری گرد هم میآمدند و درباره چگونگی حل برخی مشکلات با هم شور میکردند و به دولت نظر میدادند. با رفتن من به وزارت امور خارجه، دکتر مصطفی چمران مسئولیت را پذیرفت و اتاق فکر ادامه پیدا کرد.

از حدود خرداد ۵۸ استعفای دولت موقت در شورای انقلاب مطرح شده بود. علت اصلی، وجود دو نهاد شورای انقلاب و دولت موقت بود. در برنامه سیاسی که تدوین کرده بودم و به تصویب امام رسیده بود، شورای انقلاب به عنوان مجلس مقننه موقت و دولت به عنوان قوه مجریه موقت پیشبینی شده بود. اما در شرایط ویژه پس از انقلاب و نقش روحانیان در فرآیند آن، شورای انقلاب برای خود شأن قوه مقننه را قائل نبود بلکه در تمام امور اجرایی نیز دخالت میکرد.
این دوگانگی در مدیریت بلافاصله از همان روزهای اول پس از پیروزی انقلاب تاثیر منفی خود را نشان داد. بنابراین چندین بار مهندس بازرگان آمادگی خود را برای استعفا هم در شورای انقلاب و هم با امام مطرح کرد. اما هر بار به دلایلی مسکوت میماند. راه حل این بود که دولت و شورای انقلاب در هم ادغام شوند و یک نهاد، مدیریت را به عهده بگیرد. حدود یک ماه قبل از گروگانگیری به اتفاق مهندس بازرگان در جلسه شورای انقلاب شرکت کردیم و پیشنهاد خود را ارائه دادیم، که تقریبا به اتفاق آرا تصویب شد و امام هم آن را تایید کردند اما بحث درباره یک موضوع ادامه داشت که آیا همه وزیران باید عضو شورا باشند و نیز آیا همه اعضای شورای انقلاب مسئولیت وزارتخانهای را داشته باشند یا خیر. تعداد اعضای شورای انقلاب ۱۵ نفر بود درحالی که تعداد وزیران بیش از ۲۰ نفر بودند. این موضوع در دستور بحث شورای انقلاب بود که سفر شاه به آمریکا و دعوت ما به الجزایر و سپس گروگانگیری پیش آمد.
دولت، نه فقط دولت موقت بلکه هیچ دولتی نمیتواند اقدامات اینچنین ۱۲،۱۰ دانشجو و اشغال سفارتخانه خارجی را بپذیرد و تحمل کند. خصوصا که اولین واکنش امام به خبر اشغال سفارت که روز یکشنبه بعد از ظهر در دیدار با ایشان و گزارش سفر به الجزایر به ایشان دادم این بود که «برو آنها را بریز بیرون» اما ۳۶ یا ۴۸ ساعت بعد، از این عمل حمایت کردند و آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول دانستند. به این ترتیب گروگانگیری تصمیم دولت موقت به استعفا را جلو انداخت.
ارزیابی شما از نقش مولفه «اداره دولت از سوی میانهروها» در تسخیر سفارت آمریکا چیست؟ آیا میتوان حدس زد در صورتی که در دفعات پیشین استعفای دولت موقت مورد پذیرش قرار میگرفت، این حادثه رخ نمیداد یا از سوی دیگر در صورتی که دولت موقت استعفا نمیکرد، قائله گروگانگیری زودتر و با صرف هزینه کمتری جمع میشد؟
بسیاری از نیروهای تندرو و به اصطلاح انقلابی، هر یک به دلیلی با دولت بازرگان موافق نبودند. دلیل آن هم فقط این نبود که دولت را میانهرو میدانستند. جو انقلاب همه را گرفته بود و انتظار داشتند که تغییرات در زمینههای اقتصادی و اداری با همان شتاب دوران قبل از انقلاب صورت گیرد. درحالیکه از نظر ما در دولت موقت انقلاب دو مرحله داشت: مرحله سلبی و مرحله ایجابی. در مرحله سلبی که ویژگی تخریبی داشت حرکت میتوانست بسیار شتابمند باشد. اما مرحله ایجابی یا سازندگی نیازمند مطالعات گسترده و برنامهریزیهای حسابشده است و لاجرم بسیار کند و زمانبر است. در آموزههای قرآنی آمده است که هر زمان اراده خداوند بر نابودی قومی تعلق میگیرد، تخریب یا تغییر بسیار سریع است. اما آفرینش – اگرچه اراده کن فیکونی ا… نافذ است- تدریجی و مرحلهای است. حرکت گام به گام مهندس بازرگان در دوره سازندگی کاربرد آیات قرآن کریم بود. جوانان انقلابی صبر و تحمل لازم برای سازندگی را نداشتند.
اگر آمریکاییها شاه را به آمریکا نمیبردند یا مثلا دوماه بعد، پس از ادغام شورای انقلاب و دولت میبردند شاید گروگانگیری رخ نمیداد اما اگر به دنبال اشغال سفارت، دولت استعفا نمیداد با توجه به اینکه دانشجویان به کرات گفتهاند که یکی از اهداف اشغال ساقط کردن دولت موقت بود، ممکن بود حوادث دیگری رخ بدهد. ازجمله اینکه روز دوشنبه ۱۴ آبان در جلسه هیات دولت اغلب وزرا خبر دادند که قرار است به وزارتخانهها بریزند و جلوی ورود وزرا را بگیرند. بنابراین هیات وزیران دسته جمعی استعفا دادند. اگر چنان میشد و عدهای به نام مردم وزراتخانهها را اشغال میکردند، کنترل و مدیریت کشور از دست شورای انقلاب و حتی امام خارج میشد.
شما به عنوان وزیر امور خارجه سابق و فردی که سابقه رابطه نزدیک با رهبر فقید انقلاب اسلامی داشتید، آیا تلاشی برای رفع این بحران انجام دادید؟همانطور که اشاره کردم در دیداری که همان روز یکشنبه ۱۳ آبان با امام داشتم وقتی خبر اشغال را دادم ایشان با ناراحتی گفتند: «اینها کیاند؟ برو بریزشان بیرون» اما من صبح آن روز از دفترم با آقای موسوی خوئینیها که در محل سفارت مستقر شده بود، صحبت کرده بودم و میدانستم که این بار اشغال سفارت توسط نیروهای ناشناس انجام نشده است و اخراج آنها به سادگی میسر نیست و من نباید در آن دخالت کنم. در مراحل بعدی دو پیشنهاد اساسی به امام دادم؛ اول اینکه به بهانه گروگانها یک دادگاه بینالمللی، نظیر دادگاه برتراند راسل و محاکمه جانسون، رئیس جمهور آمریکا به مناسبت دخالت نظامی در ویتنام، برای محاکمه عملکرد سیاست خارجی دولت آمریکا در ایران، از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ تا زمان انقلاب تشکیل شود. دوم با نزدیک شدن روز تولد عیسی مسیح در همان سال ۵۸ پیشنهاد کردم امام طی نامهای خطاب به مسیحیان جهان به مناسبت تولد پیامبر عشق و رحمت اعلام کنند که گروگانها آزاد میشوند. با این اقدام، کارتر مجبور میشد سرمایههای
بلوکه شده ایران را بیقید و شرط آزاد کند و قائله نه تنها با حداقل زیان و ضرر تمام شود بلکه تصویر رحمانی جدیدی برای انقلاب در دنیا ترسیم میکرد اما متاسفانه نشد و شاید هم نگذاشتند.
بلوکه شده ایران را بیقید و شرط آزاد کند و قائله نه تنها با حداقل زیان و ضرر تمام شود بلکه تصویر رحمانی جدیدی برای انقلاب در دنیا ترسیم میکرد اما متاسفانه نشد و شاید هم نگذاشتند.
چه تلاشهای داخلی و خارجی دیگری و از سوی چه کسانی در این بحران صورت گرفت؟
تلاشهای متعددی از جانب نهادها، سازمانها و شخصیتهای بینالمللی از جمله دبیرکل سازمان ملل، یاسر عرفات و سازمان آزادیبخش فلسطین، اسقف ماکاریوس، نمایندگان کنگره آمریکا برای ختم بحران اشغال و گروگانگیری صورت گرفت که هیچیک موثر واقع نشدند.
امروز نیز دولت منتقدان سرسختی در حوزه سیاست خارجی دارد. چقدر شرایط امروز را با موقعیتی که شما در دولت موقت تجربه کردید، قابل مقایسه میدانید؟
شرایط امروز به هیچوجه با شرایط آن روز قابل مقایسه نیست. اولا مهندس بازرگان با حکم رهبر انقلاب نخستوزیر شده بود نه طی یک انتخابات آزاد. بیتردید اگر بازرگان با رای مردم رئیس جمهور میشد، رفتارش متفاوت بود. روحانی با رای سنگین مردم انتخاب شده است و باید به تناسب این رای عمل کند. ثانیا در آن روزها بسیاری از گروهها، سازمانها و شخصیتها تحت تاثیر جوپرالتهاب بعد از انقلاب قرار داشتند، اما این سازمانها و افراد سه دهه تجربه را پشت سر گذاشتهاند و تغییر فکر و نظر دادهاند. در آن روزها دولت موقت به خاطر «میانهرو» بودن ملامت میشد اما امروز دولت روحانی رسالت خود را میانهروی و اعتدال میداند. ثالثا در آن روزها همه نیروها تغییرات را یک شبه، زود و با زور میخواستند اما در شرایط کنونی همه پی بردهاند که با نگرش «کن فیکونی» نمیتوان تغییرات اساسی و زیربنایی را ایجاد کرد و سیاست تغییرات تدریجی و گام به گام را پذیرفتهاند. اینها همه تغییرات مثبت و مفیدی است که صورت گرفته و راه را برای تحولات اساسی هموار کرده است.
۴۸

tizbin2 - لوس انجلس، ایالات متحده امریکا
یعنی از این بیشرف تر فقط خود خمینی هست. مردیکه بیشرف. همینا هستن که ما رو به این روز انداختن. آخوند و آخوند زده از شرافت هیچ بوئی نبرده.
179
197
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۹
۴۴

amirHassna - سیدنی، استرالیا
امثال این خائن روش عن فکر بودن که به ملت نگفتن خمینی ملعون چه جانوری بود و عملا ازش یه بت ساختن. ننگ بر امثال این وطن فروش.
173
180
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۶
۵۷

صد سال تنهایی - تهران، ایران
ولاکن هم عمام هم عمریکای جنایت کار دیدن عجب پولی تو این اشغال خوابیده...حالا بچاپ بچاپ....36 سال این داستان ادامه داشته تا آخرین قطره نفت هم ادامه خواهد داشت..تو روح اون عمام بیسواد بکنن که سرنوشت یک ملت را عوض کردند ما موندیم و یک سرنوشت نامعلوم یک کشور غارت شده یه فرهنگ مورد تجاوز قرار گرفته
171
170
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۸
۳۳

بختیاری2500 - اهواز، ایران
فقط امیدوارم نمیری تا با دست خودم تو و بقیه دوستهای کثیف وطنفروشت را به دار بزنم .
176
177
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۸
۲۴

Mammal - لندن، انگلستان
تمام اینها با شعارهای پوپولیستی توانستند مردم ساده را خام کنند که قدرت را بگیرند و ژست روشنفکریشان را به رخ مردم بکشند که ما از شما بهتر هستیم، هنوز دارند ایراد میگیرند که شاه کلی پول خرج اسلحه کرده، گویا یادش رفته که زمانی جنگی بود با عراق و اگر آن آهن پارهها نبود الان صدام داشت کنار دریای خزر جوجه کباب میخورد و امثال شماها تا کمر جلوش خم بودین که استخوان مرغ را برایتان پرت کند
177
174
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۸
۵۶

parvin55 - مادرید، اسپانیا
شما آشغالها زیر بال خمینی را گرفتید با همکاران تودهای و مجاهد،،،،،قدرت و اسلام خمینی را تحکیم بخشیدید،،و وقتی در بخور بخور سهیم نشدید ناگهان شدید ضد حکومت آنهم در ظاهر...دراز گوش خودتانید و ننگ بر ملتی که بیرون انداختن سینه ی فلان هنرپیشه او را به اوج میرساند و خفه خون در برابر سیر جنایات....و خیانتکاران مثل رومانو که با هزار حیله برای تطهیر این دین ننگین میکوشند زیر نام..اسلام ملا واقعی نیست!!!!!!!!
200
191
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۹
۵۷

فضول میرزا - استکهلم، سوئد
بر پدر تو و خمینی لعنت که فاتحه مملکت رو خوندین! :o
175
179
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۳

Hooloo7 - گوتنبرگ، سوئد
ارواح عمت!! اگه راست میگی چرا داری اینو بعد از ۳۵ سال میگی!!! تازه اون گور به گور شده اگه اینطوری فکر میکرد و میگفت که اینهمه بدبختی نمیکشید این ملت بیچاره!
169
165
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۹
۴۹

آتیشپاره - گنت، بلژیک
« بلکه تصویر رحمانی جدیدی برای انقلاب در دنیا ترسیم میکردیم.» خدا بکشت ،ده دقیقه به این جمله خندیدم.
172
156
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۷
۳۹

نسترن19 - وین، اتریش
دروغ حناق نداره که خفه ات کنه.معلوم شد ...ضیغه یکی ازاین ملاهای بی شرف بود که یاد گرفتی شارلاتانی را.حیوون...
166
154
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۸
۵۷

huubi - ماستریخت، هلند
این هم نوعی از غلط کردیم، .. اشتباه کردیم به زبان خودشونه
171
161
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۸:۳۰
۶۳

سلطنت طلب - ابوظبی، امارات متحده عربی
امثالی مثل ابراهیم یزدی و یا حتی کریم سنجابی و فروهر کسانی بودن که وطن رو به یک بیگانه ی مرتاض هندو فروختند ، علی الخصوص همین ابراهیم یزدی که باعث و بانی خمینی ملعون بود ، این بی شرف در دوسال قبل باز هم بیانیه داده بود که بیایید و در انتخابات شرکت کنید و از روافض صفوی حمایت کنید
14
17
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۳
۴۲

aarian - تهران، ایران
این بی همه کسها جز حزب با د هستند. الان به نفعشونه این حرفها رو از فلان جاشون در بیارن تحویل من و شما بدند. وقتی در رکاب خمینی جلاد بودند مرگ بر آمریکا و جنگ جنگ تا پیروزی میگفتند. به یک کلمه حرفشون نمیشه اعتماد کرد.
5
14
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۵
۵۶

parvin55 - مادرید، اسپانیا
میبینید؟؟؟ میزان منفی من بیش از همه است زیرا که نه تنها ننگ این دین را افشا میکنم به کسانیکه دست در دست حزب اللهیها در ۱۳۵۷ این آش مسموم را پختند نیز میتازم بیشتر منفیها از چپیها جبهه ی ملی اشغال و مجاهدین است..به درک مسکو و مکه آنقدر منفی دهید که جانتان در آید..حتی اگر یک گمراه آگاه شود من وظیفه ی خود را نسبت به میهنم انجام دادهام.
38
19
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۴
۴۳

Dara20 - تهران، ایران
خائن بی شرم وطن فروش، این مرتیکه زباله صفت ابراهیم یزدی یکی از پیشکسوتان دشمنی با ایران و ایرانی است و یکی از عوامل اصلی نابودی کشور و ابتلا ایران به میکروب اسلام میباشد. این مرتیکه شیاد را باید وارونه دار زد. بی شرف.
18
27
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۹
۵۳

اون پسره تو فیلم کیارستمی - آرلینگتون، ایالات متحده امریکا
یکسری خیانت کار مثل این بودن که دوروبر خمینی .. پر کرده بودن و بوی کباب شنیده بودن؛ غافل از اینکه داشتن خر داغ میکردن
10
18
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۲
۵۴

اسداله میرزا - کلن، آلمان
ابوالحسن بنی صدر ، ابراهیم یزدی ، صادق قطب زاده ، کریم سنجابی ، مهدی بازرگان ، عبدالکریم سروش ،علی شریعتی ، احمد حاج سید جوادی و عباس امیر انتظام : میلیونها نفرین و لعنت مردم بدبخت ایرانی که از سال سیاه ۵۷ تا به امروز نابود و ویران شدند بر شما خائنین باد که جاده صاف کن رژیم سفاک آخوندی شدید !!
12
24
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ - ۲۲:۳۶
۵۷

Geelongcats - سیدنی، استرالیا
چقدر به کلنل سندرز -( موسس کنتاکی فراید چیکن KFC ) - شبیه شده.
2
2
جمعه ۱۵ آبان ۱۳۹۴ - ۰۰:۴۷
۵۵

ایران بر باد رفته - برلین، آلمان
این آخوند فوکلی هنوز زنده است؟ خوبه زنده بمونه و بزودی سرنگونی این حکومت ورشکسته بی لیاقت رو ببینه! خائن دلقک!.
4
11
جمعه ۱۵ آبان ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۱
۳۳

غریبه_021 - تهران، ایران
[::parvin55 - مادرید، اسپانیا::]. نتیجه میگیریم سینه خانم بازیگر بدجججججور یه عده رو سوزونده . همینطور کامنت شما. از اونجایی که کاملا با کامنتاتون موافقم . +++++++++++++++++++++
11
2
جمعه ۱۵ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۳
۵۶

parvin55 - مادرید، اسپانیا
[::غریبه_021 - تهران، ایران::]. سپاس هم میهن به امید پیروزی نور آزادی بر ظلمات این حکومت کثیف.
10
1
جمعه ۱۵ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۵