نامه سرگشاده خواهرزاده علی خامنهای به اعضای کنگره آمریکا
+193
رأی دهید
-9
خواهرزاده خامنهای مینویسد: «نتیجه نهایی پروسه تصویب برجام هر چه باشد، از شما عالیجنابان درخواست دارم که به این نکته توجه کنید که مخاطبین شایسته در جامعه ایرانی آنهایی هستند که با باورهای سکولار دموکراسی تمامیت نظام ولایت فقیهی را به زیر سئوال میبرند و در توهم اصلاح آن نیستند.»
خانمها و آقایان نماینده:
در پی نامه سرگشادهای* که اینجانب در ماه آوریل سال جاری به رئیس جمهور محترم ایالات متحده آمریکا ارسال داشتم و در آن به ترفندها و اهداف پنهانی سردمداران جمهوری اسلامی و به خصوص شخص علی خامنهای، که دائی اینجانب میباشد، اشاره کردم، این نامه را به شما خانمها و آقایان سناتور در کنگره آمریکا میفرستم.
اجازه بدهید در ابتدای سخن همسویی خود و همفکران خود را با شما در مورد لازمه ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه، و همچنین در مورد نگرانیهای شما از اقدامات و نفوذ سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه، ابراز دارم. مطمئن باشید که اکثریت قاطعی از هم میهنان من تنها آرزوی رشد و تکامل جامعه خود و صلح و آرامش در منطقه را دارند. گفتارها و کردارهای سردمداران جمهوری اسلامی هیچگاه نظر و یا کلام واقعی ایرانیان نبوده و نیست.
متاسفانه در ماههای اخیر، با وجود شواهد بسیاری در بی اعتباری و نابکاری رژیم اسلامی، تصمیم گیران دولتهای آمریکا و اروپا به اندکی بسنده نمودند و با امضای تفاهم نامهای به نام «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام)، بدون ضمانت اجرایی مطمئن آن، نه تنها خطری را رفع ننمودند بلکه به سردمداران جمهوری اسلامی امید و فرصت جولان دادن سیاسی و وقت کشی برای پیش بردن اهداف پنهانی خود را دادند.
در برابر استدلالات موجه مخالفین تسامح با این رژیم، بهانه برتر بودن «دیالوگ» را بکار میبرند. بدیهی است که همواره دیالوگ برتر است وهیچ انسان دوست و مدافع حقوق بشری نیز به زبان جنگ سخن نمی گوید. اما پرسش مشخص ما این است که : دیالوگ با چه کسی و یا با چه رژیمی؟ هنگامی که میدانیم که مخاطب تنها دغدغه سلطه وری، نقض حقوق بشر و تمسخر تمدن را دارد، چگونه میتوانیم به زبان دموکراتیک با او «دیالوگ» داشته باشیم؟ حکومتی که آرزوی برپایی امپراتوری اسلامی در جهان را دارد و نابودی ملت و کشور خود را موجب شده است، آیا میتواند مخاطب مناسبی باشد و آیا «دیالوگ» کردن با او تنها در مورد موضوع مورد نظرش (در اینجا مناقشه هستهای) مشروعیت دادن به کرده ها و ماهیتش نمی باشد؟
به باور اینجانب حکومت ولایت فقیهی علی خامنهای نمیخواهد ماهیت خود را تغییر بدهد و از اصول بنیانی خود کوتاه بیاید. و همانطور که بارها در سخنرانیهای خود مشخصا و صراحتاً گفته است، هرگز نخواهد نمود. بقای این حکومت، حتی بدون داشتن نیروی هستهای، مترادف با نقض بیشتر حقوق بشر، بی ثباتی و نابسامانی بیشتر در منطقه خاورمیانه و در جهان آزاد است. مذاکرات هستهای و روند کنونی آن تنها فرصت بیشتری را به این رژیم میدهد تا بتواند نیروی بیشتری بگیرد. آیا قبول تعلیق فعالیت هستهای شرطی کافی برای بخشیدن تمردهای بین الملی است؟ آیا آنچه بر مردم ایران روا داشتند و بی احترامی هایی که نسبت به مردم، دولت و حتی سفارت کشور آمریکا انجام دادند، با امضای این توافقنامه قابل فراموش شدن هستند؟ آیا قبول خواهند کرد که به نقض حقوق بشر در ایران خاتمه دهند؟ آیا قبول خواهند کرد که به نیروهای تروریست در منطقه، به حکومت سوریه و یا به شورشیان یمنی کمک نرسانند؟ آیا قبول خواهند کرد که دست از هژمونی مذهبی خود بردارند و نخواهند تفسیر افراطگرایانه خود از اسلام را به دیگر مسلمانان جهان تعلیم دهند؟. .. بدیهی است که پاسخ به همه این پرسشها منفی است !
در مقام فردی آگاه به ماهیت سردمداران جمهوری اسلامی باید صراحتاً بگویم که متاسفانه وضعیت موجود آنچیزی بوده و هست که آنها میخواستند. خمینی در سال ۱۹۷۹ به دروغ آزادی و استقلال را بهانه نمود و انقلابی را موجب شد، ولی در فکرش نه آزادی ایرانیان و نه استقلال ایران بود. هدفش سلطه بر جهان اسلام بود. هم شما و هم ما ایرانیان فریب او را خوردیم، همانطور که مردم آلمان و اروپائیان فریب هیتلر را خوردند ! علی خامنهای نیز مدتهاست که به بهانه دانش هستهای، مردم ایران و جهانیان را مشغول نگاه داشته است تا بتواند در خفای این موضوع سلطه خود را در منطقه گسترش دهد و بقای حکومت نامشروع و ضدمردمی اش را تضمین کند.
چه کسی نمیداند که استقرار گروههای افراطگرای اسلامی در منطقه، که به تبعیت از تعلیمات جهانشمول خمینی و خامنهای خواب برپایی حکومت اسلامی در جهان را دارند، نتیجه اقدامات آشکار و پنهان جمهوری اسلامی و همچنین اشتباهات ژئوپولتیک سیاستگذاران آمریکایی و اروپایی بوده است. فاجعهای که متاسفانه موجب گسترش افراطگرایی و تروریسم اسلامی، آواره گی میلیونها انسان، دیروز و امروز، و ناامنی دنیای آزاد شده است. مزه تلخ حکومت اسلامی با اعدامها، سنگسارها و محدودیتهای اجتماعیش را مردم ایران به اندازه کافی چشیده اند. نباید که بیشتر در این منجلاب بمانند و نباشد که دیگر مردمان در منطقه و یا در دنیا (همانطور که در عراق و سوریه شاهد هستیم) به آن گرفتار شوند!
هر چند که هنوز نه شما در کنگره و نه آنها در مجلس خود بصورت رسمی «برجام» را تصویب ننموده اید، ولی در صورت ادامه این روند کنونی و تصویب آن، با دادن فرصت و زمان به جمهوری اسلامی، مطمئناً ضررهای بسیاری را شاهد خواهیم بود. جمهوری اسلامی به بهانه قبول تعلیق فعالیتهای هستهای اش به شرارت پنهان خود ادامه خواهد داد، جهان آزاد ناامن تر خواهد شد و مردم ایران نیز هیچ بهرهای نه اقتصادی و نه اجتماعی از این روند نخواهند برد.
به باور اینجانب اشتباه در خاورمیانه همواره در« انتخاب مخاطب » بوده و هست. در این مختصر نمیتوان همه مواردی که در آنها تصمیم گیران مخاطبین ناشایست و نامناسب را انتخاب کردند را یادآوری کرد. ولی مشخص است که به عنوان مثال وضعیت موجود در کشور عراق عمدتاً نتیجه خالی گذاردن فضا و انتخاب مخاطبین نامناسب بوده است. در مورد مذاکرات هستهای نیز دیالوگ با هر شخصی باید بر منبای کارنامه سیاسی و شایستگی سیاسی او باشد. مشخصاً نمیتوان به خود جمهوری اسلامی و به آنهایی که فرسنگها راه با جمهوری اسلامی طی نمودهاند و هنوز هم ناآگاه به ماهیت جمهوری اسلامی و یا تنها به طمع مال و مقام، امید اصلاح این رژیم را دارند و به خود و دیگران وانمود میکنند که حکومت ملایان مورد تأیید مردم ایران است، اعتماد نمود. مطمئن باشید که همه ایرانیان چه آنهایی که در زندان ایران در اسارتند و چه آنهایی که در خارج از کشور مهاجرند، جمهوری اسلامی را از خود نمی دانند و سرنگونی تمامیت آن را خواستارند. اما آنهایی که در اسارت و در خطر سرکوب هستند، نمی توانند فریاد باشند و آنهایی هم که همچون ما در خارجند، دل شکسته از انتخابهای نادرست تصمیم گیران و ناامید از حمایت، ناچار به خاموشی اند. البته بسیاری از ما فعالین سیاسی با وجود سانسورها و سرخوردگیهای موجود، ولی با ایمان به راستی باورمان، از تلاش دست برنداشته ایم و همانطور که شاهد بوده اید تا به امروز بسیاری از روشنفکران جامعه ایرانی شما را مخاطب قراردادهاند و همین موضعهای مرقوم در این مختصر را به زبان خود به شما یادآور شده اند. بدیهی است که پیامهای رسیده از جانب متوهمان اصلاح پذیری جمهوری اسلامی و یا متوهمان دموکراسی پذیری جامعه ایرانی با بودن جمهوری اسلامی را باید شناسایی و به کناری گذارد تا از « انتخاب نامناسب » پرهیز شود.
در پایان، بدانید که جامعه ایرانی منزجر از آنچه امروز دارد، تشنه چشیدن طعم شیرین آزادی و دموکراسی است. مردمی که استبداد حکومت اسلامی را چشیده است، بهتر از هر مردمی دیگر آزادی و دموکراسی را به آغوش خواهد کشید و در فردای این رژیم صلح و آرامش را برای کشور خود و منطقه تضمین خواهد نمود.
نتیجه نهایی پروسه تصویب «برجام» هر چه باشد، از شما عالیجنابان درخواست دارم که به این نکته توجه کنید که مخاطبین شایسته در جامعه ایرانی آنهایی هستند که با باورهای سکولار دموکراسی تمامیت نظام ولایت فقیهی را به زیر سئوال میبرند و در توهم اصلاح آن نیستند. اگر سانسور رسانهای نمیبود، مطمئنا ندای برحق آنها را بیشتر میشنیدید و فرصت اجرایی کردن پروژههای خود را بیشتر میداشتند. زمان آن رسیده است که اپوزیسیون واقعی و مردم ایران را برای رهایی از شرارتهای حکومت اسلامی در ایران و گروهکهای اسلامی وابسته اش در منطقه، حامی و همراه باشید.
که هدف ما نیز آزادی، حقوق بشر و صلح و دموکراسی است.
با احترام
فرانسه ـ دکتر محمود مرادخانی
سپتامبر ۲۰۱۵
۴۶

karkas - اصفهان، ایران
و در توهم اصلاح آن نیستند.» این مفهوم مهمی داشت
21
60
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۹
۸۰

ایوان مدائن - فرانکفورت، آلمان
خوب گفته با این قدش ولی چرا کاری انجام نمیدن فقط حرف میزنند
22
53
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۹
۴۳

رقص پرواز - پراگ، چک
پس چرا میگن خواهرزاده به داییش میره!!! افکار روشن این اقا کجا، افکار منفور خامنه ای کجا.
21
99
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۲
۵۸

parvin55 - مادرید، اسپانیا
درود بر تو که این انتقاد را از سوسمار بزرگ دایی کردی. ولی همینها که برایشان نامه نوشتی به همراه رئیس اصلی انگلیس..این اش زهر الود را به همراه خیانتکاران داخلی از تودهای یی تا مجاهد برای ملت جو زده پختند
25
64
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۰
۷۷

hassan5 - تهران، ایران
امریکا در فکر برانداختن نظام اسلامی نمیباشدچون هنوز از لولوی اسلام سود میبرد.زمانش که برسد مثل کهنه حیض بدورش میاندازد.محموداقاشماخودشه ناراحت نکن
13
62
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۶
۴۵

ایران سرفرازم آرزوست - ورشو، لهستان
شما که با مخالفت با توافق داری بیشتر ستم می کنی به ملت. می خوای ایران وضعیت عراق و سوریه رو پیدا کنه؟ اون مردمی که از ادامه تحریم ها بیشتر له میشن چه گناهی دارن؟؟؟ از کجا معلوم که شما هم دنبال قدرت باشی آقا زاده. جالبه برای دلسوزی ملتی داره صحبت می کنه که دنبال آرامشه .و ادامه تحریم به فقر بیشتر و شاید جنگ منجر بشه. که اگه بشه شما از فرانسه چه کمکی می تونی بکنی؟؟؟ این نامه شما مانند کبریت زدن به بنزینیه که تو خاور میانه ریخته شده که اگه شعله ور تر بشه آتش اون به فرانسه هم خواهد رسید که همین حالا هم اروپا کمی درگیرش شده.بله .در ایران با ید تغییرات بنیادی مانند جدایی دین از سیاست پیش بیاد اما به چه سرعتی و به چه قیمتی؟؟؟ ما حق نداریم میلیونها کودک رو به بهانه آینده بهتر به خطر بندازیم . باید راه دیگه ای پیدا کرد. هر راهی که مردم کمتر آسیب ببینن و سیاست مدار ها بیشتر.هنر شما این می تونه باشه جناب آقازاده خارج نشین نگران
41
43
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۳
۴۵

ekman - شیراز، ایران
ایشان فرزند شیخ علی تهرانی هستند که پدر ایشان در اوایل انقلاب و در درب خانه آیت الله قمی در مشهد،جوانان معترض به شاه را به دسته بیل و کلنگ مجهز مینمودند .بعد از روی کار آمدن حکومت اسلامی و کنار نیامدن آ شیخ علی با رژیم خمینی،ایشان به عراق رفتند و سایر کارهایی که کردند.من فکر نکنم که ایشان(خواهرزاده) دلسوز ملت مظلوم و فرو رفته در فقر باشند،بلکه سنگ پدرشان را که مورد غضب قرار گرفته اند به سینه میزنند!!!!
12
41
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۷
۶۵

خط ازاد - ژنو، سوییس
از عالیجنابان تقاضا دارد........؟. آقا فلانی لطفا از طرف ملت ایران دستمال اندازی نفرمایید . دایی که متخصص pip باشد، خواهر زاده کارشناس دستمال در میآید.
17
23
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۸
۴۴

Daneshjou - شیکاگو، ایالات متحده امریکا
تا سایه بلند و سیاه دین و مبلغین ان بر ایران و ایرانى دامن گسترده امیدى به ابادى و ازادى ایران و پیشرفت فرهنگ و تمدن ایرانى نیست. هر دولت غیر دینى هم که در ایران بر سر کار بیاید -- مثل حکومت پهلوى -- عمرش کوتاه خواهد بود. دین و مبلغین ان باید یکبار و براى همیشه در جایگاه مناسب و بى خطرى نشانده شوند تا ملت ایران بتواند در فضاى ازادى و دمکراسى تنفس کند و به کاروان ملل متمدن باز گردد. غربى ها همین کار را با دین و کشیشان کردند. در دوره ى ساسانیان، موبدان و سپاهیان با پیشه کردن دروغ و دو رنگى، تبعیض بر ضد اکثریت مردم، رقابت بر سر کسب ثروت و قدرت و دکان درست کردن از دین و نهاد هاى دینى، ایران و ایرانى را تا به امروز به زیر سم ستوران تازیان و فرهنگ عصر حجرى انها انداختند. تاریخ تکرار مى شود. اکنون نیز اخوندها و سپاهیان و پیروان انها درست در مسیر موبدان و سپاهیان دوره ى ساسانى و پیروان انها گام بر مى دارند.
1
40
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۵