عامل شوخی مرگبار از اعدام رها شد

 کارگر مغازه پیتزافروشی که به دنبال شوخی خونین، همکارش را کشته بود با جلب رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافت.

این پسر دیروز پای میز محاکمه گفت: «به خاطر یک شوخی بچگانه دو سال و نیم در زندان کابوس اعدام دیدم.»
ظهر بیست و ششم اسفند 91 به کلانتری شهریار خبر رسید که پسر 18 ساله‌ای به‌نام علی که کارگر یک پیتزافروشی بود در جدال خونین با همکارش به‌شدت زخمی و به بیمارستان منتقل شده است.

پلیس به بیمارستان مورد نظر رفت، اما علی به‌خاطر بریدگی شریان اصلی گردنش جان سپرده بود. پلیس به تحقیق از صاحب مغازه پرداخت و دریافت که همکار علی به نام حسین 23 ساله عامل جنایت خونین است.

 به این ترتیب حسین بازداشت شد. این پسر که به‌شدت می‌لرزید، گفت: «من و همکارم در حال شوخی با هم بودیم که یک‌باره تیغ موکت بری که در دستم بود به گردن علی خورد. من همان موقع با اورژانس تماس گرفتم، اما شدت خونریزی زیاد بود.»

به دنبال اعتراف‌های این پسر و بازسازی صحنه جرم، وی پای میز محاکمه ایستاد و در حالی که اشک می‌ریخت ابراز پشیمانی کرد.
 در پایان آن جلسه، هیات قضایی با توجه به درخواست اولیای‌دم حسین را به قصاص محکوم کرد. این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و شمارش معکوس برای اعدام حسین آغاز شده بود که او توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای‌دم را جلب کند. به این ترتیب حسین از چوبه دار رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمدباقر قربان‌زاده و با حضور دو مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.

او گفت: «با توجه به رضایت اولیای‌دم از آنجا که جرم حسین منجر به اخلال در نظم عمومی جامعه شده طبق ماده 612 قانون مجازات برایش تقاضای کیفر دارم.»
سپس حسین در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «علی دوست صمیمی و همکارم بود. من در پیتزافروشی پیک موتوری بودم و علی کارگر آنجا بود. ظهر وقتی به مغازه آمدم از او خواستم برایم غذا آماده کند، اما چون مشغول خرد کردن کاهو بود به من بی‌اعتنایی کرد و به شوخی با مشت به صورتم زد. او که بلند می‌خندید چاقو را به سمتم گرفت. من هم فقط برای خنده تیغ موکت‌بری را از روی میز برداشتم و روی گردن او گذاشتم اما یک‌باره علی گردنش را به عقب کشید که تیغ موکت‌بری با شاهرگش برخورد کرد.»
 او ادامه داد: «خون از گردن دوستم فواره می‌زد که دستپاچه شدم و لباسم را روی بریدگی گذاشتم. من همان موقع با اورژانس تماس گرفتم اما کار از کار گذشته بودم. من هنوز هم باورم نمی‌شود که دوست صمیمی‌ام را کشته‌ام.»
او افزود: «من هیچ خصومتی با علی نداشتم. من به خاطر یک شوخی بچگانه موجب مرگ او شدم و دو سال و نیم در زندان کابوس اعدام دیدم. خانواده‌ام در این مدت با تلاش زیاد توانستند با پرداخت دیه رضایت پدر و مادر علی را جلب کنند. من در این مدت به اندازه کافی تنبیه شده‌ام و حالا از هیات قضایی تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شود.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی حکم آزادی حسین را صادر کرد.
تاکنون خبرهای زیادی مبنی‌بر وقوع قتل به‌دنبال شوخی‌های بچگانه شنیده شده؛ شوخی‌هایی که منجر به مرگ و تشکیل پرونده‌ای جنایی شده است. جنایت‌هایی که گاهی عامل جنایت نیز از وقوع آن شوکه می‌شود.

  شوخی مرگبار در بزم شبانهچهاردهم خرداد 93 بود که پسر جوانی به نام سعید در یک بزم شبانه و مقابل چشمان میهمانان برای شوخی با چاقو به سینه دوستش مرتضی زد و موجب مرگ او شد.
این پسر که در محل جنایت بازداشت شده بود در بازجویی‌ها گفت: «من و دوستانم مست بودیم و با هم شوخی می‌کردیم. من کارد میوه‌خوری را برداشتم و روی سینه مرتضی گذاشتم. اما نمی‌دانم چطور شد که تیغه چاقو به سینه دوستم فرو رفت.»
 
شوخی خونین در اداره آگاهیبیستم بهمن 92 نیز یک سرباز پلیس به دنبال شوخی مرگبار، سرباز وظیفه را در پلیس آگاهی غرب تهران کشت.
او در بازجویی‌ها گفت: «عصر می‌خواستم اسلحه‌ام را به اسلحه‌خانه تحویل بدهم و به خانه بروم که در اتاقک نگهبانی با دوستم روبه‌رو شدم. چون همیشه خشاب را از اسلحه جدا می‌کردم و آن را در جیبم می‌گذاشتم، برای شوخی اسلحه را به سمت میثم گرفتم. او به پشت تخت رفت تا از تیررس من دور شود، اما چون فکر می‌کردم اسلحه خالی است دستم را روی ماشه چکاندم. وقتی پوکه از اسلحه خارج شد شوکه شدم.»
 
بی‌تاثیری ‌انگیزه در نتیجه دادگاهغلامرضا طیرانیان، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری درباره تاثیر‌ انگیزه جنایت در نتیجه دادگاه به فرهیختگان گفت: «در نظام کیفری کشور ما، مطلقا‌ انگیزه جنایت در قتل‌های عمد تاثیری در نتیجه و حکم دادگاه ندارد. چنانچه یک جنایت شرایط عمدی بودن را که شامل زدن ضربه به موضع حساس و استفاده از آلت کشنده است، داشته باشد، قتل عمد محسوب می‌شود و مجرم به قصاص محکوم خواهد شد.» او ادامه داد:‌ «انگیزه جنایت در هیچ دادگاهی بر نظر قضات در صدور حکم تاثیر نخواهد داشت. مجازات فردی که با‌ انگیزه یا نقشه از پیش طراحی شده دست به قتل بزند یا اینکه بر اثر شوخی مرتکب قتل شده باشد یکی است. مگر اینکه اولیای دم از قصاص صرف نظر کنند. در این صورت دست قاضی باز است تا متهم را طبق ماده 612 قانون مجازات به سه تا 10 سال زندان محکوم کند که بی‌شک در چنین شرایطی‌ انگیزه جنایت در صدور حکم تاثیر‌گذار خواهد بود.» طیرانیان گفت: «در کشورهای اروپایی خصوصا کشورهایی که تمایلی به صدور حکم مرگ برای مجرمان ندارند‌، انگیزه جنایت در نتیجه دادگاه تاثیرگذار است. در قتل‌هایی که ثابت شود متهم ناخواسته یا به دنبال شوخی دست به قتل زده است مجرم به مجازات حداکثری محکوم خواهد شد اما این قانون در کشور ما حکمفرما نیست.»

  خلاء قانونی در توجه به عنصر معنوی جرم
محمد صفایی‌فر وکیل پایه یک دادگستری نیز درباره ‌توجه محاکم به‌ انگیزه جنایت به «فرهیختگان» گفت: «در محاکم به عنصر معنوی جرم توجه نمی‌شود. صرف کشنده بودن عمل یا استفاده از آلت قتاله منتهی به صدور حکم می‌شود و قضات به عنصر معنوی جرم، ‌ انگیزه جانی یا اینکه قتل بر اثر شوخی رخ داده یا با‌ انگیزه و قصد قبلی، توجه کافی ندارند. به نظر می‌رسد خلأ قانونی برای توجه به عناصر معنوی جرم در جامعه ما وجود دارد و لازم است به این مساله توجه ویژه‌ای شود، زیرا برای متهمان بسیاری که بر اثر شوخی دست به جنایت زده بودند حکم قصاص صادر شده است.»
+19
رأی دهید
-3

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.