بخشیدم تا بخشیده شوم
+10
رأی دهید
-31
فرهیختگان : دو مامور اجرای حکم از محکم بودن حلقه دار مطمئن شدند. دادستان گفت پدر یا مادر مقتول باید آن را به گردن قاتل بیندازند. نفس در سینه همه کسانی که برای دیدن اجرای حکم اعدام این پسر 27 ساله به فلکه مدرس شهرستان خوی آمده بودند حبس شد. چشمبند مانع از دید متهم میشد. اگرچه نه طنابی را میدید و نه جرثقیلی که قرار بود با بالا رفتنش آخرین لحظات زندگیاش را رقم بزند، اما لرزش محسوس پاهایش بدن هر بینندهای را میلرزاند. حلقه طناب همانطور که در دست پدر مقتول میلرزید به گردن قاتل انداخته شد. حکم قصاص خوانده شد و جرثقیل برای بالا کشیدن جسم جوانی که 9 سال پیش دو کودک پنج و شش ساله را کشته بود، روشن شد.«میبخشم، طناب را از گردنش خارج کنید. میبخشم. پسرم را در محرم کشتند و من هم برای رضایت امام حسین(ع) رضایت میدهم.» اینها جملاتی است که صبح یکشنبه این هفته مادر شاهین با صدای لرزان گفت. شاهین شش ساله محرم سال 85 ربوده شد و سال 87 متهم به قتل این کودک دستگیر شد و پرده از این جنایت برداشت. حالا دقیقا 9 سال از روزی که شاهین را دزدیدند، میگذرد. این خانواده که داغ کودک دیده بودند و در این سالها به هیچ وجه قصد بخشش نداشتند، پایان ماجرای این پرونده را طور دیگری رقم زدند. اتفاقی متفاوت که لبخند را روی لب پدر و مادر قاتل آورد و اشک را میهمان گونههای همه کسانی کرد که برای دیدن اجرای حکم اعدام به فلکه مدرس شهرستان خوی آمده بودند و خیلیهایشان از خانواده مقتول، تقاضای بخشش میکردند.

شاهین (مقتول)
کینههایم لحظه آخر از بین رفت
مادر شاهین که نمیتواند خوب فارسی صحبت کند درباره زندگیاش بعد از قتل پسر کوچکش به «فرهیختگان» گفت: «من فقط دو پسر داشتم که یکی از آنها را کشتند. زندگیام نابود شد. یاد صحبت کردن پسرم، یاد شیطنتهایش که میافتم لحظهای آرام نمیگیرم. به هیچوجه قصد نداشتم با رضایت دادن خون پسرم را پایمال کنم.» او همچنین گفت: «روزی که برای اجرای حکم رفتیم دیدم مردم بسیار زیادی جمع شدهاند. برخی شعار میدادند، بعضی گریه میکردند و عدهای هم میخندیدند. خیلی از آنها میگفتند او را ببخشید و بعضی میگفتند باید به جزای کار خود برسد.» این مادر داغدار ادامه داد: «دادستان جلو آمد و بار دیگر از ما خواست بخشش کنیم و من باز هم رضایت ندادم. منتظر بودم هرچه زودتر طناب دار را بر گردن او ببینم؛ بلکه بعد از 9 سال بتوانم کمی آرام شوم. اما نمیدانم لحظه آخر چرا تمام کینههایم ناگهان فروکش کرد و قلبم آرام شد. یاد محرمی افتادم که شاهین 6 سالهام را دزدیدند. این روزها هم به محرم نزدیک است، با خودم گفتم ببخشم بلکه امام حسین هم روزی از گناهان ما بگذرد.»
برادر شاهین که 17 سال دارد نیز درباره آن لحظات به خبرنگار ما گفت: «اصلا فکر نمیکردیم وقتی در حال بازگشتن به منزل باشیم قاتل برادرم زنده باشد. هنوز باورم نمیشود چه اتفاقی افتاده است؟ ما که قصد بخشیدن او را نداشتیم. نمیدانم چطور دل همه ما آرام گرفت. قاتل به دست و پای ما افتاد و تشکر کرد؛ ولی ما این را نمیخواستیم.» او ادامه داد: «آنها پسر ما را از ما گرفتند و ما هم میخواستیم همین کار را کنیم اما نتوانستیم.»
مادر شاهین که نمیتواند خوب فارسی صحبت کند درباره زندگیاش بعد از قتل پسر کوچکش به «فرهیختگان» گفت: «من فقط دو پسر داشتم که یکی از آنها را کشتند. زندگیام نابود شد. یاد صحبت کردن پسرم، یاد شیطنتهایش که میافتم لحظهای آرام نمیگیرم. به هیچوجه قصد نداشتم با رضایت دادن خون پسرم را پایمال کنم.» او همچنین گفت: «روزی که برای اجرای حکم رفتیم دیدم مردم بسیار زیادی جمع شدهاند. برخی شعار میدادند، بعضی گریه میکردند و عدهای هم میخندیدند. خیلی از آنها میگفتند او را ببخشید و بعضی میگفتند باید به جزای کار خود برسد.» این مادر داغدار ادامه داد: «دادستان جلو آمد و بار دیگر از ما خواست بخشش کنیم و من باز هم رضایت ندادم. منتظر بودم هرچه زودتر طناب دار را بر گردن او ببینم؛ بلکه بعد از 9 سال بتوانم کمی آرام شوم. اما نمیدانم لحظه آخر چرا تمام کینههایم ناگهان فروکش کرد و قلبم آرام شد. یاد محرمی افتادم که شاهین 6 سالهام را دزدیدند. این روزها هم به محرم نزدیک است، با خودم گفتم ببخشم بلکه امام حسین هم روزی از گناهان ما بگذرد.»
برادر شاهین که 17 سال دارد نیز درباره آن لحظات به خبرنگار ما گفت: «اصلا فکر نمیکردیم وقتی در حال بازگشتن به منزل باشیم قاتل برادرم زنده باشد. هنوز باورم نمیشود چه اتفاقی افتاده است؟ ما که قصد بخشیدن او را نداشتیم. نمیدانم چطور دل همه ما آرام گرفت. قاتل به دست و پای ما افتاد و تشکر کرد؛ ولی ما این را نمیخواستیم.» او ادامه داد: «آنها پسر ما را از ما گرفتند و ما هم میخواستیم همین کار را کنیم اما نتوانستیم.»
تجربه سختترین لحظههای عمر
پدر شاهین نیز که از ابتدا با قصاص مخالف بود درباره این ماجرا به «فرهیختگان» گفت: «من نمیخواستم قاتل قصاص شود و از همان اول نیز موافق حبس او بودم. من همیشه به خانوادهام هم میگفتم با قصاص، پسرمان زنده نمیشود، اما قبول نمیکردند.» پدر شاهین همچنین گفت: «روز اجرای حکم نیز تا صبح نخوابیدیم و از آنها خواهش کردم از خون این جوان بگذرند. من موافق حبس بودم و فکر میکردم برای یک انسان حبس سختتر است تا اعدام.» او درباره لحظات اعدام گفت: «بدترین لحظات زندگیام را زمانی که طناب دار را به من دادند تا به گردن او بیندازم، تجربه کردم. خیلی برایم طاقتفرسا بود، اما خوشحالم با خوشی تمام شد.»
از جان دادن کودکان لذت میبرم
متهم به قتل که سال 85 شاهین پنج ساله را کشته و سال 86 نیز کودک پنج سالهای به نام مهدی را پس از تجاوز به قتل رسانده است از پای چوبه دار به زندان رفت تا ادامه حبسش را از جنبه عمومی جرم تحمل کند. خانواده مهدی چند سال قبل از قصاص قاتل فرزندشان گذشت کرده بودند. متهم که باید تا سه سال دیگر در زندان باشد در اعترافات خود درباره انگیزهاش از کشتن شاهین گفته بود: «از جان دادن کودکان لذت میبرم. از بیدفاع بودنشان خوشم میآید و وقتی با چشمهایشان به من نگاه میکنند و دست و پا میزنند احساس میکنم آدمی قوی هستم.» براساس گفتههای خانواده مقتول به نقل از دادستان آذربایجانغربی آزمایشهای پزشکی قانونی نشان داده متهم نوعی جنون خفیف دارد. گفته میشود در آخرین جلسه دادگاه دادستان به خانواده قاتل توصیه کرده است پس از آزادی پسرشان بهشدت از او مراقبت کنند و او را تحت نظر یک روانپزشک قرار بدهند.
جنون خفیف برای تبرئه از اعدام کافی نیست
به نظر میرسد اگر متهمی جنون یا بیماری روانی داشته باشد باید از سوی قانون به موسسات رواندرمانی معرفی و درمان شود؛ اما اینکه دادستان چنین متهمی را پس از حبس رها کند و درمان روان او را به خانوادهاش بسپارد به نظر کمی عجیب میرسد.
غلامرضا طیرانیان که 18 سال از عمر خود را در دادگاهها به قضاوت پرداخته و این روزها نیز به وکالت مشغول است در اینباره به «فرهیختگان» گفت: «اگر متهمی جنون داشته باشد تا جایی که جنونش به حدی نرسد که کاملا از فرد سلب اراده کند، برای تبرئه شدن متهم کفایت نمیکند.» او همچنین گفت: «متهم به قتل زمانی از اعدام رهایی پیدا میکند که نتیجه آزمایشهای پزشکی قانونی جنونی باشد که آزادی فرد بتواند مخل آسایش و امنیت جامعه باشد.» این قاضی باسابقه همچنین با بیان اینکه مسئولیت چنین متهمی پس از آزادی با دادستان است، ادامه داد: «از نظر من جنون این فرد احتمالا به اندازهای نبوده که آزادیاش مانع از آرامش و امنیت جامعه شود و جنون خفیفی بوده است.» به گفته این وکیل دادگستری توصیه دادستان به خانواده قاتل بجا بوده، اما اگر فرد را پس از آزادی به موسسه روان درمانی معرفی نکنند و اگر بار دیگر قتلی از سوی این فرد اتفاق بیفتد، مسئولیت مستقیم این موضوع با دادستان خواهد بود.
۴۷

بیدار58 - بابلسر، ایران
بدون شک اگه این آشغال ازاد بشه بازم دست بقتل بچه های دیگه میزنه و اصلا هم مشکل روانی نداره بنظره من و خون بچه هایی که کشته شدن به گردن کسانی هست که بخشیدنش.کسی که خودش میگه لذت میبرم از کشتن بچه ها باید زنده بمونه؟؟
0
56
پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۱
۵۳

fereshteh-wi - سیاتل، ایالات متحده امریکا
خوب قاتل دیونه نیست ،این خانوادهها جنون دارن،مگه میشه ۲ تا قتل و آزادی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟ ،یه پارتی بازی این وسط هست یا یه چیزی اینجا میلنگه.
0
19
پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۷
۵۳

fereshteh-wi - سیاتل، ایالات متحده امریکا
تجاوز ،قتل ،لذت بردن از عذاب ...میشه جنون خفیف!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوبه والا
0
20
پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۸