رضا بابایی پارسینه : فیلم «محمد رسول الله» ساخته مجید مجیدی، مصداق رعد و برق بیباران است. در تمام مدتی که فیلم را میدیدم، از خودم میپرسیدم چگونه ممکن است مجیدی چنین فیلم بیمحتوایی ساخته باشد.
اگر فیلمبرداری ماهرانه و جلوههای بصری و چند بازی خوب(خصوصا بازی خانم ساره بیات در نقش حلیمه سعدیه که انصافا مستحق جایزه بین المللی است) نبود، از این فیلم که گرانترین و پرهزینهترین فیلم در تاریخ سینمای ایران است، چه باقی میماند؟
دیالوگها هیچ تناسبی با سطح کار ندارد؛ اکثر بازیها(خصوصا بازی نوجوانی که نقش پیامبر را در دوازده سالگی بازی میکند) ضعیف و دچار اغراقهای ناشیانه است؛ بهرغم کوشش فراوان سازندگان فیلم برای هیجانی کردن بیننده، جز در جلوههای بصری فیلم، تأثیری در صحنهها و دیالوگها نیست و از همه مهمتر اینکه این فیلم در خدمت هیچ ایده و طرحی نیست، مگر ایده فیلم برای فیلم.
فیلمی که برای آن شهرک ساختهاند و آهنگساز اسکاری و فیلمبردار ممتاز جهانی را به خدمت گرفتهاند، هیچ طرحی ندارد جز نمایش پرهزینه چند معجزه از پیامبر در دوران کودکی و نوجوانی. اکثر این معجزهها حتی یک سند معتبر ندارد. گیرم که معتبر باشد، مگر اهمیت و رسالت پیامبران در معجزه آنان خلاصه میشود که ما پس از 1400 سال فیلم معجزهمحور بسازیم؟
120میلیارد تومان خرج کردهاید که چند معجزه را به تصویر بکشید؟ مگر این مردم به معجزه نیاز دارند؟ معجزه برای این بود که کفار قریش ایمان بیاورند که آوردند. بهتر نبود از این فرصت استفاده میکردید و مرهمی برای یکی از زخمهای امروز جهان اسلام میساختید؟ چرا از معجزه اصلی اسلام که قرآن است، در این فیلم استفاده نکردید؟ یکبار هم که سراغ قرآن رفتید، برای نشان دادن حمله مرغان ابابیل به سپاه ابرهه بود!
آنچه بیش از همه بیننده آگاه را آزار میدهد، یهودیستیزی مجیدی در این فیلم است. او بر پایه برخی اخبار سست و خیالپردازانه، بخشی مهم از فیلم را به کوششهای یهودیان برای قتل یا دزدیدن محمد نوجوان اختصاص داده است و این، نهایت سادگی و بیاطلاعی و تعصب عوامانه مجیدی است. من در هنگام نوشتن کتاب «محمد، برگزیده خدا»(قم، انتشارات دلیل ما، 1393) تقریبا اکثر منابع معتبر و کهن را دیدم و گواهی میدهم که اکثر این تعقیب و گریزها، نه مستند به هیچ کتاب مهمی است و نه فایدهای بر آن مترتب است. فیلم «محمد رسول الله»، به نظرم فیلمی است برای سرگرمی بچهها یا بزرگهایی که از پیامبران(ع) چیزی بیش از معجزه و کارهای عجیب و غریب نمیخواهند و از تعقیب و گریز هم لذت میبرند.
فیلم مجیدی را که دیدم، بیشتر به ارزشهای فیلم «محمد رسول الله» ساخته مصطفی عقاد پی بردم. به جرئت میگویم که یک پلان از سینمایی عقاد که هزینه چندانی هم روی دست مردم نگذاشت، به سرتاسر فیلم مجیدی میارزد. محصول سینمایی عقاد، صدای هیچکس را هم درنیاورد. عقاد سنی، هوای شیعیان را هم داشت؛ ولی فیلم مجیدی، نفت روی آتش جنگهای خاورمیانه میریزد؛ بدون اینکه از این آتش، استفادهای بکند.
آقای مجیدی، بپذیرید که وقتی فرهنگ و اندیشه و دانایی نباشد، از پول و شهرک و همکاران اسکاری هم کاری ساخته نیست. آرزو میکنم در قسمتهای دوم و سوم که وعدهاش را دادهاید، پول این مردم بیچاره را دور نریزید یا دستکم اثری برازنده بسازید. شما قرار بود فیلم بسازید، نه اینکه ما را فیلم کنید.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان