امیر اسماعیلی/ کارشناس ارشد علوم ارتباطات و رسانه طرف پیاده و از راه آسفالت از مرز عبور کرد، سوار اتوبوس شد و رفت ایروان. از خانه امن اسلحه برداشت. با ردیاب مرکز تروریستها را شناسایی کرد...
ماشین را وسط خیابان پارک کرد. رفت طرف ساختمان. در چشم برهم زدنی وارد ساختمان شد و همه را کشت. هیچ کسی هم متوجه حضورش نشد. وقتی میخواست از ساختمان خارج شود. راه پله مثل میدان جنگ پر از جنازه آدمهای صهیونیست بود....!
ای کاش فرآیندی وجود داشت که مخاطبان میتوانستند از نویسنده و کارگردان و نمامی سیاستگذارانی و تصمیمگیرانی که نقشی در تولید این سریال داشتند به دلیل توهین به شعور مخاطب و گرفتن بیهوده وقتشان شکایت کنند.
سوژه خوب اما پرداخت افتضاح و پر از گاف و ایراد. بخواهیم ایرادها را بشماریم میشود مثنوی هفتادمن کاغذ.
گوشهای از آن میشود: سادهلوحی ماموران اطلاعاتی ایران، صحنههای کشدار و بیهوده. بارانهای ساختگی و تابلو. صحنههای ساختگی بیهدف و بیسر و ته که مثلا باید با آن غافلگیر میشدیم.
این نوشته نباید از 200 کلمه بیشتر شود چرا که این سریال واقعا ارزش بیشتر نوشتن را ندارد. تنها امیدوارم مسوولین خدمتگذار! آن جایی که در مورد هزینه از جیب بیت المال و نشان دادن حقیقت مظلومیت سربازان گمنام امام زمان و خون شهدایی که در راه بقای نظام نثار شده است، از آنها سوال میشود، جواب قانع کنندهای داشته باشند.
بعد التحریر:
به زودی شاهد مراسم تقدیر و تشکر از عوامل تولید مجموعه تعبیر وارونه یک رویا توسط روسای سازمان صدا و سیما (رسانه ملی) خواهیم بود. مراسمی که احتمالا با این جمله شروع میشود: "این سریال نقطه عطفی در سریالهای ژانر ملودرام و جاسوسی سازمان صدا و سیما بود که طی تحقیقات مرکز تحقیقات و برنامه سنجی سازمان، مخاطبان بالای 98 درصد از پخش این سریال اظهار رضایت کردهاند."
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان