ادعای زنده‌‌بودن مقتول در پرونده جنایت آتشین

 اظهارات ۲ شاهد در پرونده قتل آتشین یک مرد در پایتخت، روند تحقیقات را پیچیده کرد.

 

درحالی‌که کارآگاهان جنایی در جست‌وجوی قاتل هستند، این دو نفر به دادسرای جنایی رفتند و مدعی شدند که مقتول زنده است.این جنایت 30دقیقه بامداد 26 اردیبهشت‌ماه سال‌جاری در منطقه اتابک اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که ساکنان محله‌ای در خیابان اتابک وقتی جسدی را دیدند که در یک خرابه در حال سوختن است، آتش‌نشانی و پلیس را خبر کردند.

 

مرد ناشناس لا‌به‌لای پتو پیچیده شده و در آتش می‌سوخت. با خاموش‌شدن آتش تحقیقات کارآگاهان در این‌باره آغاز شد. نخستین نفری که جسد را دیده بود، به مأموران گفت: برای هواخوری از خانه بیرون آمده بودم که چشمم به آتش افتاد. اول فکر کردم کسی جعبه میوه آتش زده است اما وقتی جلو رفتم در بین شعله‌ها 2 پا دیدم و فهمیدم یک جنازه در آتش می‌سوزد.

هم زمان این ماجرا را به پلیس و آتش‌نشانی خبر دادم اما قبل از رسیدن آنها خودم با آب، آتش را خاموش کردم.

کارآگاهان با بررسی جسد نیمه‌سوخته دریافتند که مرد ناشناس در محل دیگری به قتل رسیده و جسدش به آنجا منتقل شده است.

همچنین پیراهنی مردانه دور گردن مقتول پیچیده شده بود که نشان می‌داد او خفه شده است. متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه این فرضیه را تأیید و اعلام کردند که او بر اثر انسداد مجاری تنفسی جان خود را از دست داده است. مأموران در ادامه پس از معاینه جسد اعلام کردند که دندان‌های او مصنوعی بوده است و این در حالی بود که دندان‌های مصنوعی قسمت بالا وجود نداشت و این موضوع کمی عجیب به‌نظر می‌رسید.

 

در شرایطی که با دستور قاضی احمدبیگی بازپرس جنایی، تیمی از کارآگاهان جنایی پایتخت تحقیقات خود را برای رازگشایی این جنایت و هویت قربانی شروع کرده بودند، جوانی به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدید‌شدن پدرش داد. وی گفت: پدرم برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. پس از آن هرچه با موبایلش تماس گرفتم پاسخ نداد. مشخصاتی که وی از پدرش می‌داد با مشخصات جسد سوخته‌ای که در خرابه کشف شده بود، مطابقت داشت. در چنین شرایطی، پسرجوان راهی پزشکی قانونی شد و پس از دیدن جسد، با اینکه چهره وی سوخته بود اما او را شناسایی و عنوان کرد که مشخصات ظاهری او با پدرش مطابقت دارد. با مشخص‌شدن هویت قربانی، جسد سوخته برای انجام مراسم خاکسپاری تحویل خانواده‌اش شد و از سویی تیمی از کارآگاهان جنایی، رازگشایی در این پرونده را شروع کردند تا هرچه زودتر عامل یا عاملان جنایت را به دام اندازند.

کارآگاهان در ادامه تحقیقات دریافتند که مقتول به خانه‌ای در جنوب تهران رفت‌وآمد داشت و در آنجا شرط‌بندی تماشا می‌کرد. با این سرنخ مأموران راهی پاتوق مورد نظر شدند و 2زن و 3مرد را در آنجا دستگیر کردند. آنها عنوان کردند که قربانی به نام جمال شب حادثه در آن خانه بوده که پس از قماربازی پاتوق را ترک کرده و رفته است. پس از آن دیگر کسی از او خبری نداشت تا اینکه خبردار شدند او را کشته‌اند. با وجود اینکه آنها خود را بیگناه می‌دانستند، قاضی احمدبیگی دستور بازداشت هر 5زن و مرد را به اتهام مصرف مواد و قمار بازی صادر کرد.

از سویی تحقیقات در این پرونده برای حل معمای جنایی ادامه داشت تا اینکه مأموران در تحقیقات تازه خود دریافتند که جمال(قربانی پرونده) با شخصی به نام صمد اختلاف داشته است و به‌تازگی با هم درگیر شده بودند. ماجرا از این قرار بود که یکی از دوستان جمال مقداری دینار در اختیار وی قرار داده بود تا آن را بفروشد. وی دینارها را تحویل صمد داده و از او پول گرفته بود. پس از آن صمد وقتی برای فروش دینار به صرافی رفته بود متوجه شده بود که دینارها خیلی قدیمی بوده و باطل شده است.

 

این آغاز اختلاف آنها بود که حتی کار به گروگانگیری هم کشیده شد. صمد به تصور اینکه جمال سر او کلاه گذاشته وی را گروگان گرفته و حتی دندان‌های مصنوعی او را گرو نگه داشته بود تا پول خود را پس بگیرد. با کشف این حقیقت، تیم تحقیق احتمال داد که صمد راز جنایت را می‌داند، برای همین دستور دستگیری صمد از سوی قاضی پرونده صادر شد.

این پرونده ذهن قاضی و کارآگاهان جنایی را مشغول کرده بود تا هرچه زودتر عامل جنایت آتشین را شناسایی کنند اما چند روز پیش گزارشی پیش روی قاضی پرونده قرار گرفت که مسیر پرونده را تغییر داد. اواخرهفته گذشته 2‌نفر از دوستان جمال به دادسرای جنایی رفتند و اعلام کردند که چند روز پیش جمال را درحالی‌که سوار ماشینش بوده، دیده‌اند و از اینکه او زنده است، حسابی شوکه شده‌اند. با مطرح شدن این ادعا، قاضی دستور تحقیق در این زمینه را صادر کرده است.

 

اگر این گفته‌ها صحت داشته باشد و مقتول زنده باشد، مسیر پرونده تغییر کرده و تحقیقات برای شناسایی هویت قربانی از سر گرفته خواهد شد. براساس این گزارش، هم‌اکنون پرونده این جنایت روی میز بازپرس احمدبیگی قرار دارد و کارآگاهان به‌دنبال کشف معمای آن هستند.